اخیرا قلم به دستان شاه الهی دوباره فعال شدند و به مناسبت ها و بهانه های مختلف با جان نثاری، شاه فقید را مورد تفقد خود قرار داده و هرچه نیکی و مهربانی است، به حساب معظم له می ریزند و زندگی مردم در رژیم گذشته را طوری جلوه می دهند که گویی "سوئیس" بوده است و مردم از سر سیری و دلخوشی "انقلاب" کرده اند و با این کار، "جام زهری" را که ایشان در آخرین پیام تلویزیونی شان به مردم نوشیدند، به عنوان "جام شهد" به خوانندگان تحویل می دهند.
اگر این قلم به دستان فقط آخرین پیام تلویزیونی محمدرضا پهلوی در چهاردهم آبان 1357 را که به "صدای انقلاب شما را شنیدم" معروف شد، مطالعه می فرمودند، شاه تر از شاه نمی شدند و با نوشته های خود، سخنان شاه محبوب خود را دروغ جلوه نمی دادند.
شاه در این پیام کوتاه که بیش از ۱۲ دقیقه نبود، در مجموع ۱۰ بار واژه های “ فساد، ظلم، اختناق و استبداد” را به کار برد و ۶ بار نیز از “نبود آزادیها و انجام انتخابات آزاد و اجرای کامل قانون اساسی به مثابه خونبهای مشروطیت” سخن گفت. او همچنین اعتراف کرد که "سازش نامقدس فساد مالی و فساد سیاسی" عمیق و غیر قابل تحملی در ایران وجود داشته است.
شاه در این پیام 14 بار از کلمه ی «من» استفاده کرد. همین "من های 14 گانه" نشان می دهد که کشور با «من» اداره میشده و ایشان نیز صادقانه و به ناچار، مسئولیتش را به گردن گرفته است. شاه همچنین اعتراف کرد که در رژیمش، هرگز دولت ملی و انتخابات آزاد وجود نداشته و حکومتش هیچگاه بر اساس عدالت اجتماعی و اراده ی ملی نبوده و همواره با استبداد و ظلم و فساد همراه بوده است.
جالب تر از همه اینکه، ایشان در این پیام، 5 بار از واژه ی "انقلاب" استفاده کرد، در حالی که می توانست از واژه های مشابه مانند اعتراض یا حق طلبی و یا دادخواهی استفاده کند. در واقع شاه نخستین کسی بود که جنبش اعتراضی مردم ایران را در یک سخنرانی رسمی "انقلاب" نامید و این در حالی است که خمینی در کمتر از سه ماه بعد، واژه های "جنبش" و "نهضت" را برای آن به کار میبرد.
شاه همچنین به روشنی و با تأکید قول می دهد که خطاهای گذشته را هرگز تکرار نکرده و آن را جبران نماید. ایشان همچنین می گوید "تمام کوشش خود را در تشکیل یک دولت ائتلافی مبذول داشتم و فقط هنگامی که معلوم شد که امکان انجام این ائتلاف نیست، بهناچار یک دولت موقّت را تعیین کردیم." این در عمل یعنی اینکه به دلیل سرکوب همه ی نیروهای سیاسی و نبود اعتماد سیاسی نسبت به شاه، هیچ امکانی برای تشکیل دولت ائتلافی وجود نداشته است.
خلاصه اینکه، بر اساس مفاد قانون اساسی، فقط همین یک قلم خطای ایشان، یعنی "عدم رعایت قانون اساسی" به مجلس شورای ملی امکان میداد که وی را از سلطنت عزل کند. بنابراین، پیش از آن که مجلس این کار را بکند، خودش به دست خودش، محترمانه این کار را کرد.
به هر رو، پیام 14 آبان بهترین گواه است بر این که شاه اصل انقلاب و خطاهای خود را پذیرفته بود. بنابراین جا دارد از "جان نثاران" امروز که انقلاب 57 را شورش می خوانند، پرسید: "از پاپ، کاتولیکتر و از شاه، شاه تر شده اید؟!"
بهمن 1401
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد