logo





«ایران»

يکشنبه ۲۷ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۷ مارس ۲۰۲۴

بابک یحیوی

چرا نام ایران،
به هر سرزمین
درخشیده تا حال همچون نگین
ازین رو،
که «ایر» است آزادگی،
نجابت،شرافت همه زندگی
و «ان» سرزمینی است کازادگان،
گزیدند تا خود ببالند در آن
یه تاریخ، مرد و زن این زمین
نبوده است هرگز،
سر اندر جبین!
به نیکی سرآمد، به پندار نیک
به گفتار و رفتارو کردار نیک
برابر همه،
مرد و زن در کنار،
به شادی و درغم،
به گشت و گذار
چنین بود تا شد فزونش بدی
ز کف داد او مایه بخردی
عرب تاخت بر خاک ایرانزمین
که نابود سازد نگین زمین
بسوزاند مکتوب و دانا بکشت
نبودش بجز جنگ و کین در دو مشت!
به دین اش همه خلق را بنده کرد
ستم ها براین خاک پاینده کرد
بخاک سیه مرد ایران نشست،
زنش اندرون،با انیران نشست
به آزادگانش "ولی" برگماشت
از ایران بدزدید او هرچه داشت!
خرد را درین سرزمین خوار کرد
خردمند و انسان سردار کرد
به بالا نشانید او سفلگان
که گیرد دمار از همه زندگان
همه خاک ایران به دشمن فروخت
به جنگ و جنون چند کشور بسوخت!
زنان را به موی و بدن خوار کرد
تو گویی نبوده به دنیا،که مرد
چو "ژینا" بدست بدان کشته شد
بخونش همه خاک آغشته شد
چو مردم چنین خاک بر سر شدند
بهم دست دادند،
و یکسر شدند
به شهریور، آن روزهای قیام
به خونخواهی از این جنایات خام،
کشیدند شمشیر کین از نیام
زنان پیشرو،در همه جا بنام
بهم مرد و زن ،خرده و سالخورد
بجان آمده نوجوانان گرد
برآن،
تا بروبند میهن،
ازین خیل گرگ
بدریا بریزند حکام دزد
چنین باد،
پیروزی از آن ماست،
به روزی، که نظمی دگر پابجاست
زن و زندگی،مهر و آزادگی
شود خاک خالی زهر بندگی
بسازیم باهم،
جهانی دگر،
که انسان شود همطراز گهر
شود نام ایران ز نو سرفراز،
نباشد مراو را "ولایت"نیاز

ششم شهریور ۱۴۰۲




نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد