logo





حوالی عید

جمعه ۱۸ اسفند ۱۴۰۲ - ۰۸ مارس ۲۰۲۴

طاهره بارئی

tahere-barei1.jpg
همچون انبساط بلور در سنگ
که به چکش خوشه ای شفاف
خرد میکند دمار سنگ را
پتک تو از مهرست
هر چند به نیروی هزار اسب آبی بشورانیش

با پتک آمده ای سراغ استخراج بهار
صدای ضربانت جاری میشود
در پراکندان بذر ها
وقتی توبیآئی به سروقت چرخاندن فصل
بلند تر بر میخیزد صدای التهاب قلب رود
در کناره های یک عصر معمولی
مثل بقیه عصر ها

بعد با هم دستهایمان را خواهیم شست
از حیاط بی روزنامه ی یک خانه عبور خواهیم کرد
در خیابان بدون دروغ گشوده میشود راه تنفسمان
در مسیری راهی خواهیم شد
که ما را هدایت میکند به جانب پرستو های مهاجر
از کنار آدمهائي که هرگز نشناختیم می گذریم
از شلوغی هائی که هیچوقت پا پی شان نشدیم
روزنه ای باز می کنیم
مثل پریدن از روی آتش است در هاله چهارشنبه سوری خیال
به تو خواهم گفت مثل فیلم های علمی تخیلی
گذشته ایم از یک پورتال
اینطرف جهان دیگری ست
تجمع آدمها برای حمایت از حقیقت و عدالت ست
چشم دوختنشان به افق
در انتظار طلوع خورشید است
آنها کاری به خرازی و بزازی ندارند
فکر نکنی منتظر من و تو بوده اند
و قبل از آنکه شتاب کنم
و تو را هم بگذارم پشت سر
دستم را می کشی تا بنشانی گلی به سرم


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد