logo





عجله کسب و کار من است

دوشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۲۹ مه ۲۰۲۳

محمد تقی طیب

new/mohammad-taghi-tayeb1.jpg
دریک روز آفتابی در آلمان افراد بسیار زیادی را میبینید که بتنهائی در فضای آزاد روی یک صندلی نشسته ویک فنجان چای و یا قهوه روی میزش گذاشته و مشغول خواندن روزنامه است. این امر بعضی از اوقات حتی بیش از یک ساعت طول میکشد ، در تمام این مدت کاملا مشخص است که این شخص مشغول لذت بردن از هوای دلپذیر، نوشیدن قهوه و غرق خواندن روزنامه است و به هیچ چیز دیگری فکر نمیکند. این امر را مقایسه کنیم با نمازخواندن نمازخوانان ما که باید امری کاملا مقدس و متمرکز باشد ولی در عوض انها فقط به حساب و کتاب مالی وبرنامه کاری فردایشان فکر کرده و در نتیجه نماز را به یک عمل بی فایده و پوچ تبدیل میکنند. فرق بین زندگی غربی ها و ما را بنظر من میتوان زندگی در جزو کل و یا در لحظه و آینده خلاصه کرد. این نکته محوری را میتوان تقریبا مبنای تمام امور قرار داد.

تمام اعمال و رفتار روزانه ما ، حتی برنامه ریزی های میان مدت و یا طویل المدت مان تخت تاثیر و نفوذ مستقیم فرهنگ محیطی است که در آن رشد کرده و زندگی میکنیم. البته وضعیت جغرافیائی و سرگذشت تاریخی کشورمحل سکونت و مخصوصا باورهای سنتی دخالت مستقیم در این پدیده را دارند. این امر در تمام جوامع بشری صادق است گر چه مانند تمام پدیده های دیگر استثنائاتی در این میان وجود خواهند داشت. در عرض بیش از 35 سالی که در آلمان زندگی میکنم، هر چند سال زندگی ما ایرانیان کشانده است و با توجه به علاقه ای که به فلسفه دارم سعی کرده ام فرق بین دو روش زندگی را از لحاظ معنی شناسی و هدف زندگی تبیین کنم.

دومثال ساده ای را که نقل کردم میتوان بعنوان مبنای تمام مراحل اصلی زندگی بترتیب از تحصیل ، اشتغال شغلی ، ازدواج ، فرزند آوری وتربیت و آینده آنها و نهایتا زمان بازنشستگی و کهنسالی قرار داد. بنظر من موارد زیرباعث فرق اساسی در نحوه نگرش نظری و عملی بین روش زندگی در شرق و غرب گردیده است :

اول - در تاریخ چند هزار ساله ایران اغلب حکومت ها سیستم های دیکتاتوری بوده اند. در چنین دولت هائی قانون بطورمدون ولی غیر اجرائی وجود دارد. در نتیجه در طی مراحل مختلف رندگی و حتی کارهای روزانه سعی فرد بر آن است که هر چه سریعتر به هدف خود نائل شود زیرا که بطور قانونی نمیتوان احقاق حق کرد و در بسیای از موارد قانون را مسئولان دولتی بنا بر دلایل مختلف ، شخصا و حتی روزانه تعیین میکند و لذا معلوم نیست که فردا چه وضعیتی پیش خواهد آمد. طبیعی است که در چنین فضائی همه در حال دوندگی و عجله میباشند ودر نتیجه لذت بردن از لحظات زندگی مطرح نشده و فرصت ها از بین میرود. بطورخلاصه شرقی عجول و غربی صبور است.

دوم - گزاره و ضرب المثل های رایج برگرفته از تایخ وسنت ، در طرز فکر ایرانیان ریشه دوانده است که مصداق همیشگی و صحیحی ندارد.. بعنوان مثال « خواستن توانستن است » در تمام موارد درست نیست. تا شرائط اولیه منطقی و معقولی فراهم نباشد شخص به خواسته اش نخواهد رسید. درمورد گزاره یا ضرب المثل « نابرده رنح ، گنج میسر نمیشود» حتی میسر شدن گنج بدون هیچ گونه رنجی و فقط از طریق پول و یا واسطه و رابطه ، بکراردرجامعه تکرار و مشاهده شده است. این امر بتنهائی شخص را ترغیب میکند که در صورت داشتن امکان مالی و یا رابطه ، با عجله و بدون زحمت به اهداف خود برسد.

سوم – بعد از حمله اعراب به ایران در هزار و چهارصد سال پیش که منجر به استقرار اسلام در ایران گردید بطور خلاصه زندگی زمینی یا این جهانی ایرانیان تبدیل به زندگی بعد از مرگ آن جهانی گردد. وقتی اکثریت مطلق دستورات دینی بر مبنای امر و نهی ، و ثواب و گناه باشد که نتیجه عمل به آنها بعد از مرگ ( که از ماهیت آن دنیا هم در صورت وجود ، اطلاعی در دست نیست ) حاصل خواهد شد ، همیشه ابهام وترس بعد از مرگ باعث شده که لذتی از امکانات و لجظات زندگی خود نبریم. البته این مورد دلیل مخالفت با دین نیست بلکه اطاعت از دستورات تحریف شده و جعل شده توسط متولیان دین
است که تحویل قشر اکثر نا آگاه جامعه میگردد .
چهارم –درصف خرید نان ، بلیط سینما ، بلیط مسابقه فوتبال ایستاده ایم تا به گیشه برسیم و مورد نیازمان را بخریم. ناگهان یکی مستقیم و بدون توجه بدیگران به گیشه میرود و میخواهد مثلا بلیط خود را بخرد.اگر کسی از ایستادگان در صف اعتراضی بکند ، آنچنان نگاهی به معترض می اندازد که در صورت تکرار هرچه دیدی از چشم خودت دیدی. در این مورد «عجله» بار منفی را که دراثر عدم تربیت اجتماعی شخص متجاوز صورت گرفته نمایان میسازد.
مشابه با این مورد اینکه در اتومبیل ، در ترفیک و راه بندان پشت چراغ قرمز ایستاده ایم. میبینیم که اتوموبیلی سه خط اتوموبیلهای متوقف شده پشت چراغ را نادیده گرفته و با حرکت در خطی که اتوموبیل ها در خلاف جهت او میایند ، بسرعت به چراغ رسیده و آنجا هم با عمل خلاف دیگری از چراغ رد میشود. در این مورد هم «عجله» مفهوم بی فرهنگی را نمایان میسازد. نکته تاسف آور اینست که اینگونه افراد خود راجزو افراد زرنگ و با هوش جامعه بحساب آورده و آن را با افتخار برای دیگران تعریف میکنند. درمقابل خانواده ای به نهار دعوت شده اند که مثلا ساعت یک بعد از ظهر فلان جا باشند. پدریا مادر خانواده دروقتی که لازم میبیند به اعضای خانواده میگوید که عجله کنید تا سر وقت آنجا باشیم. این مورد جنبه مثبت و آداب دانی «عجله» است.

لذا «عجله» موضوع پیچیده ایست که به عوامل مختلفی مربوط میشود.

دربرخی کشورهای اروپائی که قدمت آن به هزار سال نمیرسد نقش کلیسا ، دستورات کتاب آسمانی و متولیان دین مسیحی شدت بیشتری در جامعه در مقایسه با اسلام در ایران داشت ، اما اروپائیان توانستند با عصر روشنگری و رنسانس قدرت کلیسا را به حاشیه رانده و دخالت آنها را در قانون گذاری و اداره امور کشورقطع ، دمکراسی و آزادی را در جامعه نهادینه کنند. کشور های اسکاندیناوی را تا حدود هفت صد سال پیش وایکینگ های بی تمدن تشکیل میدادند اما امروزه این کشورها مهد آزادی ، دموکراسی و پیشرفت بوده و الگو برای تمام کشورهای دیگرجهان هستند.غربی ها زندگی را بجای آسمان و پس از مرگ ، روی زمین و زمان حیات مستقر کرده اند و عجله ای درگذراندن زندگی نداشته و از لحظات آن در حد امکاناتشان استفاده می کنند. آنها تعطیلات تابستانی سال آینده شان را امسال رزرو میکنند تا درلذت بردن از تعطیلات تابستانیسال آینده شان اشکالی پیش نیاید. لذت بردن از لحظات زندگی مثل اعمال فیزیکی احتیاج به یادگیری ، تمرین و مداومت دارد. شخصی که به سن پنجاه سالگی رسیده و هرگز تجربه لذت بردن در آرامش از کوچکترین امکانات زندگی خود را نکرده باشد ، به هرهدف اساسی و امکانات فراوان هم برسد قادربه لذت بردن ازهیج یک ازمواهب طبیعی و یا داشته هایش نیست.

قدروقت ار نشناسد دل و کاری نکند / بس خجالت که ازاین حاصل اوقات بریم
حافظ

محمدتقی طیب
می دوهزار و بیست وسه


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد