"کوچ غریب را بیاد آر
از غربتی به غربت دیگر"
احمد شاملو
این را می دانم:
جهان در تب و تاب نیستی
از هستی که قرار و آرام ندارد
از روح زندگی خالی می شود!
این را می دانم:
ویروس ناامنی سرتاسر جهان را فرا گرفته
و ویروس کرونا در برابرش کم آورده است!
این را می دانم:
جنگ، آدمهای روان پریش با مردم خود است!
این را می دانم،:
مردم در خواب ندانم های خود غرقند
و حکومتهای آنها بدنبال هیچ رهسپارند
ویروس عشق بر سر دو راهی
و جهان خالی می شود از زندگی!
این را می دانم :
مردم این قرن تنهاترین قربانی های همند
در جهانی که ، هیج چیز سر جایش و سرپا نیست!
این را می دانم:
هستی و دنیا تنها مانده اند
و حزن غریبی جهان را فراگرفته
و یک انگشت شمار روان پریش و پارانویید
که به تعداد انگشتان دست، هم نمی رسند
سفره جهان را از مهر و محبت خالی کرده اند!
این را می دانم:
همه مردم جهان در خواب گران پیر می شوند!
و زندگی در وحشت و حیرت مدام تنها مانده است!
و انسانیت، واژه ای که سوال برانگیز است
براستی، جهان شتابان به کجا می رود؟
امیر کراب دوازدهم مارس دو هزارو بیست و دو
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد