logo





این روزها را به خاطر بسپاریم ( بخش سوم)

ترس و وحشت خامنه‌ای از رسیدن سالروز تولد جنبش انقلابی زن، زندگی، آزادی

يکشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۲ - ۲۰ اوت ۲۰۲۳

نسيم خاكسار



کم‌کم داریم به اولین سال‌روز جنبش انقلابی زن، زندگی، آزادی نزدیک می‌شویم. ترسی که از رسیدن این روز بر جان نظام و رهبری آن افتاده بسیار آشکار است. آنها به اندیشه‌ورزی‌های رو به رشد و نیروی عظیمی که این جنبش در عزم ساختن فردایی نو میان مردم به وجود آورده پی‌برده‌اند. خامنه‌ای روز سه شنبه ششم تیرماه ۱۴۰۲ ( ۲۷ ژوئن ۲۰۲۳) در دیدار با کارکنان و مسئولان قوه قضائیه در نگرانی‌اش از بحث و گفتگوهایی که در فضای مجازی صورت می‌گیرد می‌گوید" این‌که عده‌ای بنشینند آن جا با استفاده از فضای مجازی یا غیر مجازی روی اعصاب مردم راه بروند و امنیت ذهن مردم را به هم بزنند و مردم را بترسانند، خلاف مقتضی احیای حقوق عامه است و قوه قضائیه باید وارد شود"

این اولین بار نیست که خامنه‌ای در حرف‌هایش، به جای بکارگیری "خود" و "نظام"اش از واژه "مردم" استفاده می‌کند. بارها این ترفتد را زده است. در این سخنرانی نیز ترس و وحشت خود از گفتگوی بخشی از همین مردم را در دنیای مجازی از زبان آن‌ها بیان می‌کند و آن را در لایه‌های دفاع از "امنیت ذهن" و "اعصاب مردم" می‌پوشاند. این نوع فریبکاری‌ها و خدعه در زبان اما دیگر کاربُردی ندارد. همین"باید"هایی که در این گفتار بکار برده، لو دهنده ترس اوست. او مستقیم از قوه قضاییه می‌خواهد جلو این فضای مجازی را بگیرد. این که او و نیروهای سرکوبگرش، با گستره‌ای که اینترنت و فضای مجازی در جهان امروز پیدا کرده، قادر به انجام این کار می‌شوند یا نه،جای پرسش دارد. حرف اصلی که در پی این امر و نهی‌ها دنبال می‌شود و مدت‌هاست قوه قضائیه و دستگاه‌های امنیتی به آن مشغول‌اند، بازداشت و زندانی کردن کسانی است که به این تهدیدها وقعی نگذاشته و در گفتگوهای مجازی به بحث و گفتگو با هم می‌نشینند. ترس و وحشت خامنه‌‌ای بی دلیل نیست. خامنه‌ای که وحشت از جنبش زن زندگی آزادی را هنوز در تن و روحش دارد، هنوز به سالروز این جنبش نرسیده به قوه قضاییه آشکارا هشدار می‌دهد تا زود است دست در دست نهادهای امنیتی گذاشته و فکری برای بستن این دنیای مجازی بکنند. اما خامنه‌ای چه چیزی از خود و حکومتش را می‌خواهد از چشم مردم بپوشاند. واقعیت وجودی جمهوری اسلامی و جنایت‌های سبعانه و شنیع این حکومت در طول این چهار دهه به ویژه در برابر جنبش بپاخاسته زن، زندگی، آزادی متاثر از قتل مهسا امینی چنان برای مردم آشکار و نفرت از این حکومت چنان وسعتی گرفته که با بستن این دریچه‌های مجازی جلو آن گرفته نمی‌شود. خامنه‌‌ای چه طور می‌تواند، چاله‌های آتش دل این مردم را که از آرزو برای برقراری عدالت و آزادی شعله‌ور است خاموش کند. ترفندهایی از این‌گونه و زندانی کردن و بازداشت‌های هرروزه، شاید بتواند به طور موقت کابوس‌های یکی دو شب او را جوابگو باشند، اما هیج اثری بر جامعه‌ای که از این همه بیداد به جان آمده نخواهد داشت.

ترس از برخاستن همین جامعه به جان آمده‌است که خامنه‌ای را وادار می‌کند یکی دو هفته بعد از سخنرانی ششم تیرماه‌اش، دوباره همان حرف‌ها را در پوششی دیگر تکرار کند. او در سخنرانی روز چهارشنبه،۲۱ تیرماه ۱۴۰۲، (دوازدهم جولای ۲۰۲۳) در آستانه ماه محرم، در جمع طلاب و حوزه های علمیه سراسر کشور می‌گوید: «حفظ نظام و در واقع حفظ ایمان مردم اوجب واجبات است ضمن اینکه تبلیغ در دوره کنونی با انواع و اقسام شیوه‌های متکی بر علم و گسترش ابزارها از جمله اینترنت و هوش مصنوعی توسعه فراوان یافته، بنابراین عقل هم حکم می‌کند در مقابل شمشیرهای خون‌ریز تبلیغات دشمنان، تبلیغ را اولویت اول بدانیم."

او با نگرانی تأکید می‌کند اگر در زمینه تبلیغی سستی کنند «دچار استحاله فرهنگی» و «گرفتار قُبح‌زدایی قدم به قدم از گناهان بزرگ» خواهند شد. خامنه‌ای که ترس دوباره به خیابان آمدن جوانان و نوجوانان را دارد، از کاهش تأثیر حرف و آموزش مستقیم و غیر مستقیم پدران و مادران به فرزندان که آن را یک "آفت واقعی" می‌نامد، می‌گوید و هشدار می‌دهد: "متأسفانه در آشفته بازار انبوه صداهای مختلف در فضای مجازی و تکثر رسانه‌ای، صدای انتقال معارف سنتی و خانوادگی در انزوا قرار گرفته است."
او در همین سخنرانی خواهان تفتیش بیشتر از فعالان رسانه‌ای می‌شود و از مسئولان می‌خواهد تا با دیده شک و تردید فعالیت‌های فعالان و روزنامه‌نگاران را زیر نظر داشته باشند:«باید دقت کرد که آیا این فعال تبلیغی ـ رسانه‌ای ـ مجازی، مستقل عمل می‌کند یا پشت‌صحنه‌ای دارد، که در موارد بسیاری دارد" و از مبلغان دینی می‌خواهد در دفاع «محصور» نمانند و «مبانی جبهه دشمن» را آماج تبلیغات قرار دهند و در این راه «روحیه جهادی» داشته باشند.

ایستادگی زنان در برابرحکم شرعی خامنه‌ای در امر حجاب، در طول یک سال گذشته از نشانه‌‌های روشن و درخشان پایداری جنبش زن، زندگی، آزادی در جامعه ایران بوده است. در برابر کنش‌های اعتراضی زنان در نپذیرفتن حجابِ اجباری که به صورت گسترده بیشتر شهرهای ایران را در برگرفته، در تاریخ ششم مرداد ماه ۱۴۰۲ لایحه‌ای به نام حجاب و عفاف به تصویب کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی رسیده تا بتوانند با چماق قانون و اعمال فشارهای بیشتر بر زنان جلو مبارزه مدنی آنان سد ایجاد کنند. با این سرکوبها اما کار حکومت پیش نمی‌رود. آن‌چه در بطن این قوانین تحمیلی نطفه شکست می‌کارد، تنها در بیداد و ستمگری‌های این نظام نهفته نیست که این نوع قوانین را بی‌فایده و بی نتیجه می‌کند، در دور بودن جهان بسته این نظام از درک واقعیت وجودی زنان جامعه ایران است که در امروز زندگی می‌کنند. حکومت جمهوری اسلامی به هیچ وجه نمی‌تواند زنان، آن بخش عظیم از آنان را که در زمان حال و امروز زندگی می‌کنند به عقب برگرداند. زن امروز با آن‌چه که با سیمایش در جامعه به ویژه، در این چند دهه از تاریخ مان، آشناییم در امروز زندگی می‌کند. حکومت جمهوری اسلامی تکیه‌گاهش را فقط روی جمعیت قلیلی از زنان و مردان پیرو خود و ذهنیت مرد سالارانه بخشی از مردم سنتی گذاشته است. اینان همان قشر‌هایی از جامعه‌اند که هنوز در گذشته زندگی می‌کنند و با سنت و فرهنگ گذشته‌گرا مطابقت وجودی دارند. منفعت و احساس آسایش چنین زنان و مردانی در چسبیدن به قیدهای پوسیده گذشته است و نمی‌خواهند که به هم بخورد. چون در به هم خوردن و دگرگونیِ آن، امتیازهایی را که دارند از دست می‌دهند. اما این وضعیت، وضعیت زنان، مردان و جوانانی نیست که در امروز زندگی می‌کنند. اگر آن جمعیت قلیل در تحمیل گذشته بر امروز احساس آرامش و رفاه می‌کند جمعیت کثیری ازمردم ایران به هیچ وجه این حس و شرایط را ندارند و آن را چون تحقیری بر شأن و کرامت انسانی خود می‌دانند. نظام برای تحمیل گذشته بر مردم، راهی جز سرکوب ندارد. تبدیل سپیده قلیان، نرگس محمدی، سپیده رشنو و ترانه علیدوستی به جمیله علم الهدا یا انیسه خزعلی امری ناممکن است. حتی اگر آن‌ها را بازداشت و زندانی کنند. ما صدای مقاومت آن‌ها را چه در زندان و چه بیرون از زندان هرروز می‌شنویم. دستگیری گسترده مدافعان حقوق زنان در این یکی دو هفته اخیر و محاکمه غیر علنی خبرنگارانی چون نیلوفر حامدی و الهه محمدی که گزارش‌هایی درباره چگونگی مرگ مهسا و خاکسپاری او نوشته بودند، نشانة ترس از صدایشان است. نظام جمهوری اسلامی نمی‌تواند این صدا را خفه کند. هرروز و هر ساعت از جایی و به شیوه‌ای نو این صدا برمی‌خیزد و چون خونی تازه درون مویرگ جامعه ایران که از خفقان نظام به تنگ آمده روان می‌شود. از طنین خاموش نشدنی این صدا و بیشمار صداهای مقاومت در سرتاسر ایران است که با نزدیک شدن سالروز تولد جنبش زن، زندگی، آزادی، لرزه به ارکان نظام افتاده است.

نوزدهم آگوست ۲۰۲۳



نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد