چه زیباست!
"مگذر ای یار و درین واقعه مگذار مرا
چون شدم صید تو برگیر و نگهدارمرا"
*خواجوی کرمانی
چه زیباست:
در نگاه یارصید شوی!
و چون صدفی از مروارید
تو را پاس بدارد!
هر چاشتگاه،تو را زندگی بخشد
تا شامگاه، تو را به صندوق خانه دلش بسپارد
و هر روز و هر ساعت
تو در آئینه خیالش ظاهر شوی
و رویاهایت بال و پر بگیرند
با هم، با طلوع خورشید بیدار شوید
و با غروب آن با هم بخواب روید
و صید و جلد هم باشید
و یکدل و هم زبان هم ؛
بدون مرزی، لحظه ها را بمیرید
تا دوباره با هم زنده شوید!
امیر کراب بیست و پنجم فوریه دو هزار و هجده
ساحل فراغت
به همین زیبائی
به همین کوتاهی
درچشمان دریائیت غوطه ورشدم
جرعه ای از آب حیات را نوشیدم
معتادشدم، مست الست شدم
درامواجت دست وپازدم
اما تا ساحل فراغت قرنها گذشت!
به همین سادگی
بارؤیای تو بسربردم
نگوسرابی بودتلخ وش وشیرین منظر!
نه ازبدایت آن، و نه نهایتش خبری نبود
ماساده دلان خوش باور، این راه دراز
درتب وتاب رسیدنیم
به همین سادگی فریب زندگی
ما راعاشق غریب وتنها آفرید!
تا راز سر به مهر ما را افسون کند!
امیرکراب 25 فوریه 2015
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد