«تاریخ عرب در قرون جدید» (با عنوان فرعی: جنبش های ملی عرب از آغاز حاکمیت امپراطوری عثمانی تا دوران استعمار اروپائیان( نوشته ولادیمیر بوریسویچ لوتسکی،(1) (به ترجمه پرویز بابایی)، و کتاب دو جلدی «تاریخ معاصر کشورهای عربی 1917-1970» نوشته شرقشناسان فرهنگستان دانشهای اتحاد شوروی (به ترجمه محمدحسین روحانی)، برای علاقهمندان به شناخت کشورهای عربی کتابهای مغتنمی هستند. در واقع کتاب «تاریخ عرب در قرون جدید» لوتسکی را میتوان فتح بابی در عربشناسی دانست که بعدها با ترجمه کتاب دو جلدی «تاریخ معاصر کشورهای عربی» اثر مستشرقان روس ادامه یافت. این هر دو کتاب با تکیه بر دیدگاههای مارکسیستی نوشته شدهاند، ولی البته مانند کتابهای دیگر، از زاویه مشرب مارکسیستی، مورد انتقاد پژوهندگان ایرانی قرار نگرفتهاند.(2) با این همه دو کتاب مذکور با توجه مطالعه روشمندی که از تاریخ معاصر کشورهای عربی به دست دادهاند، نسبت به کتابهای نسبتاً زیادی که در زمینه عربشناسی یا به فارسی نوشته شدهاند یا از زبانهای بیگانه به فارسی درآمدهاند، وضع ممتازی دارند.
دو کتاب یاد شده را اگر چه نمیتوان جزو آن دسته از شرقشناسان روس دانست که پتروشفسکی و همکاران او (اسلام در ایران، نهضت سربداران، اشکانیان، تاریخ ایران از آغاز تا قرن هیجدهم ...) و... از آن برخاستهاند، ولی از آن جهت که به کشورهای عرب و تاریخ این کشورها با توجه به نظریات مارکسیستی نگریستهاند، بههر حال در آن رده جا میگیرند..
*
در مقدمهای که میخائیل سرگیویچ ایوانف (1909-1986 ؛ ایرانشناس شوروی) بر کتاب «تاریخ عرب در قرون جدید» نوشته چنین میخوانیم: «"تاریخ عرب در قرون جدید"(3) اثر مورخ برجسته شوروی ولادیمیر لوتسکی (1906-1962)، پس از مرگ مؤلف [1969] انتشار یافت. این کتاب نخستین کوششی است که به منظور تدوین تاریخی منتظم در باره خلقهای عرب در قرون جدید در ادبیات روسیه یا شوروی به عمل آمده است. لوتسکی در سالهای 30 قرن حاضر به بررسی تاریخ ازمنه جدید ممالک عرب به عنوان یک رشته تحقیقی مستقل همت گماشت و بهحق پایهگذار مکتب پژوهشهای تاریخ مربوط به ممالک عرب در شوروی به شمار میآید....تا انقلاب اکتبر مطالعات شرقشناسی کلاسیک کمتر به تاریخ عرب در عصر نو میپرداختند، همین طور روزنامهنگاران، دیپلماتها و نظامیان در کتابها و مقالات خود به تاریخ عرب توجهی نداشتند مگر تا جایی که مطلب به "مسأله شرق» یا "سیاست استعماری" کشورهای بزرگ اروپایی مربوط میشد ...»
و میافزاید: «لوتسکی از دیدگاه "جهان بینی مترقی عصر حاضر"(4) مینویسد. او به سیاست استعماری دول اروپایی به شدت میتازد و به حضور آنها در شرق به عنوان پدیدهای فاجعهآمیز مینگرد. کتاب از احساسات گرم و عمیق او نسبت به خلقهای عرب، هواداری از پیکار آنها برای آزادی خویش از شر پاشاهای عثمانی و استعمارگران اروپایی و اعتقاد به آینده ملل عرب و توانایی آنها برای انتخاب شیوه زندگی خاص خویش، الهام میگیرد. ... کتاب لوتسکی، حاصل فعالیتی پرزحمت و بسیار دشوار است. کتاب به صورت کنونی آن مشتمل بر رشته گفتارهایی است که جمعآوری و تدارک آن برای چاپ سالها وقت گرفته است. در 1936 وی به ایراد گفتارهایی در مؤسسه مطالعات شرقی مسکو، در دانشگاه مسکو و در بسیاری دیگر از مدارس عالی پرداخت. برخی از گفتارهای او به عنوان فصولی مستقل، در کتاب درسی "تاریخ جدید کشورهای مستعمره و وابسته" در سال 1940 انتشار یافته است (ص 14)(5).
*
مترجم در مقدمه «تاریخ معاصر کشورهای عربی» که به پارسی سره ترجمه شده(6)، مینویسد: «"تاریخ معاصر کشورهای عربی" میتواند گرانبهاترین درسها را به ما بیاموزد زیرا گذشته از 1400 سال همکیشی و هم فرهنگ بودن با تودههای عرب، در این سدههای واپسین ما با ایشان راه تکامل تاریخی همانندی را پیموده "یگانگی سرنوشت" داشتهایم.» (ص 9)
همچنین در «پیشگفتار» چنین می آورد : «پژوهشِ گروهی درباره "تاریخ معاصر کشورهای عربی" نخستین کوشش سازمانیافته در ادبیات اتحاد شوروی برای بررسی تاریخ جهان در تازهترین مرحلههای آن است...هدف از نگارش "تاریخ معاصر کشورهای عربی" کمک به فهم یکی از مهمترین مسألههای تکامل در شرق عربی، یعنی مسأله تحول یافتن انقلاب رهاییبخش ملی به انقلاب اجتماعی است. محتوای کتاب نشان خواهد داد که پیکار تودههای رنجبر کشورهای عرب در راه آزادی اجتماعی، با نبرد بر ضد امپریالیسم و نبرد رهایی بخش پیوندی ناگسستنی دارد زیرا پیکار، در هر دو حال، بر ضد نظام سرمایهداری که خود زاینده استعمارکهن و نوین است، انجام میپذیرد.» (همان صفحه)
________________________
1- «تاریخ عرب در قرون جدید» نخستین بار در دی 1349، و چاپ تصحیح شده آن در اسفند 1354 عرضه گردید (ناشر هر دو چاپ انتشارات «چاپار».)
2 - از جمله احمد اشرف که کاربرد اصطلات غربی در مورد جوامع شرقی را نادرست میداند، زیرا آن اصطلاحات را برخاسته از شرایط اقتصادی و اجتماعی خاصی میداند که چه بسا بر جوامع شرقی قابل انطباق نیستند (اظهارنظر آقای احمد اشرف را از حافظه نقل میکنم). نیز نگاه کنید به: مهرداد بهار در فصلنامه «فرهنگ و زندگی»، شمارههای 4 و 5 در انتقاد بر کتاب دو جلدی «تاریخ جهان باستان» از مورخان روس، به ترجمه کاظم انصاری و دیگران (تهران، نشر اندیشه، جلد اول، مرداد 1347؛ جلد دوم مرداد 1349)، و حمید عنایت «درست و نادرست در اسلامشناسی» (در مورد کتاب اسلام در ایران، به ترجمه کریم کشاورز)؛ کتاب امروز، شماره 4 (پائیز 1351) صص 22-25.
3- در اصل: «تاریخ معاصر کشورهای عربی» Modern History of the Arabic Countries
4- در اصل انگلیسی کتاب (پروگرس، مسکو 1969، ص 8) به صورت Marxist-Leninst point of view آمده که مترجم برای فرار از سانسور آن را به صورت عبارت بالا ترجمه کرده است.
5- در شرح حال لوتسکی نوشتهاند: ولادیمیر بوریسویچ لوتسکی، مورخ شرقشناس- عرب شناس روسی است. او در خانواده یک کارمند بانک به دنیا آمد. در سال 1923 در حالی که دانشجوی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه روستوف بود، به دلیل اشاعه افکار صهیونیستی دستگیر و از اتحاد جماهیر شوروی تبعید شد (چاپ جدید «تاریخ معاصر کشورهای عرب»؛ روزآمد). این اطلاع که احتمالاً از منابع دیگر گرفته شده، در صفحه فارسی و انگلیسی لوتسکی در ویکیپدیا نیامده و منبع آن به درستی معلوم نیست.
6ß گفتنی است که زندهیاد روحانی در باب شیوه ترجمه خود، موخرهای 100 صفحهای بر کتاب نوشتهاند (جلد نخست: 305- 405) که بعد به صورت مستقلی چاپ شد.