بر او نمرده به فتوای من نماز کنید ....

اگر معنای دمکراسی این باشد که هواداران کسی او را رضاشاه دوم خطاب کرده بر موج خون جوانان داخل وطن سوارش کنند و با تعارف و تعریف از او بخواهند خود را وکیل توده‌های مردم در مبارزه با حکومت اسلامی جا کند ، و او نیز بر خلاف ادعاهای تا کنونی خویش مهر تایید بر این کار بزند ، دیگر باید بر جنازۀ چنین توهمی نماز میّت خواند‌‌.

رضا پهلوی خیلی زود تر از موعد بند را آب داد و در عین همصدایی نیم بند با دیگر نمایندگان منفرد ِ اپوزیسیون، مانند اسماعیلیون و مسیح علی نژاد و کریمی و نازنین بنیادی و دیگران ، یکباره او را توهم رهبری برداشت و کمپین وکالت راه انداخته است. رضا پهلوی یا نا آشنا با اصول دمکراسی ست و یا یک شارلاتان ناشی‌. کیست که نداند این خیزش و خشم وخروش را مبارزانی سازمان داده اند که اکثرا هیچ گونه وابستگی ایدئولوژیک با نظام سلطنتی یا دیگر احزاب و نهادهای دوران پهلوی ندارند. اما اگر هنوز چنین نهادهایی در خارج از کشور وجود دارند ،باید فعالیت خود را در جهت اهداف و خواسته‌های مبارزاتی درون ایران سازمان دهند.

رضا پهلوی که مرتب در مصاحبه های خویش خود را تنها یک شهروند معمولی ایرانی معرفی می کرد و می گفت نمی خواهد به علت شاهزاده بودن حقی بیشتر از دیگر آحاد ملت داشته باشد حالا چرا یکباره کار ِ نیم بندِ گروهی خود با دیگر همگامان را ــ که نه به دار است و نه به بارــ رها کرد و به کاهدان زد و تنها خود را وکیل الرعایا خواند؟ مگر کریم خان زند شده که محبوب قلوب مردم و صاحب قدرت سیاسی بود؟ هنوز کوچکترین و ضعیف ترین حرکت عملی بر ضد حکومت اسلامی در داخل ایران به نام سلطنت نتوانسته است پا بگیرد. اما این هزاران جوان جان بر کف در کوچه و خیابان و زندان و زیر شکنجه و تجاوز رژیم ، تنها به ابتکار خود چنان عرصه پیکار را گرم کرده اند که تا اقصی نقاط جهان صدایشان رسیده است . شاه الهی ها درست به شیوۀ حزب الله در اواخر حکومت پهلوی بر سر مخالفان عربده می کشند که وحدت کلمه را نشکنید. یعنی اگر در اشتراسبورگ عکس رضا پهلوی را بالا می بریم و رضاشاه دوم فریاد می زنیم شما خفقان بگیرید تا ما پیروز شویم. رضا پهلوی بزدلانه دو رویی نشان می دهد . دراین قرن اینترنت و انتشار سریع اطلاعات دیگر نمی توان هم شریک دزد بود و هم همراه قافله . آن دوران خمینی گذشت که در تبعید، دم از دمکراسی می زد و در ایران از همان اولین روز پیروزی دررفراندم ، شمشیررا از رو بست . رضا پهلوی از سویی ادعا می کند نظام جمهوری و اصول دمکراسی را برنظام موروثی سلطنتی ترجیح می دهد و از سویی دیگر تا کنون یک کلمه ،یک جمله و یا یک نشانه در محکومیت نوع حکومت پدرش که بر اساس کودتای امریکا و ظلم وجنایت ساواک وپلیس و ارتش اداره می شد انتشار نداده است .حالا مردم ایران با چه اطمینانی او را وکیل خود کنند که اینهمه شاه الهی متعصب دور و برش ریخته اند و او را حلوا حلوا می کنند ؟

باری .. خیزش عظیم نسل جوان و بالندۀ ایران با همراهی یا بدون همراهی او البته پیش خواهد رفت و خونهای فراوانی بر زمین ریخته خواهد شد تا شعار زن زندگی آزادی جامۀ عمل به خود بپوشد اما کارشکنی های رضا پهلوی کار را بر مبارزان راه آزادی سخت تر خواهد کرد.

محمد بینش
دی 1401 ــ آلمان