logo





«پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک» یعنی چه؟

پنجشنبه ۳۰ شهريور ۱۴۰۲ - ۲۱ سپتامبر ۲۰۲۳

کیقباد یزدانی

هر دین و مرام و مسلکی آموزه‌های خود را دارد. اما تفاوت بنیادی ادیان، به‌ویژه ادیان "الهی یا وحیانی" با دیگر مرام و مسلک‌ها در مطلق بودن، مقدس بودن و جاودانی بودن آموزه‌های آن‌هاست. این در عمل به این معناست که آموزه‌های دینی تغییرپذیر نیستند، بلکه فقط تفسیرپذیرند. مارتین لوتر بزرگ‌ترین اصلاحگر دینی جهان بااینکه با جنبش اصلاح دینی خود، اروپا و با آن جهان را دگرگون کرد، هیچ تغییری، حتی یک کلمه در "کتاب مقدس انجیل" نداد. او فقط تفسیر، برداشت و خوانش دیگری از انجیل در برابر تفسیر، برداشت و خوانش حاکم ارائه داد.

از سوی دیگر، یکی دیگر از ویژگی‌های سرشتین بیشتر ادیان، به‌ویژه ادیان ایرانی و سامی دوگانه انگاری آن‌هاست. یعنی اینکه جهان هستی به باور آن‌ها عرصه‌ی نبرد بین اهورا و اهریمن، یَهُوَه و ابلیس، خدا و شیطان، نیکی و بدی، حق و باطل و راستی و ناراستی است. و البته که هر دینی پیروان و باورمندان خود را اهورایی، یَهُوَه ای، خدایی و نیک و حق و راست می‌داند.

این ویژگی شامل برخی ایدئولوژی‌های سیاسی هم می‌شود که انسان‌ها را به انقلابی و ضدانقلابی، خادم و خائن و خودی و غیرخودی تقسیم می‌کنند. صفت‌هایی که ارزشی، اعتباری و نسبی هستند و می‌توانند بسته به شرایط سیاسی و اجتماعی و انگیزه‌های فردی و گروهی بسیار متفاوت و گاه متناقض باشند.

واقعیت دیگر این است که هیچ دینی بدون پیروانش، نه وجود دارد و نه وجود خواهد داشت و بر همین اساس، هیچ کتاب دینی‌ای به‌خودی‌خود معنا و کارکرد معینی ندارد. این در عمل یعنی اینکه آموزه‌های دینی به‌خودی‌خود و در سرشت خود، معنا و مفهوم ثابت و یکسانی ندارند و فقط از طریق پیروانشان قابل‌درک، تفسیر و اجرا هستند. بر این اساس، آموزه‌ها و احکام دینی می‌توانند در هر دوره‌ای و بسته به هر فرد یا گروهی به‌گونه‌ای دیگر درک، تفسیر و اجرا شوند، طوری که گاه برداشت‌ها و تفاسیر آن‌چنان متفاوت‌اند که پیروان یک دین واحد، در برابر هم قرار می‌گیرند و کمر به نابودی یکدیگر می‌بندند.

نکته‌ی دیگر اینکه هر دینی آموزه‌های نیک و سخنان حکمت‌آمیز خود را دارد، اما همه‌ی آموزه‌های ادیان الزاماً نیک و عقلانی نیستند. تقریباً در همه‌ی ادیان بر راست‌گویی و درست‌کرداری و نیز بر عطوفت و بخشش بسیار تأکید می‌شود، اما در همان ادیان، بر اساس آموزه‌های دیگرشان و یا تفاسیری دیگر از آموزه‌هایی واحد، بسیاری از راست‌گویان و درست‌کرداران به بی‌رحمانه‌ترین شکلی مجازات و نابودشده و می‌شوند.

اینک بر پایه‌ی گزاره‌های بالا به موضوع آموزه‌ی معروف "پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک" از زرتشت پیامبر می‌پردازیم.

نخست اینکه آموزه‌ای چون "پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک" آموزه‌ای ثانوی است که بر آموزه‌ای نخستینی پایه گذاشته‌شده است. یعنی چون اصل بر نیروهای اهورایی و اهریمنی در جهان هستی و بشری است، پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک هم بر اساس ویژگی‌های اهورایی و اهریمنی و مصداق‌های عملی آن‌ها تعریف و تعیین می‌شوند. به‌بیان‌دیگر، هر پندار، گفتار و کرداری اگر اهورایی باشد، نیک و اگر اهریمنی باشد، بد است. اما مرجع و معیار تشخیص گفتار و کردار اهورایی و اهریمنی چیست و کیست؟ می‌گویند "نیک آن چیزی است که انسان را به اهورا نزدیک می‌کند و بد آن چیزی است که انسان را از او دور می‌کند." اما چگونه می‌توان تشخیص داد که کسی به اهورا نزديك و یا از او دور شده است، وقتی نیکی و بدی را بر اساس منافع شخصی، خانوادگی و گروهی خود تعریف می‌کند؟ معيار و ميزان آن چيست؟ از این گذشته، تکلیف کسانی که به اهورا و اهریمن اعتقادی ندارند، چه می‌شود؟ به‌ویژه که دین زرتشتی همواره و در درازای تاریخ، دینی آریایی-پارسی بوده و اقوام و باورهای دیگر را در خود راه نداده است.
دوم این‌که مصداق‌های رفتارهای اهورایی و اهریمنی و نیک و بد بر اساس متون دینی تعیین می‌شود و تفسیر آن نیز به عهده‌ی روحانیون، یعنی موبدان است. جدای از اینکه برخی مصداق‌های نیک و بد در متون دینی زرتشتیان (با همه‌ی کاستی‌ها و دستبردها و دست‌کاری‌ها) آمده، دست روحانیون در تعبیر، تفسیر و تعیین آن‌ها در بسیاری موارد، به‌ویژه در مسائل روزمره‌ی زندگی اجتماعی و سیاسی باز است و بسته به اینکه در چه موقعیت و جایگاه سیاسی-اجتماعی قرار داشته باشند، احکام مربوطه را به سود یا زیان این یا آن فرد یا گروه و یا قدرت صادر می‌کنند.

برای مثال در آئین زرتشتی "کسی که قبرهایی را که در آن انسان و سگ دفن شده باشند، تخریب کند، کار نیک کرده و اهورامزدا را خشنود کرده است." (مجموعه قوانین زرتشت یا وندیداد، تألیف جیمس دارمستتر، ترجمه دکتر موسی جوان، انتشارات دنیای کتاب، چاپ اول سال 1382، فصل سوم، ص 90)

و یا "مورچه‌ها و برخی حشرات موجودی اهریمنی و خبیث شمرده می‌شوند و کسی که آن‌ها را نابود و لانه‌هایشان را خراب کند، مشمول آمرزش اهورا خواهد شد." و یا "لاک‏‌پشت‌ها نیز موجوداتی اهریمنی‌اند و کشتن آنان ثواب بسیار دارد" (دانشنامه مزدیسنا، موبد جهانگیر اوشیدری، نشر مرکز، تهران، چاپ پنجم، ۱۳۸۹، صص ۲۵۵ – ۲۵۶.) از این نمونه‌ها در اوستا فراوان است.

نمونه‌ی دیگر "زنده‌زنده پوست کندن انسان‌های خطاکار" است که در اوستا "کرداری نیک، بلکه لازم شمرده‌شده است." (اوستا، فرگرد نهم، بند ۴۹ و فرگردسوم، بند ۱۵ – ۲۰). بر همین اساس بود که موبدان زرتشتی در عصر ساسانیان، مانی پیامبر را به جرم پندار، گفتار و کردار اهریمنی زنده‌زنده پوست کنده و پیکر او را از دروازه‌ی شهر گندی شاپور آویزان کردند. (شاهنامه فردوسی، چاپ مسکو، ص ۹۲۰، بيت ۳۳۳۳۸ – ۳۳۳۴۴).

یکی دیگر از آموزه‌های دین زرتشت، باور به نظام طبقاتی در جامعه است که در اوستا به‌روشنی بیان‌شده است. مردم در جامعه‌ی عصر ساسانیان به طبقات مختلفِ کاست‌مانند تقسیم‌شده بودند و کسی اجازه‌ی خروج از طبقه‌ی خود و ورود به طبقه‌ی بالاتر را نداشت. جنبش اجتماعی عدالت خواهانه‌ی مزدکیان نیز که علیه این نظامِ غیرعادلانه‌ی طبقاتی برخاسته بود، درست با همین توجیهات و با عنوان "عملی اهریمنی و دیوگونه" بی‌رحمانه سرکوب شد.

این‌ها همه معیارهای نیکی و راستی بوده‌اند که در عمل پیاده می‌شده‌اند. بنابراین، تعریف و توصیف شعار "پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک" بسته به اینکه چه کسی و با چه درک، برداشت، تفسیر و انگیزه‌ای آن را انجام می‌دهد، متفاوت است و به همین دلیل نمی‌تواند به‌عنوان شعار و آموزه‌ای شفاف و روشن، مبنای رفتار و عمل انسانی برای همگان باشد.
از همه‌ی این‌ها گذشته می‌دانیم که صِرف شعار در یک دین و مکتب و مسلک ملاک درستی و حقانیت آن نمی‌تواند باشد، بلکه عمل و عملکردها معیار درستی آن است. همه‌ی ادیان و مکاتب سیاسی و اجتماعی به گمان خودشان ادعاهای انسانی و مردمی دارند، اما در درازای تاریخ دیده و می‌بینیم که برخی ادیان و مکاتب و مسلک‌هایی که وعده‌ی بهشت در آن دنیا و یا در این دنیا را داده‌اند، چه جهنمی برای مردمان ساخته‌اند.

شهریور 1402


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد