logo





به یک روزنامه‌نگار زندانی

يکشنبه ۱۹ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۷ آپريل ۲۰۲۴

مجید نفیسی



ای روح خیابانی!
می‌بینمت که آنجا نشسته‌ای
درون قاب آهنی‌ات
کنار ایستگاه "خط آبی"،
و هیچ سرانگشتی نمی‌کوبد
بر پشت جام شیشه‌ای‌ات
مگر دانه‌های باران.
می‌ایستم و زیر نوری کمرنگ
خیره می‌شوم به حروف سُرخت
که، چون گلوله‌های پاسداران
بر صفوف خاموش راه‌پیمایان
در خیابان‌های سبز تهران،
می‌نشیند داغ داغ
بر شقیقه‌ها و سینه‌ی من.
من می‌روم، اما تو می‌مانی
ای شاهد خیابانی!
در تمام چهارراه‌های جهان
جلوه کنان پشت جام شیشه‌ای‌ات،
و دست هیچ خودکامه‌ای نمی‌تواند
حروف سرخت را
از سینه‌ی کاغذی‌ات
پاک کند.
چهاردهم اکتبر دوهزار‌و‌نه



نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد