حدود پنجاه سال پیش در یک ماموریت اداری که با یکی از همکاران به پاریس داشتم ، آخرهفته تصمیم گرفتیم به بازدید موزه لوور برویم که از واجبات هر غیر فرانسویست که از پاریس دیدار میکند. وقتی به قسمت ایران رسیدیم از مشاهده مجموعه قطعات سنگی در ابعاد بسیار بزرگ از دیواره ها، ستون ها و سرستون های تخت جمشید ، احساس همزمان غرور و خشم به من دست داد.
احساس غرور طبعا به خاطر این بود که ایرانیان چند هزار سال پیش دارای توان خلق چنین هنروجلوه هائی ازتمدن بودند. احساس خشم از این جهت بود که این آثار تمدن باستانی ، از ایران به فرانسه انتقال داده شده اند و واضح بود بسیاری از این انتقالات بطور غیر قانونی انجام گرفته است و در واقع میتوان آن را سرقت هم نامید . وقتی حالا آن بازدید از لوور را بخاطر می آورم ، نظرم من کاملا دگرگون شده است. بعد از انقلاب ۵۷ و چند سال پیش در روزنامه ها خواندم که حدود یک سوم از گنجینه های موزه ایران باستان مفقود شده اند. کاملا مبرهن است آن قطعات را در خفا به خارج از موزه انتقال داده و بطور یقین به دلالان بین المللی فروخته اند. این موزه را شخصا دیده بودم ومیدانم که در این موزه چه گنجینه هائی قرار داشتند.
وضعیت بسیاری از آثار باستانی دیگر هم مانند نمونه بالا بر همه روشن است که یا در معرض نابودی هستند و یا آسیب های جدی دیده اند و این وضعیت البته برای هیچ مسئولی اهمیتی ندارد.!! کلا مسئولین برای بسیاری از این آثار ارزشی قائل نیستند که بفکر حفظ آنها باشند و چه بسا که از بین رفتن و یا آسیب دیدن برخی از این گنجینه ها آنها را خوشحال هم میکند.
چندی پیش گنبد یکی از مساجد تاریخی اصفهان که در میراث فرهنگی یونسکو ثبت شده است بعلت خرابی تعمیر گردید. بعد از تعمیر معلوم شد که گنبد ، فرم قرینگی خود را از دست داده است. در چنین مواقعی یونسکو آن اثر را از لیست میراث جهانی خود حذف میکند. این مورد ثابت میکند که ما قابلیت و توانائی حفظ آثار تاریخی خود را نداریم.
هر قطعه از آثار باستانی و یا شاهکارهای هنری از قبیل نقاشی ، مجسمه و حتی نظم و نثر ادبی از هر گوشه و کنار دنیا که توسط هر شخص از هر ملتی خلق شده باشد ، متعلق به جامعه بشریت است زیرا که تمدن ها از تاثیر پذیری یکدیگر پیشرفت میکنند. همه میدانیم که با اشغال افغانستان توسط طالبان ، بزرگترین مجسمه جهانی بودا را در بامیان منفجر کردند. پس از اشغال بخشی از سوریه توسط ایزدی ها ، تمام مجسمه های باستانی سوریه در یک موزه را با پتک خرد کردند. بعد از حمله نادر شاه افشار به هند ، بینی بسیاری از مجسمه ها را در معابد هند شکستند . هم اکنون در بسیاری از معابد هند مجسمه های فراوانی را میتوان دید که بدون بینی هستند. دلیل این تخریب ها هم به آن علت است که در اسلام ساختن مجسمه و صورت حرام است. فکر کنید اگر این گروه ها به رم و فلورانس رسیده بودند ازآثار نوابغی چون میکل آنژ چه چیزی باقی مانده بود. !! درتاریخ هم خوانده ایم که وقتی اعراب به ایران حمله کردند، وقتی در کاخ شاه ایران فرش فوق العاده نفیسی را که در تار و پودش طلا بکار رفته بود و در ابعاد بسیار بزرگ بافته شده بود را دیدند ، حیرت کردند زیرا که تا آن زمان اصلا فرش ندیده بودند. چون در اسلام هر آنچه که در جنگ بدست میاید ،غنیمت مسلمین است وبین انها تقسیم می شود ، لذا آن فرش را در ابعاد حدود یک متر مربع تکه تکه کرده و هر کدام تکه ای از ان را برداشتند. !!
این موضوع در مورد نابغه های ایرانی هم که در معروف ترین مراکز تحقیقی جهان و معتبرترین دانشگاه های دنیا به پیشبرد شگفت انگیز ترین تحقیقات علمی و یا تدریس مشغول هستند، صادق است. اختصاص جوایز متعدد از معتبرترین مراکز اهدای نهادهای بین المللی به این نوابغ ایرانی این ادعا را ثابت میکند. تصور کنید که اگر مریم میرزاخانی ،اولین زنی که با ارزش ترین جایزه ریاضی دنیا یعنی فیلذ را در تاریخ بخود اختصاص داد، اگر در ایران مانده بود چه عاقبتی در انتظارش بود. !!!
دکتر فیروز نادری از والاترین دانشمندان ناسا است که چند سال پیش پس از کشف کره ناشناخته ای ، بنام وی نامگذاری شد. پروفسور نادر انقطاع از محققان فیزیک در آمریکا میباشد که اخیرا مهمترین جایزه فیزیک در جهان را دریافت کرد. این جایزه در گذشته به اشخاصی از قبیل انیشتین اهدا شده بود. نوابغ بسیار دیگری هم در اکثر نقاط دنیا مشغول تحقیق و تدریس و فعالیت علمی هستند.
لیاقت حفظ و نگهداری هر گنجینه ای مهمتر از داشتن آن گنجینه است. چه خوش اقبال هستیم که بسیاری از آثار باستانی ، فرشهای بسیار قدیمی ، کتب دست نویس قدیمی و ......خارج ازایران ، اما تحت بهترین شرائط در موزه کشورهای دیگر نگهداری می شوند تا مردم جهان با مشاهده آنها با فرهنگ و تمدن ایران زمین آشنائی پیدا بکنند. با خواندن اسم هر کدام از دانشمندان ایرانی در هر مقاله ای و یا هر گزارشی در خارج از ایران، بطور خودکار نام ایران همراه با اعجاب و تحسین در هر بیننده و یا شنونده ظاهر میشود که افتخاری بالاتر از ان وجود ندارد.