![]() |
|
درسال ۱۳۵۷ - ۱۹۷۹ مردم ايران علیه یک نظام دیکتاتوری قيام کردند.
آن مردم دنبال مطالبه يك قرنی خود؛ آزادی ، عدالت، عدم وابستگی به قدرتهاى خارجی و بهدست آوردن حق حاکمیت سرنوشت خود بودند، که میبایست در یک جمهوری با انتخابات آزاد متحقق میشد. بهدلیل فقدان فعالیت آزاد احزاب و تشکلات سیاسی، مدنی و فرهنگی و بیتوجهی به تجارب پیشین، تنها تشکیلاتی که توانست مردم را دور خودجمع کند، روحانیت بود که شبکهی مساجد را داشت و متحد پولدار و سنتی اش بازار . از همان روزهائی که قیام مردم میرفت رژیم سلطنتی را واژگون کند، اژدهای مذهب از آستینش يك آخوند مرتجع را بیرون آورد و هنوز نطفهی حکومتش بسته نشده بود، كمر به حذف هر نيروئى بست كه انديشهی متفاوت باقشریترين بخش مذهبيون سياسى داشت . فقط بهعنوان مثال میتوان ذکر کرد که برخی زندانیان سیاسی چپ و سکولار كه به همت مبارزات مردم از زندان رژیم محمد رضا شاه آزاد شدهبودند، براى ورود به شهرشان بايد صف هواداران متعصب و عقب مانده را كنار مى زدند. خمينى از همان روز تسخير قدرت اهداف فاشيستى نوشته و نانوشته خود را به اجرا گذاشت، اهرمهاى قدرت را تسخير كرد، دست بهكار سركوب شد. بدين صورت انقلاب در نطفه خفه شد، استبداد سياسى اينبار با قشرىترين تفسير از مذهب درآميخت و در ادامه در قالب رژيم ولايت فقيه فرم «حقوقى » بهخود گرفت. با اینهمه بخش بزرگی از مردم و نیروهای سیاسی شرکت کننده در آن انقلاب دست از مبارزه علیه نئوفاشيسم که در شکل «نظام جمهوری اسلامی» سر برمیداشت، نکشیدند و مبارزه در راه آزادی و عدالت را ادامه دادند و عليرغم دادن هزاران قربانى، از جمله كسانیكه از رژيم سلطنتى جان سالم بهدر بردهبودند، تسليم رژيم اسلامى نشدند. سركوب رژیم خونریز و فاسد جمهوری اسلامی و مبارزات مستمر مردم با آن در ماههای اخیر بهمرحلهی کاملا جدیدی واردشدهاست که انقلاب جدیدی را در افق ایران گشودهاست. در کانون این انقلاب جدید، پايان دادن به عمر ننگین جمهورى اسلامى است. انقلاب جديد اينبار با شعاری بهمیدان آمدهاست که تمام زیبائی را در مقابل زشتی، واپسگرائى، دينسالارى و مردسالارى در شكل حكومت موروثى نشانده است: انقلاب زن، زندگی، آزادی. آزادی، دمکراسی، عدالت اجتماعی، رفع ستم و تبعیض که از انقلاب مشروطه تا به امروز مطالبهی مردم ايران بودهاست، هنوز هم پابرجاست و باید وسايل تحقق آنرا فراهم کرد. تردید نباید داشت رژیمهائی كه که خود از جمله موانع دستیابی مردم به این خواستها بوده و هستند، نمیتوانند بديل چنين انقلابى باشند. جامعهی ایرانی بعد از یک و نیم قرن که به این اهداف اندیشیدهاست و هزاران انسان آزادیخواه را در این راه از دست دادهاست، امروز رو به جلو دارد و نه بازگشت به گذشته، ولو این که این گذشته نسبت به حکومت ولایت مطلقه فقیه، در زمینههائی همچون حقوق مدنی، کارنامهای قابل قبولتر داشتهاست. انقلاب «زن، زندگی، آزادی» که از چهار ماه پیش سراسر ایران را در کمال همدلی بین مردم بهحرکت درآوردهاست، پیروزیاش درگرو تداوم همبستگی اولیه و احتراز از بلند کردن نام و تمثال این يا آن شخصیت سیاسی مورد مشاجره عموم میباشد. نباید گذاشت برای چهارمین بار در عصرمعاصر، تاریخ تکرار گردد. جانشین یک رژیم موروثی و ولایتفقیهی فقط یک جمهوری دمکراتیک، سکولار( لائیک) و آزاد، در انتخاباتی آزاد و با دورهای محدود ( حداکثر۸ساله ) میتواند باشد. نظر شما؟
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد |
|