logo





تا آن هنوز که رشته مودت باقی ست

يکشنبه ۳۰ مهر ۱۴۰۲ - ۲۲ اکتبر ۲۰۲۳

طاهره بارئی

tahere-barei1.jpg
هنوز مهار ناشدنی مانده است
راز و رمز رشته ی موّدت 
مادر، بشقابی جلوی فرزند می نهد
غذائی،
کتاب قصه ای،
گذرِ  نوازشی بر سر

هنوز آفتاب برای ورود به خانه ها
با کارت سفید حاضر میشود
و هر بار به تاریکی و سایه های در کمین میتازد: بروید کنار

هنوز در زمین مهر هست
نور هست
و قلاّبهائی که این زره ظریف را می بافند به تن هر چند زمخت جهان

هنوز آبها و آبشار ها
رو به سوی سیراب کردن سنگها شتاباند

هنوز صدای «منم هستی»، «منم هستن» و خواهم بود
چون توری می پوشاند درختان جنگل را با شفقت 
پنهانشان میکند از چشم بمباران قارچ های نظامی
و چرق چرق رژه های در گل و لای

چند ترقه، چند چشم گرگ، چند سوراخ تفنگ
چند دُرُن مجنون و آتش پیمای بی مغز
جز سرگیجه و سرسام با این «هنوز» چه میتوانند کرد؟

شاید نقشه های زیادی کشیده باشند 
برای آوارگی انسان از خانه ی هنوز و خانه وجود 
شاید!
اما آنها خارج جهان ِهنوزند
و خارج جهانِ هنوز که باشی 
شارژ باطری ها زودتر از آنچه فکر کنی تمام میشود
ببین فلاخن و سنگ اندازشان را
که از بقایای غار های توحش پرتاب میشود
و دست کرکس و بال لاشخور پرچم آنست در اهتزاز
ایمان بیاوریم به پیروزی ِهنوز
به پوشاندن جامه مودّت
به برازندگی ریخت محبت
به تشخّص فقدان حقد و حسادت
به دستی که بسوی دیگری دراز میشود
به سوی هنوز ِ زنده
هنوزِ چند برابر
کاری به سوت سوتک های خیابان نداشته باشید 
که به قصد متفرق کردن هنوز
و گلاویز کردن شما با شما ذوق زده مشغول آتش بازیند

کودک پشت میز کوچک سرگرم ورق زدن کتاب قصه است
مادر از پشت پیشخوان با تبسمی می نگرد او را
فنجان قهوه را می نهد در برابر مشتری
صدای سلامِ نعلبکی چینی به چوب سطح میز
چون بشکنی طنین می افکند در فضا
می آمیزد به صدای گرمی که می گوید:
خدمت شما!


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد