پنجاه و سومین دوره جشنواره بین المللی فیلم روتردام که از ۲۵ ژانویه با نمایش فیلم "Head South (فیلمی از سینمای نیوزلند و به کارگردانی Jonathan Ogilvie) آغاز بکار کرده بود ، در روز شنبه ۳ فوريه، با نمایش فیلم سنگاپوری"La Luna" (فیلمی کمدی درام درباره نبرد سنت و تجدد در یک دهکده) به کار خود پايان داد.
مديريت فستیوال امسال هم با خانم "Vanja Kaludjercic " بود. او که از سال ۲۰۲۰ مدیر جشنواره شده علاوه بر تقویت امکانات سابق، نوآوری و تغییرات جدیدی را به وجود آورده است. به جز جشن های آغاز و پایان، در طول یازده روز فعالیت جشنواره ورکشاپ ها، دوره های آموزشی و مسترکلاس، تامین مالی پروژه های پیشنهادی (از طریق صندوق هوبرت بالز) و بازار بینالمللی فیلم برای متخصصان این صنعت، موجب ارتقای کیفیت و استفبال بیشتر از جشنواره شده است.
جشنواره بینالمللی فیلم روتردام (IFFR) با میانگین 275.000 بازدیدکننده و بیش از دو هزار میهمان حرفهای سینما از بیش از صد کشور جهان یکی از بزرگترین جشنوارههای پر مخاطب و تخصصی فیلم در جهان است. امسال بیش از چهارصد و چهل فيلم کوتاه و بلند (۱۸۳ فیلم اولین نمایش جهانی داشتند) در بخش های مختلف نمایش داده شدند.
فستیوال جهانی فیلم روتردام از زمان تأسیس خود در سال ۱۹۷۲، با نمایش استعدادهای نوظهور و مؤلفان تثبیت شده، تمرکز خود را بر فیلمسازی مستقل و تجربی حفظ کرده است. این جشنواره سالانه همچنین بر ارائه هنرهای رسانه ای پیشرفته متمرکز است. اکثر شرکت کنندگان در برنامه فیلم کوتاه به عنوان هنرمندان یا فیلمسازان تجربی معرفی می شوند. جشنواره فیلم روتردام از نظر اندازه با سایر جشنواره های مهم اروپایی مانند کن، ونیز، برلین و لوکارنو قابل مقایسه است.
بخش های مسابقه و جوایز جشنواره:
Tiger Compettition (مسابقه ببر طلایی):
مهمترین و مشهورترین بخش جشنواره جهانی فیلم روتردام، مسابقه ببرطلایی است. منظور از اعطای این جایزه، «ادای احترام به ماهیت مبتکرانه و ماجراجویانه استعدادهای سینمای آینده جهان» عنوان شده است. در این بخش سه جایزه اعطا می شود: جایزه ببر به ارزش چهل هزار یورو و دو جایزه ویژه هیئت داوران هر کدام به ارزش ده هزار یورو.
امسال هیئت داوران از میان چهارده فیلم ارائه شده، جایزه ببر طلایی برای بهترین فیلم را به « Tanaka Toshihiko » فیلمساز جوان ژاپنی، برای فیلم «Rei » اعطا کرد.
«روی» زنی در اوایل دهه سی زندگیاش درشرکتی در توکیو کار میکند. او با یک عکاس ناشنوای ساکن در اعماق کوههای هوکایدو برخورد میکند. این فیلم به طرز ماهرانه ای ظرافت های روابط انسانی و تهدیدات احتمالی که مردم در دنیای بیرون با آن مواجه هستند را به تصویر می کشد. با این حال، به پتانسیل همزیستی با وجود این چالش ها نیز اشاره می کند.
دو جایزه ویژه هیئت داوران نیز به سازندگان فیلم های "Kiss Wagon" از هند و "Flathead " از استرالیا اهدا شد.
Big Screen Competition (مسابقه پرده بزرگ):
مسابقه پرده بزرگ، بمثابه پلی بین فیلمهای محبوب، کلاسیک و هنری، شامل مجموعهای از پانزده فیلم بود. فیلم برنده در این بخش از سویی امکان یک اکران تضمینی در سینماهای هلند دریافت می کند و از سوی دیگر فیلم از تلویزیون هلند نیز پخش می شود. علاوه بر این، یک جایزه سی هزار یورویی به آن تعلق می گیرد که به طور مساوی بین فیلمساز و تهیه کننده تقسیم می شود.
تنها فیلم ایرانی شرکت کننده در این بخش فیلم "The Old Bachelor" (پیرپسر) ساخته "اوکتای براهنی" بود که در شب اهدا جوایز، به عنوان بهترین فیلم این بخش شناخته شد و جایزه فوق را از آن خود کرد.
Tiger Short Competition (مسابقه فیلم های کوتاه):
در بخش فیلمهای کوتاه ۲۱ فیلم شرکت داشتند که سرانجام سه فیلم “Crazy Lotus” از تایلند، فیلم“ “Few Can Seeاز ایرلند و فیلم” Workers' Wings” از کوزوو سه برنده جایزه بودند که مبلغ پنچ هزار یورو به صورت برابر به هرکدام از سازندگان آنها پرداخت شد. در این بخش هیچ فیلمی از ایران شرکت نداشت.
فیلم های منتخب تماشاگران جشنواره:
در طول جشنواره، بازدیدکنندگان از طریق ایمیل های دریافتی، رای دیجیتال، اما ناشناس خود را برای فیلم های محتلف ارسال میکنند تا مشخص شود کدام فیلم بیشتر مورد علاقهشان بوده. امتیاز نهایی تعیین می کند که کدام فیلمساز جایزه تماشاگران IFFR را دریافت خواهد کرد. امسال فیلم "Green Border" ساخته Agnieszka Holland’s برندهجایزه ده هزار یورویی این بخش شد. فیلم های ایرانی "پیرپسر" در ردیف چهاردهم، فیلم «آیه های زمینی» در ردیف بیست ویکم و فیلم « من، مریم، بچه ها و ۲۶ نفر دیگر» در ردیف بیست و ششم انتخاب تماشاگران قرار گرفتند.
فیلم های ایرانی شرکت کننده در جشنواره:
امسال سه فیلم بلند ایرانی در جشنواره شرکت داشتند :
۱- فیلم « من، مریم، بچه ها و ۲۶ نفر دیگر»
این فیلم بلند سینمایی ساخته "فرشاد هاشمی" است و اولین بار به همت «کانون فیلمسازان مستقل ایران» در فستیوال کن ۲۰۲۳ نمایش داده شده بود. این فیلم که بدون رعایت مقررات سانسور و بدون تمکین به موازین و مقررات مد نظر حکومت اسلامی، در ایران ساخته شده، ماجرای دختری است که برای تامین هزینه هایش مجبورمی شود خانه اش را به یک گروه فیلمبرداری که قصد تهیه فیلم کوتاهی درباره پایان رابطه یک زن و مرد را دارند، اجاره دهد. اما در پروسه تدارکات و فیلمبرداری او درگیر ماجراهای فیلم می شود. این فیلم که بلحاظ نگرفتن مجوز از وزارت ارشاد به نوعی «زیرزمینی» محسوب میشود، همزمان با اعتراضات سال گذشته ساخته شده. در همین رابطه کارگردان فیلم، فرشاد ابراهیمی در اظهاراتی بیان کرد بازیگران در انتخاب حجاب خود آزاد بودند. شاخص ترین بازیگر فیلم و راوی داستان (محبوبه) در سرتاسر فیلم حجاب اجباری در سینمای ایران را پس از چهل و اندی سال شجاعانه نادیده میگیرد. همچنین درصحنه هایی از فیلم بین زنان و مردان تماس بدنی عادی مثل دست دادن یا گریم کردن اتفاق می افتند. امری که در وافعیت روزمره تولید فیلم یا زندگی عادی آدم ها اتفاق می افتد، اما مقررات دولتی حکومت ایران مانع از نمایش آن در فیلم ها می شود.
فیلم « من، مریم، بچه ها و ۲۶ نفر دیگر» اولین فیلم بلند کارگردانش «فرشاد هاشمی» است که پس از تجربه دستیاری کارگردان در فیلم های «بمب، یک عاشقانه» ساخته پیمان معادی، «مادر و پسر» به کارکردانی مهناز محمدی و «عنکبوت مقدس» به کارکردانی علی عباسی، این فیلم را در ایران جلوی دوربین برد. فرزاد پاک که از تهیهکنندگان فیلم «شیطان وجود ندارد» ساخته محمد رسولاف است، تهیهکنندگی این فیلم را به طور مشترک با فرشاد هاشمی انجام داده است.
هرچند این فیلم جایزه ای در جشنواره فیلم روتردام دریافت نکرد، اما همزمان با اعطای جوایز روتردام فیلم « من، مریم، بچه ها و ۲۶ نفر دیگر» جایزه اینگمار برگمان جشنواره فیلم گوتنبرگ سوئد را از آن خود کرد.
۲- فیلم «پیرپسر»:
«پیر پسر»، اثری درام به نویسندگی و کارگردانی «اوکتای براهنی» است. هرچند تولید این فیلم در ایران در سال ۱۴۰۰ به پایان رسیده، اما تا کنون نمایشی در ایران نداشته و این فیلم برای اولین بار در بخش رقابتی جشنواره فیلم روتردام به نمایش درآمد.
فیلم سه ساعت و دوازده دقیقه ای «پیرپسر» داستان دو برادر میانسال را روایت می کند که با پدر قلدر خود در ساختمانی فرسوده زندگی می کنند. مردی که مستعد خشم و شوونیسم است و با بدرفتاری و خشونت هایش موجب ترک همسر دومش شده است. پسرها امیدوارند که پدرشان را متقاعد کنند که ساختمان را بفروشد، اما در عوض او طبقه فوقانی را به یک زن جوان تازه طلاق گرفته اجاره می دهد که (بی خبر از او) امیدوار است با او ازدواج کند. حضور زن و جذابیتش، زنجیره ای ویرانگر از وقایع و حسادت های در حال جوشیدن را به حرکت در می آورد. احساسات او نسبت به پسر بزرگ، خانواده آسیب دیده را حتی بیشتر به سمت پرتگاه سوق میدهد تا آنجا که به تلاشی می انجامد.
اوکتای براهنی که در اولین فیلم خود، «پل خواب» از «جنایت و مکافات» داستایوفسکی استفاده کرده، در دومین فیلم بلند خود از رمان «برادران کارامازوف» داستایوفسکی ، جنبه های تاریک تراژدی های خانوادگی شکسپیر و دیگر آثار حماسی- اسطوره ای الهام گرفته است. قدرت و قلدری پدر پیر (اما مجرد) اعتراضی آتشین به مردسالاری، در تعادل بین رنگ بومی و تفسیر گسترده تر و جهانی تر در مورد هر جامعه ای است که در آن نابرابری جنسیتی و مردسالاری حاکم است. بازی حامد بهداد، حسن پورشیرازی و محمد ولی زادگان چیزی کم از تاثیرگذاری ندارد. لیلا حاتمی نیز به عنوان ساکن جدید خانه که از نیات صاحبخانه خود بی خبر است می درخشد. براهنی بار دیگر نشان می دهد که تا چه حد فیلمنامه نویس و کارگردان فوق العاده حساس و متعهدی است.
این فیلم که در بخش مسابقه «پرده بزرگ» نمایش داده شد، با یازد فیلم دیگر از پرتغال، دانمارک، آلمان، برزیل، اندونزی، فنلاند، ایتالیا، هند، قزاقستان، کامبوج و جمهوری دومینیکن رقابت کرد و در نهایت جایزه این بخش فستیوال را از آن خود کرد.
۳- «آیه های زمینی»:
فیلم دیگری که از ایران در بخش لایم لایت جشنواره بین المللی فیلم روتردام حضور داشت، «آیه های زمینی» به کارگردانی مشترک علیرضا خاتمی و علی عسگری بود. این فیلم محصول سال ۲۰۲۳ است و تا کنون در بسیاری از جشنواره های بین المللی از جمله کن، هامبورگ و زوریخ به نمایش درآمده است. همچنین نامزد دریافت چندین جایزه بوده و برنده جوایزی نیز شده است.
در نه قسمت (اپیزود) ساده که در فضای داخلی و با دوربین ثابت فیلمبرداری شده است، شهروندان تهرانی با افراد صاحب قدرت، والدین، معلمان، کارمندان و تاجران در دیالوگ های دشوار رو در رو می شوند. این موضوعات از رنگ مو گرفته تا نام نوزاد و مالکیت سگ را شامل می شود. هر یک از تصاویر به صورت مصاحبهای بین یک سوژه قابل مشاهده و یک مقام خارج از صحنه آشکار میشود.
از مهمترین ویژگی های فیلم «آیه های زمینی» آن است که به جای یک روایت خطی، شامل چندین قسمت است که هر یک بخشی از مقاومت روزمره مردم ایران را پوشش می دهد. شش نفر در مقابل یک نفر، اعم از مسئول اداره راهنمایی و رانندگی، رئیس مدرسه یا مادر خود، می ایستند (یا می نشینند) و برای رسیدن به اهداف مختلف تلاش می کنند. از جمله دختر بچه ای به نام سلنا مجبور است لباس «مراسم عفاف!» مدرسه را امتحان کند و از سر تا پایش را بپوشاند، مردی که اخیراً پدر شده است می خواهد پسرش نام "دیوید" را داشته باشد و در نتیجه بحثی بین او و مقامی که در مقابلش قرار دارد بوجود می آید و با رد درخواست او، ادعا می کند که این نام باعث ترویج ارزش های غربی می شود و ........
مقاومت می تواند اشکال مختلفی داشته باشد، اما کنترل و ظلم هم همینطور. اغلب اوقات، ما به زندگی روزمره خود می پردازیم و به روش های ظریفی که افراد پیش میگیرند، توجه نمی کنیم. حتی برخی از ما ممکن است در محیط فرهنگی زندگی کنیم که ارزشهای دموکراتیک حمایت کند، ولی جنبههایی از زندگی ما وجود دارد که از نزدیک کنترل میشود و ممکن است لزوماً حوزههایی نباشند که فکر میکنیم به این نوع کنترل نیاز باشد. در جامعه ای مانند ایران، این دو جنبه همه جا وجود دارند، اما نمونه های مقاومت نیز وجود دارند. موضوعی که کارگردانان علی عسگری و علیرضا خاتمی در فیلم خود، «آیه های زمینی»، به زیبایی به تصویر می کشند.
اگرچه افرادی که با آنها در اپیزودهای «آیه های زمینی» آشنا میشویم در مرکز توجه هستند، اما ویژگی دیگر، اولین لحظات فیلم است که شهر تهران را در آستانه روزی جدید نشان میدهد. با طلوع خورشید، خط افق با رنگی خاکستری مایل به آبی پوشیده شده با صدای مردم که بر سر یکدیگر فریاد می زنند و همچنین با بوق های ترافیکی، ترکیب شده است. حوادثی که در قسمتهای مختلف به تصویر کشیده شده، ممکن است برای افراد درگیر منحصربهفرد باشند، اما کارگردانان نشان داده اند که چگونه اینها عناصری از زندگی روزمره جامعه ایران هستند. در پایان، خود دوربین نیز قاضی میشود، زیرا باید خودمان بفهمیم که چگونه در مورد صحنه کوتاهی که در مقابلمان به نمایش گذاشته شده و درباره بیهودگی های گاه و بیگاه آن و همچنین سایههای تاریک آنها به فکر فرو رویم.
به طور کلی چیدمان مینیمالیستی، از لحاظ روایی و زیبایی شناختی، تصویر اول را تحسین می کند. این افراد باید بجنگند تا صدایشان شنیده شود، باید فریاد بزنند تا درک شوند. به عنوان مجموعه ای از اپیزودها، نباید تعجب آور باشد که برخی بهتر از دیگران کار می کنند و بینش عمیق تری از دسیسه های قدرت و مقاومتی که در هر یک از صحنه ها در جریان است ارائه می دهند. شاید یکی از جالبترین موارد مربوط به دختر بچه فوقالذکر باشد و تحولی که او طی میکند و مجبور میشود دامن بلند مایل به خاکستری، روسری بژ و همچنین هدبند بپوشد و او را شبیه مریم باکره در برخی از اجراهای تئاتر کند. همانطور که او منتظر است فرصت پیدا کند تا بالاخره از شراین لباس اجباری خلاص شود و یک بار دیگر روی رقص خود کار کند. ما یک عمل مقاومتی را می بینیم که واقعاً تحسین برانگیز است.
شاید «آیه های زمینی» عمیقترین ویژگی درباره مضامینی مانند کنترل، ظلم و مقاومت نباشد، اما بینش جالبی از رویارویی پوچی آزاردهنده و طاقتفرسا با اقتدار در ایران ارائه میکند. این فیلم طنز رژیم جمهوری اسلامی است. روزمرگی مردم را از همه اقشار دنبال میکند و محدودیتهای فرهنگی، مذهبی و نهادی تحمیل شده توسط مقامات مختلف اجتماعی، از معلمان مدرسه گرفته تا بوروکراتها، را به نمایش میگذارد.