خورشیدی از خود بر زمین بنشان
اجساد سوخته این گیاهان
درد سیاره ما را دیگر دوائي دوام نخواهند
آب را صدا بزن
قنات را هشیار کن
زورقی از خود بر این زمین بران
شمشیر های چوبی جهان، ما را بازی نخواهند داد
چو عضوی به درد آورد روزگار
بله! اما تا عضو چه کسی باشد !
مال کجا
چو عضوی که پراکنده میشود بی خیال برزمینهای بسیار
و روزگار ادامه می یابد با برنامه های تصویر و تصویر
همان مجریان
همان رکابی ها
روخوانی ها
بنی آدمی برافراز
صدای پایش را طنین انداز
درخت به درخت
خانه به خانه
باز کن در گاوصندوق « اعضای یک پیکر را»
صدای پای اعضای یک پیکر؟
بله شنیدم که می پرسی:
مگر به سازمان ملل میروی؟
در گوش سنگفرش همین خیابانها، اعضای همین پیکر ها
تا عرش خودت
سقف خودت
طنین بینداز
t.me/Tahereh11B
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد