logo





خانم طالقانی من مسلمانم و به این رژیم هم کوچکترین اعتقادی ندارم

سه شنبه ۵ آبان ۱۳۸۸ - ۲۷ اکتبر ۲۰۰۹

م. مصطفوی

m-mostafavi.jpg
چند روز پیش خبرگزاری ایرنا خبر زیر را منتشر کرد که عینا نقل میشود:
"اعظم طالقاني دبير کل جمعيت زنان انقلاب اسلامي گفت: کساني که شعارهايي مانند جمهوري ايراني را مطرح مي کنند يا ديندار نيستند و يا اعتقادي به اسلام و مباني ديني ما ندارند. اعظم طالقاني در گفت و گو با ايرنا تاکيد کرد:ما نبايد به شعارهاي عده اي محدود تحت عنوان استقلال آزادي جمهوري ايراني توجه کنيم اصل و ملاک ما خواست اکثريت است. وي ادامه داد: اکثريت ملت ايران در چارچوب قانون اساسي و در راستاي حفظ و پاسداري از ارزش هاي نظام جمهوري اسلامي گام برمي دارند. وي گفت: کساني که چنين شعارهايي را مطرح مي کنند يا ديندار نيستند ويا اعتقادي به اسلام و مباني ديني ما ندارند.طالقاني گفت: 98 درصد ملت ايران به جمهوري اسلامي راي دادند اما بايد نخبگان و کارشناسان با کنکاش و بررسي دريابند که چرا بايد همين عده خاص و اقليت چنين حرفهاي نامتعارفي را بيان کنند بايد مسئولان و دانشگاهيان جدا از غلط بودن چنين شعارهايي علت را شناسايي کنند؛ در يک جامعه پويا بايد همه زواياي يک مسئله مورد بررسي قرار بگيرد. طالقاني در خصوص احتمال عدم حمايت هاشمي رفسنجاني از مير حسين موسوي و جريان سبز گفت: من به چنين قضيه اي اعتقاد ندارم هاشمي رفسنجاني يک سياست مدار کهنه کار است و هميشه مي داند که چه تصميمي اتخاذ کند. وي در خصوص حضور 40 ميليون ايراني در پاي صندوق هاي راي نيز گفت: اين حضور نشان داد که ملت ايران اول به اصل نظام و جمهوري اسلامي راي دادند و بعد نسبت به تعيين سرنوشت خود و اصلاح امور پافشاري مي کنند. طالقاني در پايان خاطر نشان کرد:اميدوارم با اتخاد خط مشي صحيح و منطقي شاهد مستولي شدن آرامش و وحدت در فضاي جامعه باشيم."

برایم باور کردنی نبود، نخست گمان کردم با توجه به اینکه کار ایرنا دروغ ساختن است این خبر خبرگزاری جمهوری اسلامی توسط خانم اعظم طالقانی تکذیب شود. اما متاسفانه بعد از چند روز از تکذیب، خبری نشد (به پایان مقاله مراجعه شود). بر این شدم در اینباره که از دید من بسیار حائز اهمیت است حداقل کوتاه پاسخی داده باشم. مخالفان جمهوری اسلامی در داخل و خارج از کشور طی سالهای متمادی عادت کرده بودند که رژیم هر نوع تهمتی را به هر شخصی بزند، عادت کرده بودند که از دستگاههای تبلیغاتی این رژیم بدترین دشنامها به سالم ترین فرزندان این میهن را بشنوند. اما برای اولین بار است که با دادن عنوان مرتد از سوی یکی از اصلاح طلبان برای همه کسانی که شعار جمهوری ایرانی داده اند روبرو میشویم. نمیدانم خانم طالقانی به چه علت این اجازه را بخود داده است به کسانی که به جمهوری اسلامی باور ندارند تهمت عدم اعتقاد به اسلام بزند. خانم طالقانی! من مسلمانم اما هرگز زیر بار این رژیم نخواهم رفت، هرگز ولایت مطلقه جمهوری اسلامی را نخواهم پذیرفت و تا آنجا که در توان دارم برای تغییر این نظام مخوف کوشش خواهم کرد. این مبارزه و مقاومت را تنها وظیفه انسانی و ملی خود نمیدانم، بلکه وظیفه دینی خود نیز میپندارم. براستی آیا سخنان شما در باره افرادی که به جمهوری اسلامی باور ندارند در حد نوشته های کیهان نیست. خانم طالقانی شما را بخواندن تهمتهای روزنامه کیهان 28 تیر گذشته رجوع میدهم. کیهان در ستون «خبر ویژه» در خبری تحت عنوان «رهنمود فرزند ناخلف به مراجع!» نوشت:

" دختر آيت الله طالقاني(ره) كه با گروهك نهضت آزادي ارتباط و همكاري وسيع دارد، به مراجع رهنمود ارائه كرد! اعظم طالقاني در گفت وگو با خبرگزاري افراطي ايلنا گفت: وظيفه شرعي مراجع است كه از سخنان هاشمي حمايت كنند. وي اضافه كرد: سخنان آقاي هاشمي بي شباهت به سخنان مرحوم طالقاني در اولين نمازجمعه نبود. برخي فرزندان آيت الله طالقاني كه با دو گروهك نهضت آزادي و منافقين پيوند خورده بودند به آلت دست اين گروهك ها براي فاصله انداختن ميان آيت الله طالقاني و نظام تبديل شدند اما مرحوم طالقاني با وجود فاصله پيش آمده، آب پاكي را روي دست منافقيني كه وي را پدر طالقاني خطاب مي كردند و مي گفتند «نيروي نظامي ما در خدمت شماست»!، ريخت. آيت الله طالقاني خطاب به حضرت امام گفته بود وقتي خسته و دلزده مي شوم و به ملاقات شما مي آيم، خستگي و نااميدي از تن من بيرون مي شود."

بنگرید کیهان چگونه قضاوت میکند و شما هم مقداری به قضاوت خود در باره کسانی که به جمهوری اسلامی باور ندارند بیندیشید. اولا" خانم طالقانی در قبض و مدار بسته بینش و نگرش خود ازبدیهی ترین مفاد «اعلامیه حقوق بشر» غفلت میکند که: «ماده ۱ : تمام افراد بشر آزاد به دنیا می‌آیند و از لحاظ حیثیت و حقوق با هم برابرند . همه دارای عقل و وجدان می‌باشند و باید نسبت به یکدیگر مانند برادر رفتار کنند . ماده ۱۹: هر کس حق آزادی عقیده وبیان دارد و حق مزبورشامل آن است که از داشتن عقاید خود بیم و اضطرابی نداشته باشد و در کسب اطلاعات و افکار و در اخذ و انتشار آن ، به تمام وسایل ممکن و بدون ملاحضات مرزی، آزاد باشد.»

بنابراین این حق مسلم انسانها است که «بدون هیچ گونه تمایز ، خصوصا از حیث نژاد ، رنگ ، جنس ، زبان ، مذهب ، عقیده سیاسی یا هر عقیده دیگر » از حقوق برابر با بقیه برخوردارباشند. و به بیان دیگر مفاد « اعلامیه حقوق بشر» با اصول و ارزش های پایه دینی تقابل وتعارضی ندارد . ثانیاً ، شعار جمهوری ایرانی در جنبش همگانی بیانگر و ترجمان خواست و مطالبات مردم و انسان هائی است که به حقوق ذاتی ، شهروندی و ملی خود آگاه می باشند و این انسانها با باورها ، سلیقه ها و نگرش های مختلف دینی و غیر دینی می باشند و بگمان من عده باورمندان به دین در این « جنبش همگانی » کم نیستند. ثالثاً ، شما اسلام را تا حد این نظام با کارنامه سیاهش نزول داده اید و دیدگاه و نظرگاه شما از دین، ناشی از عدم توجه به این موضوع است که دین بعنوان اخلاق و معنویت با قدرت در تعارض و تضاد است و احتیاج به قوه دولتی ندارد و از زمانی که دین دولتی میشود همین جمهوری اسلامی فعلی میگردد که میزان فساد و جنایت را از حد تحمل و تصور گذرانده است. اگر اطلاع ندارید، بدانید زیاد و بسیار انبوه هستند معتقدین به اسلام که هیچگونه باوری به ولایت فقیه و جمهوری اسلامی و حتی دولتی دینی ندارند. اگر شما بر این هستید که در نظام جمهوری اسلامی فعال باشید و به ولایت فقیه التزام بدهید، بدهید. اما لطف کنید در باره اعتقادات دیگران قضاوت و داوری نکنید. شما میتوانید از دست احمدی نژاد و سپاه پاسداران و سرکوبگران به نمایندگان مجلس خبرگان و نمایندگان مجلس شورای اسلامی نظام مراجعه کنید و آنان را نمایندگان منتخب مردم بخوانید و از آنان کمک بخواهید (رجوع شود به نامه اعظم طالقانی در ۲۴ تیر ۱۳۸۸). اما بدانید که هستند بسیار ایرانیان مسلمان در داخل و خارج از کشور که با آنها به جز ایستادگی بر سر حقوق مردم کاری ندارند. ایرانیان مسلمانی هستند که آنان را منتخب مردم نمیدانند و به آنان رجوع نمیکنند. ایرانیانی هستند که افتخار میکنند بنام دین خود در مقابل این نظام سیاه ایستاده اند و نمیخواهند بنام دین دستگاه قدرت ساخته شود. شما میتوانید به آقای رفسنجانی رجوع کنید و او را که دستش بخون جوانان این میهن آلوده است، راه حل خروج از بحران و بن بست کشور بدانید. اما ایرانیان مسلمانی هستند که بر این باورند این نظام غیر اخلاقی و خشن و فاسد باید برود. گمان نکنید آنها افراطی هستند و اهل خشونت. نه آنها میهن خود را و استقلال اش را بر اصول آزادی ، استقلال و عدالت دوست دارند و همواره قربانی خشونت های کور نیز بوده اند. اما نمیتوانند از حق بگذرند، حقی آشکار که بنام دین زیر پا گذاشته شده است. حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش که در این نظام کوچکترین محل و جایگاهی ندارد. بگذارید کسی اجازه نداشته باشد در باره دیندار بودن یا نبودن دیگران قضاوت کند، بگذارید همه ایرانیان بعنوان انسان صاحب حقوق برابر باشند. احمدی نژاد ، خامنه ای ، مصباح یزدیها و سپاه پاسداران استبداد و بسیج خشونت به اندازه کافی ما را بی دین خطاب میکنند شما که اهل اصلاح هستید لطفا کوتاه بیایید!!! آیا نمیدانید که این قماش منتظر اینگونه سخنان از سوی شما هستند تا از آن برای سرکوب هر چه بیشتر مخالفان نظام استفاده کنند.

در حال تصحیح این متن بودم که دوست بزرگواری به من گفت خانم طالقانی این متن را همین الان تکذیب کرده است. از آنجا که موضوع مهم است متن تکذیبیه خانم طالقانی را در اینجا درج میکنم.

"خبرگزاری جمهوری اسلامی اینجانب اعظم طالقانی نسبت به نوع تحریف مصاحبه آن رسانه و اعلام خبر در تاریخ 29/7/88 معترض می‌باشم: اولاً این مصاحبه بدون رعایت امانت خبر که یکی از موارد مهم خبر در بحث اطلاع‌رسانی است، انعکاس یافته؛ ثانیاً قبل مصاحبه از مصاحبه‌گر تقاضا شد که خبر بدون بررسی اینجانب اعلام نگردد با این وجود خبر اعلام شده است. لذا تقاضا دارد تکذیبیه این جانب طبق قانون رسانه‌ای اعلام و فایل صوتی آن منتشر گردد. با تشکر اعظم طالقانی29/7/88."

همانطور که ملاحظه میشود ایشان محتوای متن را تکذیب نکرده است. ای کاش حداقل یک کلام می نوشتند که آن جمله از ایشان نیست. اما این روش تکذیب در باره مسئله ای به این مهمی من را مصمم تر کرد که این کوتاه را بنویسم و با همیهنان عزیز در میان بگذارم. خصوصاً اینکه خانم طالقانی نامه ای هم که دیروز نوشته اند که بروز میدهند که سخنی که ایرنا از قول ایشان درج کرده است به واقعیت نزدیک است. ایشان در نامه خود یکبار دیگر نسبت به عواقب تداوم این سیاست‌های رژیم در چندماهه اخیر هشدار می‌دهند و در پایان نامه برای دلسوزی مینویسند:

" مسئولین و دست‌اندرکاران این رویه‌ها نباید چشم بر همه واقعیات ببندند و هشدار جمع کثیری از مراجع و علما، منتقدان دولت از جریان محافظه‌کار، دلسوزان وطن و انقلاب از طیف‌های مختلف سیاسی کشور را نادیده انگارند و برای دفاع از قدرت و منافع جمعی محدود، سرنوشت کشور، انقلاب، مردم و فرزندان این آب و خاک را به خطر اندازند و نظام و کشور را دچار مخاطره سازند که نتیجه آن رویگرانی خود از اصول اعتقادی و دینداری اخلاق معنویت انسان‌دوستی و منافع ملی است چنانکه آموزه‌های دینی که از جانب انبیا بخصوص پیامبر اسلام فرزندان و پیروان صادق آنان در عمل و اجرا نادیده انگاشته گردد، دین‌گریزی توسط مدعیان ذکر رحمت حق حداقل روزی ده بار بیش از این ترویج می‌گردد. که این خود مسئله‌ای است برای مشفقین نظام!!"

همانطور که ملاحظه میشود ایشان بار دیگر نظام و کشور را در یک ردیف قرار میدهند و نبود نظام را باعث گریز از دین می پندارند. اما بر همه روشن است که نظام ولایت فقیه و یا نظام جمهوری اسلامی، یعنی نظامی که بر ایران حاکم است هم انسانیت، هم میهن و هم دین را در خطر قرار داده است و راه کار وضعیت کنونی کشور گذار از این نظام و تشکیل و استقرار نظامی حقوق مدار است که در آن هر انسان با هر دین، اعتقاد، جنسیت، زبان، قومیت و مکنتی دارای حقوق برابر باشد.

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد