خداي بابل، ما را آواره كرد
معبد ما را ويران ساخت
زنان ما را بهبردگي برد
مردان ما را سربريد
و مردگان ما را
به كركسان سپرد.
خداي يهود به ما پشت كرد
و بختالنصر را
تازيانهي خشم خود خواند.
اكنون اورشليمِ نو را بنا میكنيم
و فريادهايِ شاديمان
با نالههايِ اندوهمان
درهمميآميزند.
ناروا نيست اگر يهوديان
همسرانِ نايهود گرفته باشند.
بگذار همگان
در زير اين ديوار بلند گرد آئيم
و يك صدا بسوي آسمان، غريو كشيم
كه اي خدايانِ خونريز!
شما را نخواستيم
در كرسيهاي عرشتان بمانيد
و زمينِ خاكي را رها كنيد.
تنها دستهاي مهربان ماست
كه ميتواند اين ديوار را پي افكند.*
از "هفت ترانهی مقدس"
چهارم ژانویه 1991
*- عزرا پیامبر یهودی پس از بازگشت یهودیان به اورشلیم و پایان دوران اسارت در بابل.