دو باره قتالی ز بعد قتال
به سودای آرام و امنی محال
نه جنگی برابر به میدان رزم
قتالی ز قتال کشتار عزم
به امحاء خلقی ببسته کمر
نداند ز امحاء نیابد ثمر
مشو غره ی حرب و آلات حرب
چو آید زیاری رسانان غرب
زباریدن بمب فسفر فشان
نصیبت شود نام نکبت نشان
ز ضرب و ز جنگ و ز زجر و ز زور
نیابی رهایی مرو راه دور
به کشتار کودک در آغوش مام
چه یابی بجز خشم و نفرت مدام
نیرزد جهان کشت و کشتار را
چرا بر کنی چشم بیدار را
ترا عار ناید ز کودک کشی
ز کشتار کودک چه یابی خوشی
نه از قتل نیکا خسی پایدار
نه از مرگ مهسا کسی کامکار
ز هفتاد بگذشت جنگاوری
ز جنگت فراچنگ باد آوری
مپندار پایی به بیداد جنگ
نپایی و آری فرا چنگ ننگ
به داد و عدالت گرا لا فتا
فتوت بود رمز امن و بقا
مرو راه جور و جفا ای عنود
عناد از کفت امن و عزت ربود
سها گویدت رو به عدل آر رو
زیادت مخواه و مبر آبرو
شقاوت مپوی و قساوت مجو
نیاید ز کشتار آبی به جو
یکم آبانماه هزار ووچهارصد و دو
اصفهان بیشه حبیب
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد