ازین پس مرده تو را هم دفن نخواهند کرد. برگه تصدیق کُد ٰژنتیک و «دی ان ای» را دارید؟ ندارید اگر خلاص! چون ممکن است مرده تو، خودت نباشد بلکه مرده یکی دیگر باشد. این وسط تو کجائی و چه میکنی؟ به درد کسی نمی‌خورد باید خودت بگردی و مرده و زنده خودت را پیدا کنی. این یعنی مرده تو هم مال خودت نیست و اسارتت ادامه دارد. و تو دست به دست می شود روی کفگیر های سوزان و بد قیافه آنها. این کفگیر ها علامت آنست که صاحبان دوزخ خودشانند و جز خودشان را راه نمیدهند.
و تو گمان مبر با دستی زیر چانه و ژستی مقابل دوربین و حرفهائی در خوشامد کفگیر سازو کفگیر باز، از دوزخ رسته ای. نرسته ای.
میدانی رستم چه می خواست؟ رستن! توام با رُستن. و اسبش رخش را بسوی درخشانی ها می تاخت.
برای هردوی اینها باید صاحب هستی خود بود. زنده و مرده اش.
و گر نه لبخند نمیزنی به خودت می خندی. اگر فکر میکنی تحویلت گرفته اند، یا می گیرند بدان که کفگیر ساز هر وقت لازم دانست یا فقط خلق وخوی همیشه متلاطمش در برج عقرب یود، کفگیر را به سرت خواهد کوبید.
نه! نرسته ای!
بگذار از فروغ یادی بکنیم: هیچکس در جوی حقیری که به مردابی می ریزد، مرواریدی صید نخواهد کرد.
با اجازه، من ورژن خودم را ارائه میکنم: هیچکس عکس تو را برای آلبوم «بزرگان» نخواهد خرید.
بگذار همین طرفها لابلای کوچک ها بپلکیم. کسی دیگر برای مرده ی ما شجره نامه ژنتیک درخواست نخواهد کرد.
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد
