logo





کینه‌ها

چهار شنبه ۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۲۸ فوريه ۲۰۲۴

شهاب طاهرزاده

shahab-taherzade.jpg
این‌همه کینه که داشتیم بر جهان
این‌همه غرور که داشتیم بر بیان

آن‌همه راه روشن که روبروی ما بود
آن‌همه راضی بودن با آرزوی دگران

چه شد عاقبت دور شد خورشید !
شب نکرد آزاد خورشید ماند نهان

دور شد خورشید و کینه‌ها ماند
برآمد ترس و کینه انداخت بر جان

زادهء تحقیر خورده‌ایم ما و شما
دست بریم به قلب و بکنیم نشان

ما هم‌چون گلیم اما زرد زرد
به خود می‌گوییم اما نه آن‌چنان !

به خود عطر می‌زدیم و می‌اندیشم
به خیابان که می‌رویم ولی هراسان

آن‌چه زما می‌ماند جلبکی ست آری !
سنگ زیرش می‌ماند لخت و عریان .

۲۰۱۸ ۰۳ ۲۸
شهاب طاهرزاده



نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد