نشد تا کام برآید
نشد تا مدام برآید
گوفردوسی بار دگر
بنویس تا ایام یرآید
همه فقیرو بیچاره
باشد که فرجام بر آید
هر چه خشونت بود
تو بگودام برآید
نشد یک کام بگیریم
چشم تو کدام بر آید
ویران کند انسان را
مگر خشم آرام بر آید
تیر تو ازهر روان
دلابین که خام بر آید
نور آفتاب دیگر بشد
کام ما بی جام برآید
نام قشنگی ست فردا
با دل سرد انجام یرآید
نا کامم ازدرو و نزدیک
وصال تو ایها م برآید
2017 01 07
شهاب طا هرزاده
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد