هَآرتس، ۱ سپتامبر ۲۰۲۴
تعجب نکنید! در کرانه باختری، فلسطینی ها، مقاومت خشونتآمیز را دوباره آغاز کرده اند. هیولاهای انسانی از خواب بیدار شده و انفجار ها را از سر گرفته اند. بمبگذاران انتحاری بازگشتهاند؛ گروهی از کارشناسان اسرائیلی حکیمانه توضیح می دهند: منشاء این کارها، پول ایرانی است. بدون آن، کرانه باختری آرام می بود. مردم حاضرند به خاطر دست یافتن به این پول، خودکشی کنند. همه این ها، کار اُختاپوس ایرانی است.
چه کارِ آسانی است که همه چیز را به ایران نسبت دهیم. اسرائیلیها عاشق این کار اند. ابلیسیی وجود دارد که ایرانی است و مسئولیت این وضع با آن ها ست. شاید پول ایرانی هم در بین باشد، و شاید هم نه؛ اما شدت گرفتنِ مبارزه، پیامدِ قابل پیشبینی و قابلدرکِ دگرگونیِ وضعیت کرانه باختری در طول یازده ماهی است که جنگ در غزه جریان دارد. فقط مایه شگفتی است که این وضعیت ، چرا زودتر پیش نیامده است.
در طی این ۱۱ ماهِ جنگ، اسرائیل کرانه باختری را در هم کوبیده است، درست همانطور که اکنون بر سر راه های طولکرم و جَنین می آورد؛ چیزی از آن ها برجای نمانده است. این سختترین دوره ای است که فلسطینی ها از زمان "عملیات سپر دفاعی" در سال ۲۰۰۲ تجربه کردهاند، حتی سختتر از آن، چرا که در سایه تهاجمِ وحشیانه تر دیگری، در غزه رخ میدهد. برخلاف "سپر دفاعی"، حمله کنونی هیچ دلیل یا توجیهی ندارد. اسرائیل از جنگ در غزه سوءاستفاده کرده تا در کرانه باختری آشوب ایجاد کند. مردم با اندکی تأخیر واکنش نشان دادند، اما بیکار ننشستند.
این بار، تهاجم اسرائیل دو بازو دارد: ارتش، شین بت و پلیس مرزی از یک سو و میلیشیای خشونتطلب کولون ها [شهرک نشینان استعماری.م] از طرف دیگر. این دو بازو هماهنگ عمل میکنند؛ آن ها مانعی برای یکدیگر ایجاد نمیکنند. گاهی اوقات با هم ادغام میشوند، آن گاه که نیروهای مهاجم در پاسگاه ها لباس نظامی میپوشند – این ها گردان های واکنش سریع هستند که هر کشتاری را توجیه می کنند. ارتش وانمود می کند که دخالت نمی کند، نه در رویدادهای بی اهمیت و نه بزرگ.
در چنین وضعیتی، اظهارنظر یک مقام ارشد نظامی که آخر هفته درباره خشونت کولون ها هشدار داد، گستاخیِ باور نکردنی تلقی شد. او گفت: «ترور یهودی خسارت زیادی به امنیت کرانه باختری وارد کرده است" . نیروهای زیر فرمانِ این مقام نظامی ، می بایست مدت ها پیش "ترور یهودی" را متوقف میکردند. هیچ اذیت و آزار و کشتاری نبوده که سربازان حضور نداشته باشند؛ آنان هرگز برای متوقف کردن آن کاری نکرده اند. گاهی در سرکوب ها شرکت هم میکنند – و این افسر ارشد جرئت میکند که شکوه نیز کند.
هفتم اکتبر نه تنها روز فاجعه برای ما، بلکه برای فلسطینی ها هم بود. نمی توان واژه ای برای توصیف آنچه اسرائیل در باریکه غزه به بار آورده است، یافت؛ اما اسرائیل در مورد کرانه باختری نیز ، با تشویق کابینه کاهانیست* و سکوت نخستوزیر ، وزیران و افکار عمومی به هیچ وجه، کم کاری نکرده است.
در هفتههای اخیر من به جنین، طولکرم، قلقیلیه، رامالله و الخلیل سفر کردهام. هیچ چیز به واقعیت أوضاع در ششم اکتبر شباهت ندارد، حتی باوجود اینکه کرانه باختری در حمله هفتم اکتبر هیچ نقشی نداشت. در هشتم اکتبر، سه میلیون فلسطینی ساکن کرانه باختری، با واقعیت جدیدی روبرو شدند، هرچند که وضعیت پیشین نیز نه انسانی بود نه موجه. چکمه اسرائیلی با شوق انتقام و فرصتطلبی، بیرحمانه بیش از پیش، بر گردن کرانه باختری فشار آورد.
در این مدت، ده ها هزار هکتار زمین را غارت و غصب کرده اند؛ در کرانه باختری به ندرت می توان تپه ای یافت که پرچم اسرائیل یا پاسگاهی (که روزی به شهر تبدیل خواهد شد)، بر آن نصب نشده باشد. پاسگاه های بازرسی نیز مجدداً به طور کامل ایجاد شده اند. نمیتوان از مکانی به مکان دیگری در کرانه باختری رفت، بدون اینکه بتوانید پس از ساعت ها انتظار و تحقیر، از آن ها گذر کنید. نمیتوان در وضعیت موجود، که در آن حداقل ۱۵۰ هزار نفر وسیله معاش شان را از دست دادهاند، برنامهریزی کرد؛ مدت هاست که امکان کار در اسرائیل برای آن ها وجود ندارد. در این سرزمین ها، همه را به خاطر هفتم اکتبر تنبیه جمعی کرده اند. یازده ماه بدون دستمزد و درآمد، اثر خود را میگذارد. آیا انتظار دیگری می توان داشت؟
اکنون در محله ها، تازه واردی نیز پیدا شده است: پهپاد ها [پرنده های بدون خلبان]. زیر سایه جنگ، نیروی هوایی کرانه باختری پرجمعیت را به گلوله و موشک می بندد. پیرو آمار سازمان ملل، ۶۳۰ فلسطینی از زمان آغاز جنگ غزه، در کرانه باختری کشته شدهاند، از جمله ۱۴۰ نفر در ۵۰ حمله هوایی. آنچه در غزه مجاز است، اکنون در کرانه باختری نیز مجاز شده است. سربازان این واقعیت را ملکه ذهن کردهاند، و در نتیجه، رفتارشان با فلسطینیها تغییر کرده است. اگر در غزه نیستیم، دستِ کم، طوری رفتار کنیم که گویی در آن باریکه سرزمین به سر می بریم. از هر فلسطینی بپرسید که چه بر سرش آمده است. خواهد گفت که هرگز تا این اندازه نومید نبوده است.
و پس از این همه، آیا تروری در کار نخواهد بود؟
* کاهانیست ها: پیروان مکتب کاهانیسم، دکترین افراطی یهودی وابسته به صهیونیسم مذهبی و نئوصهیونیسم که خاخام مِیِر کاهان، بنیان گذار «لیگ دفاع یهودی» و حزب سیاسی کاخ در اسرئیل، پایه گذاری کرده است.
https://www.haaretz.com/