logo





سفرِ تلخ

يکشنبه ۷ آبان ۱۴۰۲ - ۲۹ اکتبر ۲۰۲۳

رسول کمال

new/rasoul-kamal1.jpg
به یادِ آرمیتا

بیست وُ هشت روز
گذشت
کوچه اما هنوز
منتظرِ قدمهایِ من است
و
من اما
منتظرِ وزشِ بادی
تا
برقصاند
شادیِ گیسویِ مرا
و
تلخندی
به نگاهِ غم آلوده ی شهر
گاه
پیامی از مادرِ دلتنگم
و
سلامی با بُغض
از سویِ پدر
از من
اما
هزاران بوسه
تا
که دلتنگ نباشند
از این تلخ سفر
با من اینجاست
هزاران پسروُ دخترِ همسایه به بند
که
نشستیم به تماشا
روزِ کاشتنِ هر بذری
تا
شکوفد گُلِ سُرخی از عشق
میانِ دلِ غم دیده ی ما


29/10/2023
رسول کمال

این شعر را با صدای شاعر بشنوید


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد