ولی فقیه در همه ی عرصه های علوم طبيعی ( و ماوراء طبيعی و خفيه) و علوم اجتماعی، از فقه و سياست و اقتصاد و حکمت و نجوم و رياضيات و طب گرفته تا فرهنگ و انواع و اقسام هنرهای اسلامی و غير اسلامی متخصص و صاحب نظر، معلم و راهنما و دارای حکم بوده و هست. حواریون گفته ونوشته اند که چنانچه نظرات، افاضات و فتاوی اين بحر العلوم با علوم زمانه ی خود، و اين زمانی ، همخوانی نداشته باشد اين مشکل علوم است نه عيب و ايراد اسلام و بحر العلوم، چرا که اسلام به ذات خود ندارد عيبی" و اگر عيب و ايرادی هم هست يا از نادانی نامسلمان هاست و يا از نامسلمانی ی مسلمان ها.
برای نمونه نگاه کنيد به آثار معروف ترين "بحرالعلوم " تشيع، يعنی امام جعفر صادق به ويژه "طب الصادق" که اهل تشيع می پنداشتند و می پندارند برجسته ترين و معتبر ترين کتاب طبی در جهان است، و برخی به گونه ای حيرت انگيز بر اين باورند که حتی امروزه نيز قابل استفاده است، و این "برخی" ها کسانی هستند که از افزایش مرگ و میرِ آدمیان شاد می شوند!
کار این جماعت در عرصه ادبیات نیز به جایی رسید که خمینی " شاعر" شد و علی خامنه ای شاعر دوست و صاحبنطر در عرصه شعر. با آنکه اسلام تکليف شعر و شاعر را روشن کرده است پادو - شاعرهای بارگاه خلیفه " اصحاب قلم" خوانده شدند تا هرازگاهی در پیشگاه ایشان بساط مدح و ثنای این بحرالجنایت پهن کنند.
گفته شده که دیدارهای خامنه‌ای با شاعران از سال ۱۳۶۳ در مشهد شروع شد، این جلسات زمینه تشکیل شب های شعر منظم و رسمی در دوران رهبری سیدعلی خامنه‌ای شد، جلساتی که "رمضانی" ست و به طور مرتب «به استثنای» سالهای کرونایی در بیت رهبری با بساط" افطار" برگزار شده است.
به هنگام کانديداتوری رياست جمهوری خامنه ای نیز تبلیغ می شد که جانی اهل موسيقی ست و حتی تار می نوازد. گفتند که " طبع هنر پرورا نه " ای نيز دارد و با شعرا، به ويژه برخی شعرای همولايتی اش، همچون زنده ياد مهدی اخوان ثالث حشر و نشری داشته است. وقتی اخوان از شاعر گرانقدر اسماعيل خويی خواست تا اجازه دهد او نزد خامنه ای برود و شفيع اش شود تا شاعر بزرگ تبعيدی بتواند به ايران بر گردد و" مثل بچه ی آدم " برود فلسفه درس بدهد. به ياد داريم پاسخ زيبا و قاطع اسماعيل خويی به اخوان ثالث را. اسماعيل خويی ضمن رعايت احترامی سزاوارانه نسبت به استادش اخوان ثالث، همراه با رد پيشنهاد او نوشت :" اين ما هستيم که بايد آخوند های آدمخوار را ببخشيم نه آن ها ما را".
بحرالعلوم، بحر الجنایتی زيرک و حواس جمع نیز هست. پادو های فرهنگی اش " اهل هنر و ادب " را به بارگاه اش می کشانند تا ايشان ضمن نشان دادن " هنر پرور"ی اش درس های لازم سیاسی و فرهنگی نيز به اين دسته از اهالی هنر و ادب بدهد. روزی جماعتی روزنامه نگار و نويسنده، روزی ديگر گروهی ناشر، يک روز مشتی سينما گر و ديگر روز انبوهی شاعر و شاعره جمع می شوند تا ضمن چاپلوسی و چاچول بازی از دانش " گسترده وعميق" ولی فقيه در عرصه های روزنامه نگاری، نشر، سينما و شعر مستفيض شوند.
برنامه گذار اصلی اين شرفيابی ها"مرکز آفرينش های ادبی حوزه هنری" بود که گله ای از ده ها شاعر و شاعره ی "گردن کلفت" در برابر" آقا"ردیف می کرد. شاعرانی که " آقا" با " به به" و " احسنت" آن ها را با خیام و عطار وسعدی و حافظ مقایسه کرده است.
در یکی از همین نمایش ها " علی معلم ( دامغانی) نيز يکی از آثار روايی – محاوره ايی خود را خواند: " که مقام معظم رهبری در پی آن فرمودند:" اين زبان خوبی ست اما کار هر کسی نيست، مثل شما گردن کلفت های شعر می توانند از عهده اش بربيايند والا اگر يک مقدار سست باشد به ابتذال کشيده می شود، نظيرش را هم قبلا" ديديم : مثلا" پريا ( شاملو).
مقايسه ی نوشته های این جماعت با آثار عطار و خيام و شاملو عمق بحر اين بحرالعلوم را نشان می دهد. اين" فرمايشات " در کنار گفتار و کردار ولی فقيه ی " هنر پرور" در باره ی قلم و به قول خودش" اصحاب قلم " بيانگر اين واقعيت است که بزرگترين بحرالعلوم در قيد حيات عالم تشيع - و لابد عالم اسلام - چقدر با پديده ی فرهنگ و هنر، و گوهر ادبيات بيگانه است . سوی ديگر نمايش های " شرفيابی" نيز نشانگر واقعيتی ست تلخ تر، که چگونه ساده لوحی، سخافت و حماقت می تواند شعر و شاعر را " سرشار از تهی" و آستان بوس بارگاه قاتل شعر و شاعر، و فرهنگ و هنر کند.
تازه ترين اين سیرک بعد از سه سال توقف دیدارهای شعرخوانی با شاعران حکومتی به علت محدودیت‌های کرونایی، چهارشنبه ۱۶ فروردین برگزار شد. بحرالعلوم دوباره ادبای «منتخب نظام» را به حضور پذیرفت تا شعرهایشان را بشنود و آنها را مورد تفقد قرار دهد.
بحرالعلوم درهمین دیدار بحرالجنایتی اش را هم نشان داد، وی ضمن " هنرنمایی" به شاعران و ادیبان حکومتی گفت: «تحریم دارویی و ممانعت از تحویل واکسن به بهانه‌های مختلف از نمونه‌های دیگری از هجوم غربی‌ها علیه ایران است، آنها اگر می‌توانستند کاری کنند که ایران اسلامی و مردم آن را از مواد غذایی هم محروم کنند، از این کار دریغ نمی‌کردند." اما به یاد داریم ۱۹ دی‌ماه ۱۳۹۹ که وی در یک سخنرانی زنده تلویزیونی با تاکید گفت ورود واکسن آمریکایی و انگلیسی کرونا ممنوع است. به دنبال دستور این موجود هلال احمر ایران اعلام کرد: "واردات ۱۵۰ هزار دوز واکسن فایزر، که چند انجمن خیریه به دنبال آن بودند، منتفی شده است" و.... این در شرایطی بود که " آمریکا بارها اعلام کرد صادرات اقلام انسان‌دوستانه، خصوصا لوازم دارویی و حتی بهداشتی به ایران از تحریم معاف است و بر اساس آمارهای رسمی اتحادیه اروپا، ۲۷ عضو این مجموعه در هشت ماهه سال ۱۴۰۰ بیش از ۲.۴ میلیارد دلار به ایران صادرات داشته‌اند."
علی خامنه ای در کنار عریان تر کردن سیمای جنایتکارانه اش در برابر شاعر و شاعره های بارگاه خلیفه، سرودۀ "نغر و بدیعی" نیز صادر کرد : «اصلا تعبیر حقوق بشر به غربی‌ها نمی‌آید... واقعا حقوق زن، به غربی‌ها نمی‌آید. همین حالا زن‌ها در کشورهای غربی مهم‌ترین مشکلات را دارند؛ یعنی بیشتر از دیگر کشورها. اصلا اینها طرف‌دار حقوق بشر نیستند؛ اینها اصلا حقوق بشر بهشان نمی‌آید." !
