مخاطب من اگر یادت باشد شروین حاجی پور همان کسی است که ترانه«برای»او در هنگامه خیزش جوانان میهنمان گل کرد و خوش درخشید .شروین با هوشیاری فراز هایی از مقالاتی را این جا آن جا دستچین کرد، خود برای آن آهنگ ساخت، خواند، با همان صدای دورگه بغض آلود زخمه به تارش زد و روح و روان شنوندگان میهنمان را به ارتعاش در آورد. قصه ساده بود، صمیمی بود. واژه ها سخن می گفتند، واژه ها به ساده ترین شکلی حدیث زندگی می گفتند، به همین سادگی، بی پیرایه و به نحو درخشانی اثر گذار. هر کسی بهشکلی قصه پر غصه زندگی خودش را در آن ترانه می دید. هر کسی یک جوری با ترانه «برای »شروین رابطه بر قرار می کرد، تو گویی ترانه «برای» سرگذشت اسفبار جوانان میهنمان را روایت می کرد. درخشید. ترانه «برای» خوش در خشید. ثبت شد ، در اذهان مردمان میهنمان ضبط و ثبت شد. ترانه« برای» با صدای حزین شروین خوانده شد؛ همان واژههای بر گرفته از رویدادها، بی هیچ دخل و تصرفی، بی هیچ ویرایشی. تو گویی شروین بهطور غریزی حس می کرد که انتخاب واژهها، تدوین آنها در یک نابهنگامی زمانی بیانگر سال ها ی حسرت ، چه تآثیرات عمیقی روی اذهان جوانان میهنمان خواهد گذاشت.
بخوان، بخوان ای همسفر با من، صدای آنها باش، صدای جوانان شورشی، صدای بی صدایان. صدای مردمان اعماق. صدا پیچید، از خانهای به خانهای، از کو چه ای به کو چه ای. جوانان به کف خیابان آمدند، به هم پیچیدند، بازو به بازو در میانه میدان به رقص و پایکوبی پر داختند: زن زندگی آزادی. صدا بر گذشت، از کو ه و کمر، دشت و دمن، به جویبار و رود و در یا پیوست .هرکسی بهزبانی با شروین همآوا شد. اینگونه شد که شروین شد خواننده نسل ما، نسل برآشفته نسل امروز، نسلی که می خواهد مطابق میلش زندگی کند. نسلی که پشت به گذشته و رو به آینده دارد.
هر نسلی در بطن خودش هنرمند عصر خودش را دارد، عارف قزوینی، میر زاده عشقی، فرخی یزدی فرزندان مشروطه بودند، توماج صالحی، شروین حاجی پور خوانندگان نسل جوان هستند که در ترانه هایشان آرزوهای نسل جوان را باز تاب داده اند. تو ماج و شروین چشم بینا و زبان گویای نسل خود هستند، نسلی که اهل چانه زدن نیست، به خاطر خواستههای برحقش در خطر می زند. توماج و شروین صدای بی صدایان هستند. از این رو ست که حاکمان برآشفته اند و می کوشند به اشکال گونا گون صدایشان را خاموش کنند. گر چه توماج و شروین هر یک به شیوهای مطابق با نوع نگاهشان با مخاطبان در گفتوگوی دایم هستند.اما در یک چیز با هم وجه اشتراک دارند؛ درک عمیق و بیان آروزهای این نسل. به زبانی نه چندان پیچیده. ساده و زلال که با شعر پهلو می زند، تو گویی همه خواستههای این نسل در تک تک واژگان یک ترانه مجموع شده است. ترانههای توماج بطور اعم،ترانه «برای»شروین بهطور اخص اینگونهاند و بهسادگی به مخاطب منتقل می شوند. مخاطب آن چیزی را که در مخیله اش میگذرد ،در خواب و بیداری، در رویا و واقعیت به آن می اندیشد، در ژرفای ترانههای توماج و شروین می بیند (راقم این سطور پیش از این به تفصیل - در متنی در باره زندگی و کارنامه هنری توماج صالحی؛ ترانه هایش سخن گفته است.) همچنین در باره عنصر مقاومت در زندان؛ زنان معترض، دختر آبی، شاعران و نویسندگان در بند، وکلا، جوانان شورشی، اعضای سندیکاهای کارگری. سخن گفته است. مسؤلان امور قضایی بی وقفه در حال صدور احکام بر علیه معترضان هستند .از نمونههای تازه آن میتوان از احکام مربوط به حکم اعدام «شریفه محمدی» و«پخشان عزیزی» نام برد که به جرم واهی«بغی»برای این دو بانوی جوان حکم اعدام صادر کردهاند.
مخاطب من، در روز های اخیر از دو هنرمند «سپیده رشنو» و « شروین حاجی پور» خواسته شده است که جهت گذراندن دوره محکومیت، خود را به زندان معرفی کنند. مخاطبان میهنمان بهشدت مخالف در بند کردن این دو هنرمند هستند. مقامات قضایی باید بیدرنگ احکام صادره را باطل کرده و هر چه سریعتر به مجریان خود ابلاغ کنند که دست از تعقیب این دو هنرمند بردارند .آزادی بیان و عقیده و قلم خدشه بردار نیست. هنرمندان آزاد هستند افکار و عقایدشان را به شیوهای که خود دوست می دارند بهروشنی بیان کنند. هیچ ارگانی حق ندارد مانعی در راه رشد آزاد استعداد های هنری بتراشد. زیراآزادی بیان و عقیده و قلم مثل هوایی است که هنرمند برای زنده بودن به آن نیاز حیاتی دارد.
پاریس،۲۹ ماه ژوییه ۲۰۲۴. محسن حسام
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد