در جبهه ی مقابل، یعنی آنانی که منتقد، و مخالفِ شرکت یا تحریم کننده رفراندوم "جمهوری اسلامی" بودند، می توان از دانشجویان، معلمان، شخصیت های سیاسی، حقوقدانان، انجمن ها، گروه ها، سازمان ها، احزاب، جبهه ها، اتحادیه ها، زنان، اقوام ایرانی، اقلیت های مذهبی و...نام برد که هرکدام در اعلامیه ها و بیانیه هایی اعلام کردند که در رفراندوم جمهوری اسلامی شرکت نخواهند کرد و یا تحریم خواهند نمود. که جهت آوری نسل سوم و نسل های آینده انقلاب، به پاره ای از موضع گیری های آنان نظری اجمالی می افکنیم:
سازمان دانشجویان پیشگام دانشگاه ها و مدارس عالی، در بیانیه ای که منتشر کرده است پس از اشاره به اینکه: انجام رفراندوم را در شرایط کنونی نادرست می دانیم، اعلام کرد:«...ما معنقدیم قبل از برگزاری هر گونه رفراندومی، دولت موقت باید بتواند آزادی های دموکراتیک را برای مردم و همه ی گروه های سیاسی تضمین کند. علاوه بر این مردم باید بدانند محتوای جمهوری که می خواهند به آن رای بدهند چیست؟ گروه های مختلف سیاسی باید حق داشته باشند که برنامه ها و مواضع خود را از طریق رادیو و تلویزیون به آگاهی توده ها برسانند، و آنگاه مردم حق انتخاب داشته باشند، همچنین طرح سؤال رفراندوم به صورتی که در شکل کنونی عنوان شده کاملا غیر دموکراتیک می باشد. قرار دادن نظام سلطنتی در کنار جمهوری اسلامی به چه معنایی است؟ آیا هر فردی که با حکومت اسلامی موافق نباشد خواهان نظام منفور شاهنشاهی است؟ این توهینی به شرف و مبارزات خلق قهرمان و ما و مبارزین راستینی است که سالها برای سرنگونی رژیم وابسته کوشیده اند و شهید داده اند. اعتقاد داریم قبل از انجام هر رفراندومی ابتدا باید آزادیهای دمکراتیک تامین شده، آنگاه مجلس موسسان، منتخب نمایندگان واقعی مردم تشکیل شده و قانون اساسی جمهوری را تدوین کند قانون اساسی تدوین شده باید به قضاوت عموم مردم گذارده شود و تنها در چنین زمانی است که می توان خلق را به رفراندوم دعوت نمود.[1] معلمان پیشگام تهران نیز اعلام کرد:«...ما معلمین پیشگام به دلائل زیر در چنین شرایطی از شرکت در رفراندوم خودداری میکنیم:« 1ـ شرایط دموکراتیک برای انجام انتخابات وجود ندارد. 2ـ بدون تشکیل مجلس مؤسسان و تدوین قانون اساسی توسط آن، برگزاری رفراندوم صحیح نیست. 3ـ محتوای جمهوری اسلامی برای ما معلوم نیست. 4ـ نحوه ی انجام همه پرسی انحصاری و غیر دموکراتیک است. کانون مستقل معلمان تهران ضمن تایید بر موضع دموکراتیک خود، اعلام می دارد که به لحاظ غیر دموکراتیک بودن نحوه ی برگزاری رفراندوم از شرکت در آن خودداری می کند.»[2] دکتر شاپور بختیار آخرین نخست وزیر رژیم پیشین در پیامی برای مردم ایران، که نوار این پیام با صدای او در اختیار خبرگزاریی های خارجی قرار گرفت، گفت:«... آنچه را که من در افق می بینم، چیزی شبیه آزادی، دمکراسی، ترقی اقتصادی و گسترش فرهنگ ملی نیست...حال این جمهوری اسلامی چه خواهد بود و چگونه به مسایل و مصائب ما پاسخ خواهد داد، از من سؤال نفرمائید...خواهران و برادران عزیز، من به چنین جمهوری رای نخواهم داد، زیرا آن را منافی پیشرفت جامعه، سربلندی کشور، شکوفایی اقتصاد و اجرای حقوق بشر می دانم...»[3] جمعی از دبیران کنفدراسیون محصلین و دانشجویان ایرانی:«...با توجه به شیوه کار دولت موقت که در برگزاری رفراندوم نظریات کلیه نیروهای خلقی را دخالت نداده است. معتقدیم که شکل و محتوی برگزاری رفراندوم دموکراتیک نمی باشد و ما نیز مانند بسیاری از عناصر و سازمان های خلقی اجبارا از شرکت مستقیم در این همه پرسی محروم گشته ایم. عده ای از دبیران کنفدراسیون محصلین و دانشجویان ایرانی:« منصور بیات زاده – فرامرز افشار – حسن حسنیان – محمود راسخ افشار – نوری دهکردی – فرهاد سمنار – خسرو شاکری – سعید صدر – علیمحمد صدرزاده – داود غلام آزاد – جابر کلیبی – حسن ماسالی – سعید میرهادی – علی ندیمی – پرویز نعمان – بهمن برومند [4] دکتر پرویز اوصیاء [5] حقوقدان و از اعضای کانون نویسندگان ایران در مقاله ای با عنوان"رفراندوم"تک گزینشی، چنین نوشت:«...مگر همین رژیم استبدادی و استعماری را آحاد ملت محکوم نکرده و نرانده اند؟ آیا رای دادن به رژیم سلطنتی سابق خیانت به انقلاب، چه در نمود اسلامی آن و چه در نهاد مردمی آن، به شمار نخواهد آمد؟...این متن، عطفی به مجلس مؤسسان ندارد، سکوت متن، دستِ گردانندگان رفراندوم را برای آینده باز خواهد گذاشت تا اگر بخواهند آنرا تشکیل دهند و اگر نخواهند به رفراندومی دیگر بپردازند ـ و هر یک از این دو صورت را "تصویب ملت" به شمار آرند...طراحان این رفراندوم به...کسی آزادی می دهند که علناً و رسماً به"رژیم سابق"رای دهد!...اما به هیچکس دیگر اجازه و آزادی نمی دهد که مثلاً نظر خود را در طرفداری از حتی"جمهوری دموکراتیک اسلامی" در این رفراندوم بیان کند؟ نتیجه آن می شود که طرفداران رژیم سابق و طرفداران "جمهوری اسلامی" عیناً و متساویاً آزادی رای دارند، اما این آزادی از دیگران دریغ میشود...این رفراندوم، همه پرسی نیست، بلکه رسمی کردن نظامی است که در فوق و از فوق برای مردم انتخاب شده است. اگر جز این بود، انتخاب واقعی و آزادی واقعی در این"رفراندوم" می بود...»[6] هیات اجرایی جمعیت حقوقدانان ایران در تلگرامی به نخست وزیر چنین نوشت:«...ما امیدواریم آقای مهندس بازرگان که به مدت بیست و پنج سال درس پایمردی به همه می داده است اینک نیز درس مردم سالاری مخصوصاً به دولتمردان و همکاران خود بدهد و از این راه نامی جاودانه در تاریخ ملت ایران بیابد و به همین مناسبت است که از ایشان می خواهیم تا به ندای کسانی که به سائقه عشق به وطن و برای حفظ و تحکیم وحدت ملی می خواهند از طریق تنوع در طرح سؤالات رفراندوم زمینه یک همه پرسی دموکراتیک فراهم آید، جواب مثبت بدهد...»[7] جمعیت آزادی: نیز با انتشار بیانیه ای مفصل که در 4 صفحه تسلیم آیندگان شده است شرایط و موقعیتی را که در آن قرار است رفراندوم انجام شود غیر دموکراتیک خواند و در پایان یاد آور شد این جمعیت نمی تواند در رفراندوم شرکت کنند. در این بیانیه اشاره شده است که طرح سؤال رفراندوم به شکلی است که نمی تواند بیانگر نظر تمام گروه هایی باشد که فعالانه در انقلاب شرکت داشته است.[8] جمعیت اتحاد برای آزادی و استقلال:« 1 - جمعیت اتحاد برای آزادی و استقلال در چند سال اخیر همراه با حرکت جوشان خلق های ایران چه با صدور اعلامیه ها و چه با شرکت در کلیه صحنه های عملی مبارزات مردم، با رژیم دست نشانده انسان کُش و آزادی کُش سلطنتی مبارزه کرده و به این ترتیب مسئله سلطنت را رد شده تلقی می کند و الزامی برای مطرح کردن آن نمی بیند. 2 – نحوه رای گیری را از نظر حقوقی درست نمی داند زیرا، دست و بال رای دهندگان بسته شد و آراء در یک کانال مشخص هدایت می شود. 3 – به وجود شرایط آزاد در این رای گیری معتقد نیست زیرا صحت اجرای انتخابات کافی نیست بلکه برای یک رفراندوم آزاد،قدرت تشخیص و اندیشه آزاد لازم است و این فقط در صورتی ممکن است که انسان برای اینکه بتواند از بین موارد متعدد یک امر، یکی را انتخاب کند قبلا در مسیر تبلیغ آزاد جهت شناخت مزایا و معایب هر یک از آن امور قرار گرفته باشد و تاکنون شرایط چنین تبلیغی فراهم نشده است. 4 – یک انسان آزاده باید بداند به چه رای می دهد و چه چیز را انتخاب می کند، و تا شناسایی کامل از چیزی نداشته باشد نمی تواند به آن رای بدهد. با توجه به دلایل فوق ما در انتخابات شرکت نحواهیم کرد.[9] گروه فرقان اعلامیه ای در رابطه با رفراندوم، با عنوان "توطئه ی استحمار و استعمار" انتشار داد که فرازهایی از آن چنین بود:«...آخوندیسم که به کمک چماق تکفیر و تحمیق هزار ساله ی خود و به برکت نفهمی و بی سوادی توده ها بر خرِ مراد سوار شده، ساخته و پرداخته های افکار دروغین خویش را با نام خدا و مارک اسلام به خورد مردم میدهد...آخوندیسم جمهوری اسلامی را به نام خدا ارایه داده و با راه انداختن رفراندوم قلابی، آن هم در محیطی آکنده از تخدیر و توهین و اتهام و سرکوبی و خیانت می گوید: هر کس بگوید جمهوری اسلامی آری یعنی اسلام آری! و هر کس بگوید جمهوری اسلامی نه، یعنی اسلام نه!...استعمار جهانی به کمک عوامل اجرای سیاستهای خود در ایران بازی رای گیری را به راه می اندازد که همانگونه که در هفتاد و چند سال قبل با تحکیم پایه های مشروطه ی اسلامی...مردم ما را به اسارت چندین ساله بردند...این بار هم با بنای جمهوری اسلامی، دیگر بار شاهد احیای همهی نمودهای پلیدی و زشتیها و از همه مهمتر تحکیم پایه های دیکتاتوری و استبداد مذهبی قرون وسطایی در جامعه می باشیم...»[10] سازمان پیکار در راه آزادی طبقه ی کارگر:«...محدود کردن دایره ی انتخاب مردم به دو شکل رژیم سلطنتی و جمهوری اسلامی چیزی جز محدود کردن دایره دمکراسی و انتخاب توده ها و سرپوش گذاشتن بر خواستها و نظرات آن بخش هایی از توده ها که بر هیچکدام از اشکال پیشنهادی صحه نگذاشته و هر دو را مردود می شمارند، نمیتواند باشد همچنین طرح سؤال انحصارطلبانه ی چمهوری اسلامی "آری یا نه" توده های مردم را در منگه ی یک انتخاب تحمیل شده و اجباری می فشارد از این دیدگاه، روشن است که رفراندوم پیشنهادی دولت موقت با خصوصیاتی که بدان اشاره شد، جز فریب توده ها و طبقه کارگر، جز کشاندن مردم به راه ناخواسته ای که فقر سیاسی و فرهنگی زمینه ی آن را فراهم می کند، معنای دیگری ندارد. و به همین دلیل شرکت در آن از نظر تمام نیروهای انقلابی و دموکرات، تمام نیروهای معتقد به منافع و طبقه کارگر، محکوم و مردود می باشد.»[11] سازمان چریکهای فدایی خلق ایران، مهمترین و تاثیرگذارترین نیروی چپ غیر مذهبی در ایران، در مقاله ای با عنوان چرا در رفراندوم شرکت نمی کنیم، چنین نوشت:«...ما طرفدارآن شکل و محتوی جمهوری هستیم که هر چه بیشتر مدافع منافع خلقهای تحت ستم ایران باشد، نه هیچ چیز دیگری. در اینجا بحث بر سر نام جمهوری نیست. چه بسا جمهوری هایی که نامهای فریبنده ای بر خود گذاشته اند اما اساس ضد خلقی دارند. اساس هر جمهوری "قانون اساسی" آن است نه نام آن، اگر قانون اساسی جمهوری اسلامی، مدافع خلقهای ایران و پاسدار استقلال و آزادی مردم میهن ما باشد، چه کسی میتواند با آن مخالف باشد؟ اما آیا بدون تدوین قانون اساسی و روشن شدن محتوی کامل جمهوری می توان در باره آن قضاوت کرد...از این گذشته مردم می خواهند بدانند محتوی جمهوری اسلامی چیست؟ وضع آنها نسبت به گذشته چه تفاوتهایی خواهد کرد؟ وضع کارگران چه خواهد شد؟ آیا حقوق و آزادی سیاسی مردم تضمین خواهد شد؟...بنابراین از آنجا که معتقدیم باید عالماً و عامداً و با آگاهی کافی به جمهوری مورد نظر خود رای مثبت دهیم، و این تنها پس از تشکیل مجلس مؤسسان و تدوین قانون اساسی میسر است. از آنجا که معتقدیم هر نوع نظرخواهی از مردم باید در شرایطی کاملاً آزاد و دمکراتیک صورت گیرد، و فعلاً دولت قادر به تضمین آزادی های سیاسی برای همه نیروها نیست و گامی هم در این جهت بر نمی دارد از آنجایی که معتقدیم طرح سؤال رفراندوم به صورت آیا جمهوری اسلامی را قبول دارید یا نه؟ یکجانبه و مُستبدانه است، باید برخلاف فرصت طلبان و دو رویان، صادقانه و صراحتاً به مردم میهنمان بگوییم در این شرایط در رفراندوم پیشنهادی دولت شرکت نمی کنیم.»[12] سازمان پیشرو برای اتحاد و نهضت ملی، ضمن اعلام عدم شرکت در رفراندوم، بر این اعتقاد است که:«...یکباره با نادیده گرفتن همه ی ضوابط موجود، تکلیف می کنند به جمهوری اسلامی رای دهید. چطور این موضوع پر اهمیت را که حتی از نظر سطوح مبارز و بالای جامعه مخفی مانده، همینطوری به رفراندوم می گذارند. بدون این که به مخالفان اصولی خود عملا حق اظهار نظر بدهند ... سازمان پیشرو این شیوه ی رفراندوم و نحوه ی برگزاری آن را شدیدا محکوم نموده و عدم شرکت خود را صریحا اعلام می نماید.»[13] سازمان وحدت کمونیستی، در اعلامیه ای پس از ترسیم کلی موقعیت انقلاب و شرکت نیروهای مختلف اجتماعی در آن، شکل کنونی رفراندوم را غیر دموکراتیک می داند و بر مبنای مسائلی که بر شمرده، پیشنهادهایی ارائه داده است: 1 – مسئله نفی رژیم منفور سلطنت از تعیین نوع حکومت آینده تفکیک شود به عبارت دیگر نظرخواهی و تصمیم گیری دو مرحله ای شود. 2 – مسئله تعیین شکل و نوع حکومت آینده و قانون اساسی جدید به مجلس موسسان متشکله از منتخبین مستقیم طبقات و اقشار مختلف مردم واگذار شود. 3 – به همه نیروهای سیاسی اجازه داده شود که از طریق وسایل ارتباط جمعی نظرات خود را مشروحا در زمان کافی با اطلاع از واقعیت هر نظر، و نه صرفا بر مبنای خواست این یا آن شخصیت رای دهند. 4 – رای گیری در هر مرحله ای مخفی و کتبی باشد و از هر شیوه ای که این اصل را مخدوش کند و یا به نوعی تحمیل نظر و ارعاب ایجاد کند جلوگیری شود. 5- نظارت بر رای گیری در هر مرحله تحت نظر هیئتی انجام شود که در آن نیروهای مبارز مختلف با مرام و مسلکهای متفاوت شرکت داشته باشند تا از زورگویی و اعمال نظر جلوگیری شود. تنها با در نظر گرفتن اصول فوق است که نتایج نظر خواهی و رای گیری مورد اعتراض نخواهد بود و هم اکثریت و هم اقلیت آنرا در محدوده خود معتبر خواهند دانست.[14] دکتر عبدالحسین بقایی موسس حزب جمهوری خواه در گفتگویی با "آیندگان" اظهار داشت: اگر دولت بازرگان تا چند روز پیش از رفراندوم، قانون اساسی جمهوری اسلامی و نحوه پیاده کردن آنرا اعلام نکند این حزب رفراندوم را تحریم خواهد کرد و از تمام مردم تقاضا می کند که در این رفراندوم شرکت نکنند. وی افزود: ایده آلترین روش همه پرسی برای حزب جمهوری خواه این است که حتا در صورت اعلام قانون اساسی جمهوری اسلامی انواع دیگر جمهوری نیز به رای گذاشته شود.[15] بابک زهرایی رهبر حزب کارگران سوسیالیست در نشریه ارگان این حزب نوشت:«...هنوز یک ماه از قیام پیروزمند بهمن سرنگونی رژیم سلطنتی استبداد نگذشته، ما تحت لوای رفراندوم شاهد یورش عظیم به دموکراسی حق حاکمیت مردم از دولت موقت هستیم...با طرح سؤال"جمهوری اسلامی آری یا نه"؟ حکومت بازرگان حق انتخاب آزادانه مردم را سلب نموده، امیال و نظریات رهبران را جایگزین اراده ی توده ی مردم می سازد...از طریق این رفراندوم غیر دموکراتیک، دولت موقت تشکیل مجلس مؤسسان را نیز از قبل طرد می کند»[16] جبهه ی دموکراتیک ملی ایران به رهبری دکتر هدایت الله متین دفتری، شکرالله پاکنژاد، منوچهر هزارخوانی و...اعلام کرد:«...چون طرح رفراندوم شتاب زده و غیر دموکراتیک تهیه شده است و نظرخواهی در بارهی حکومت و محتوای آن باید پس از طی مدت کافی و از طریق دیگری صورت گیرد و ما در این شرایط خواستار برگزاری رفراندوم جهت نفی رژیم سلطنتی هستیم و نه تعیین نوع حکومت آینده, و جبهه به همین دلیل در رفراندوم شرکت نخواهد کرد»[17] اتحاد چپ اعلام کرد که:«...از دولت موقت انقلابی انتظار می رفت که محتوای جمهوری اسلامی را به آگاهی همگان برساند و قانون اساسی حکومت آینده را به بحث و انتقاد آزاد بگذارد تا مردم بدانند به چه رای می دهند...نحوه طرح سؤال رفراندوم، اعلام صادقانه عقیده سیاسی و استقلال رای را از افراد و گروهها سلب می کند، و چه بسا که راه را برای فرصت طلبان هموار می سازد. چنانکه امروز احزاب وابسته و شناخته شده به پشتیبانی از جمهوری اسلامی بر می خیزند بدون اینکه از محتوای آن آگاه باشند. اتحاد چپ همراه با دیگر نیروهای مترقی و مستقل و معتقد به اصول دموکراسی، ناگزیر در این رفراندوم شرکت نخواهد جست.[18] اتحادیه کمونیستهای ایران:«...مردم باید بدانند که محتوی و برنامه های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و...این "جمهوری اسلامی" چیست تا بتوانند به آن رای دهند یا ندهند. آنچه"جمهوری اسلامی"را از "جمهوری دموکراتیک مردم" یا از "جمهوری سوسیالیستی"مجزا و متمایز می سازد در وهله اول اسم و نحوه نام گذاری آنان نبوده بلکه در درجه اول در برنامه های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، و...متفاوت این اشکال مختلف جمهوری است. آری جمهوری داریم تا جمهوری...اتخاذ رای در این مورد بدون آگاهی مردم از مضمون آن هیچ چیز جز عوام فریبی و سوءاستفاده از ناآگاهی مردم را معنی نمیدهد...»[19] اتحاد انقلابی زنان مبارز:« 1 - از آن جایی که در مبارزه بر علیه رژیم پهلوی، و اربابان امپریالیستی، تمام اقشار و طبقات خلق تا پای جان مبارزه نموده اند لذا برای برگزاری رفراندوم بایستی امکان تبلیغ و اظهار نظر از طریق وسایل جمعی (رادیو و تلویزیون) در اختیار تمام گروه ها قرار گیرد در حالی که می بینیم کلیه این وسایل تحت تسلط یک نظر خاص قرار گرفته است. 2 - تاکنون یک برنامه ی مدون یا حداقل یک طرح بر نامه از جمهوری اسلامی منتشر نشده است تا مردم به درستی در یابند که در این جمهوری مثلا اقتصاد مملکت چگونه باز سازی خواهد شد تا از دست استعمارگران نجات یابد؟ 3 - با توجه به ستمی که در جوامعی [چون] ایران از طرق قوانین گوناگون به زنان ایران وارد می آید زنان ایران حق دارند که بدانند تحت حکومت جمهوری اسلامی از چه حقوق اجتماعی و سیاسی برخوردار خواهند بود؟ در حالی که به واسطه ی در دست نبودن برنامه از جمهوری اسلامی چنین امکانی وجود ندارد. 4 - و از آن جایی که دولت موقت که خود برگزار کننده ی رفراندوم و مبلغ جمهوری اسلامی است حق تعیین سرنوشت را برای خلق های ایران و از جمله خلق قهرمان کُردستان به رسمیت نشناخته است. لذا از شرکت در رفراندوم خودداری خواهیم نمود»[20] اتحاد ملی زنان:« ما می دانیم اکثریت ملت ایران به جمهوری اسلامی رای خواهند داد. و رای اکثریت برای ما محترم است. لیکن ما به همان میزان به رای کسانی احترام می گذاریم که معتقد به آزادی و حق تعیین آزادانه نوع حکومت آینده اند. حق بود دولت موقت نحوه سؤال رفراندوم را طوری تنظیم می نمود که "نه" گفتن حمل بر سلطنت طلبی نمی گشت حق ابراز سلیقه از گروه ها و احزاب سیاسی دیگر که در بنیان گذاری و به ثمر رسانیدن انقلاب ایران سهیم بودند سلب نمی شد. بنابراین ملاحظات، اتحاد ملی زنان، با اعتقاد به حقوق و آزادی های فرد فرد ملت ایران ناگزیر در رفراندوم شرکت نخواهد جست. زیرا بیم آن دارد که نحوه غیر دموکراتیک برگزاری رفراندوم آغازی برای حرکتهای غیر دموکراتیک آینده باشد.[21] جمعیت زنان مبارز نیز با تحریم رفراندوم موضع خود را بدین گونه ابراز داشت:« ما زنان جمعیت مبارز به دلایل زیر مجبور به تحریم رفراندوم هستیم. 1 - به علت ضد دموکراتیک بودن شیوه ی این رفراندوم، سؤالی که پس از کشمکش بسیار در درون این رفراندوم مطرح شده عبارت است از اینکه آیا جمهوری اسلامی را قبول دارید یا نه؟ طرح این سؤال بدین شکل حق دموکراتیک بسیاری از نیروهای مبارز را که با از جان گذشتگی در انقلاب شرکت کرده اما با جمهوری اسلامی موافق نیستند به کلی پایمال کرده است... 2 - به علت ناروشن بودن محتوای جمهوری اسلامی پیشنهادی و اتمسفر ضد دموکراتیک موجود در اطراف این رفراندوم تاکنون هیچ یک از طرفدارن جمهوری اسلامی که از طرق روزنامه ها، خطابه ها، رادیو و تلویزیون و در مجامع گوناگون مردم را تشویق به موافقت با جمهوری اسلامی کردهاند، نتوانسته اند توضیح دهند که جمهوری اسلامی پیشنهادی به خواسته های اساسی گروه های مختلف اجتماعی از جمله کارگران, دهقانان، زنان, دانشجویان و دیگر گروه های اجتماعی در زمینه های استقلال، آزادی و دموکراسی چگونه پاسخی خواهد داد»[22] هفت جمعیت و سازمان سیاسی کُردستان و آذربایجان غربی به نام های: جمعیت دفاع از آزادی و انقلاب (سنندج)، اتحادیهی خواستاران حقوق خلق کُرد ایران (مریوان)، جمعیت طرفدار زحمتکشان و دفاع از حقوق خلق کُرد (سقز)، جمعیت راه رهایی زحمتکشان (مهاباد)، جمعیت مبارزین راه آزادی و مدافع حقوق ملی خلق کُرد (بوکان)، ستاد مشترک نیروهای دموکراتیک (مهاباد)، در جلسه ی مشترکی که درسنندج داشتند تصمیم گرفتند که ازشرکت در رفراندوم خودداری کنند. به همین خاطر در اعلامیه ی مشترکی اعلام کردندکه:«...به خاطر آن که محتوای جمهوری برای ما مشخص نیست و دولت موقت هم بر نامه ای مشخص و تدوین شده در رابطه با حقوق خلق ها، به خصوص خلق کُرد، در چارچوب ایرانی آباد و آزاد ندارد, همانا از شرکت در رفراندوم خودداری می کنیم»[23] سازمان انقلابی زحمتکشان کُردستان ایران(کومهله)، یکی از دو جریان مهم و تاثیرگذار در کُردستان در اطلاعیهای به ملت کُرد نوشت:«...در دهم فروردین۱۳۲۶ طناب دار بر گردن قاضی محمد انداختند ما مبارزین خلق کُرد در سالروز شهادت قهرمان ملی خود در رفراندومی که حقوق ملی کُرد و سایر خلق های ایران را نادیده می گیرد شرکت نخواهیم کرد و باید دانست انسان آزاد به حکومتی رای می دهد که بداند چه حقوقی برای او و مردم در نظر گرفته است و چه سیاستی را در برابر دشمن در پیش می گیرد. متاسفانه هنوز در ایران هیچ کس نمی داند شورای انقلاب اسلامی از چه کسانی تشکیل شده است. آیا مردم حق ندارند بدانند چه کسانی بر آن ها حکومت می کنند؟...عده ای معدود چون نصیری را اعدام می کنند که نه تنها مردم که نخست وزیر هم از جریان محاکمه ی آنها بیخبر است. ما تا زمانی که برنامه ی جمهوری اسلامی صراحتاً خواست های دموکراتیک مارا به رسمیت نشناسد در رفراندوم شرکت نخواهیم کرد»[24] ماموستا (استاد، معلم، ملا) شیخ عزالدین حسینی رهبر مذهبی اهل سنت کُردستان [مهاباد] اطلاعیهای در همین رابطه انتشار داد که فرازهایی از آن ازاین قرار بود:«...مردم آزادیخواه و مسلمان ایران، خلق مسلمان کُرد، جامعه ی اهل تسنن...ضمن تایید اهداف انقلاب راستین ملت شریف ایران و اعتقاد راسخ به مبانی و اصول اساسی اسلام, چون هنوز محتوای جمهوری اسلامی مُبهم و نامعلوم است و به ویژه از نظر تعیین سرنوشت و مسئله ی خودمختاری کُردستان در چهارچوب ایران آزاد و حقوق حقه ی سایر خلق ها نامشخص می باشد. بنابراین تا زمانی که رسماً جواب قطعی در این مورد از طرف دولت و شورای انقلاب اسلامی ایران اعلام نگردد، شخصا از شرکت در رفراندوم خودداری نموده و مردم نیز با توجه مسؤولیتهای ملی و مذهبی خود آزاد و مختارند»[25] حزب دموکرات کُردستان ایران [حدکا] دیگر جریان تاثیرگذار و فراگیر در کُردستان با اینکه هیات هشت نفره ی آن به ریاست دکتر عبدالرحمان قاسملو در قُم با آیت الله خمینی ملاقات و مذاکره کرده بود و در تهران با مهندس مهدی بازرگان نخست وزیر دولت موقت در حال مذاکره بودند، با انتشار بیانیه ای چنین اعلام داشت:«...در رفراندوم شرکت نمی کند. حزب عدم مشارکت خود را به دلیل غیر دموکراتیک بودن رفراندوم و روشن نبودن محتوای جمهوری اسلامی در زمینه ی تامین دموکراسی و تامین حقوق خلق های ایران ذکر کرده است»[26] کانون فرهنگی و سیاسی خلق ترکمن. در پیامی تحت عنوان؛ چرا در رفراندوم شرکت نمی کنیم؟ اعلام کرد:« مردم مبارز ترکمن صحرا، کانون فرهنگی و سیاسی خلق ترکمن وابسته به "ستاد مرکزی شوراهای ترکمن صحرا" موظف است که موضع خود را نسبت به شرکت یا عدم شرکت در رفراندوم روشن کند. "ما در رفراندوم شرکت نمی کنیم" عدم شرکت ما در رفراندوم آنطور که مرتجعین تبلیغ می کنند به منزله تایید حکومت وابسته به امپریالیزم شاه خائن نیست. بی دریغ ما از باز پس گرفتن زمینهای غصب شده توسط عمال رژیم سابق بهترین گواه این مدعاست. اینکه اسم حکومت آینده چیست مطرح نیست، مسئله این است که محتوی این حکومت و شکل تحقق آن چیست؟ آیا حکومت آینده سرمایه های خارجی یا وابسته را ملی می کند؟ آیا اداره آن را به دست شورای منتخب کارگران و زحمتکشان می سپارد؟ آیا مجلس موسسان را که شوراهای فوق به نسبت جمعیتشان تشکیل می دهند تایید می کند؟ آیا طرح حکومت پیشنهادی این مجلس موسسان را تایید می کند؟ آیا برابری کامل حقوق زنان با مردان را تایید می کند؟ آیا حقوق حقه خلقهای ایران را بر اساس مفاد مندرج در قطعنامه های منتشر شده توسط خلقهای کُرد، بلوچ، ترکمن و عرب تایید می کند؟ پیش قراولان جمهوری اسلامی تا امروز در قالب کمیته ها و پاسداران، تمام موارد مذکور را به بازی گرفته و گاه مورد حمله قرار داده اند. ما همچنین جریاناتی را که فرصت طلبانه به دنباله روی از جوِ سیاسی حاکم، به قصد خزیدن در حکومت و کسب گوشه ای از قدرت پرداخته اند، شدیدا محکوم می نماییم و اعلام می داریم که تلاشهای مذبوحانه این عناصر فرصت طلب در خلقهای ایران بویژه خلق آگاه ترکمن اثری نداشته و نخواهد داشت. بر قرار باد حاکمیت حق هر چه مستحکمتر باد پیوند خلقهای دلاور ایران... [27]
_______________________________
[1] آیندگان 9/1/1358 ص10
[2] آیندگان 9/1/ 1358 ص 10
[3] آیندگان 7/1/1358 ص3
[4] آیندگان 9/1/ 1358 ص 10
[5] در تاریخ 24 آذر ماه 1311 در بابل به دنیا آمد. در دانشگاه تهران تحصیل کرد و در حقوق تطبیقی از انگلستان دکترا گرفت. پس از جلای وطن از اعضای فعال کانون نویسندگان ایران در تبعید شد و دو بار به عضویت هیات دبیران آن بر گزیده شد. در روز سه شنبه 27 بهمن ماه 1371 (16 فوریه 1993) در پاریس در گذشت و در 30 بهمن ماه در گورستان پرلاشز PERE LACHAISEبه خاک سپرده شد.
[6] آیندگان 16/12/1357 ص 8
[7] آیندگان 27/12/1357 ص 1
[8] آیندگان 29/12/1358 ص12
[9] آیندگان 29/12/1358 ص12
[10] نشریه فرقان، فوق العاده فروردین 1358، ص 1 و 3
[11] آیندگان 9/1/1358 ص 10
[12] هفته نامه کار، ارگان سازمان چریک های فدائی خلق ایران، پنجشنبه 9 فروردین 1358، سال اول، شماره 4، ص 1 و 2]
[13] آیندگان 9/1/ 1358 ص 10
[14] آیندگان 9/1/ 1358 ص 10
[15] آیندگان 29/12/1358 ص12
[16] نشریه کارگر، شماره 1، اول فروردین 1358 ص 1
[17] کیهان 9/1/1358 ص 2
[18] روزنامه پیغام امروز، 8/1/1358 ص 2
[19] حقیقت، ارگان اتحادیه کمونیستهای ایران، شماره 26، اسفند 1357، ص 3 و 4
[20] کیهان 9/1/1358 ص 8
[21] کیهان 9/1/1358 ص 8
[22] کیهان 9/1/1358 ص 8
[23] کیهان 7/1/1358 ص 3
[24] کیهان 7/1/1358 ص 3
[25] اطلاعات 8/1/1358 ص 2
[26] اطلاعات 9/1/1358 ص 8
[27] هفته نامه کار، ارگان سازمان چریک های فدائی خلق ایران، پنجشنبه 9 فروردین 1358، سال اول، شماره 4، ص 10