بیدار خوابِ کدام هذیانی؟
چهره در دستانِ شرم
پاسخِ پشیمانی نیست
به آسمانِ بی ستاره
و
ابرِ بی باران
و
یا
برگ ریزانِ گُلِ سُرخ
در بهارِ خزان زده بنگر!
بنگر
قندیلِ حسرت وُ آه است
بر فرازِ کومه هایِ عزا
آه
تو را
و
مرا
نه سفره ای همسان
و
نه دردی همگون
من
اینجا
میانِ هیچستان غرور
گرفتار
در زمهریرِ شلاق وُ دروغ
دخترکانم
آه
کو دکانِ کار
گاه
در جلگه هایِ لجن
گاه
از عسرتِ نان
در حجله
چون حمیرایِ پیامبر*
رها کن مرا
ای نارفیقِ سالهایِ بی نشانِ وعده
من
نه سُرخیِ کلامِ تو
که
آبیِ آسمانی با لبخندِ خورشید
و
مهتابی
تا
چلچراغی باشد
بر حُزنِ غریبِ این بیتوته
رها کن مرا
رها
__________________________________________
پیامبر اسلام به همسرش، عایشه ی کودک، لقب حمیرا داده بود.
15/07/2024
رسول کمال
این شعر را با صدای شاعر بشنوید