بحران ناترازی مصرف گاز تا آنجا پیش رفتهاست که شورای عالی امنیت ملی حکومت نیز نمیتواند نگرانی خود را از این بایت پنهان کند. چنانکه دستورالعمل این شورا در خصوص ساماندهی به مصرف گاز کشور نشانهای روشن از همین نگرانی را با ما در میان میگذارد. شرکت گاز هم برای جبران چنین کاستیهایی به قطع گاز مشتریان پرمصرف خود روی آوردهاست. گران کردن بهای مصرف گاز نیز برای این شرکت ترفندی است که فرآیند آن را برای جبران کمبودهای پیش آمده امری لازم میشمارد. گویا با همین حقه خواهند توانست از قطع گاز مشترکان خانگی خود در ایام زمستان پیشگیری نمایند. برخورد تنبیهی با مشترکان پرمصرف راهکاری است که شورای امنیت ملی آن را زیر پای شرکت گاز نهادهاست.
هفدهم آذر ماه بود که شرکت صنایع پتروشیمی کرمانشاه تصمیم گرفت تا برای مقابله با کمبود گاز خانگی اغلب واحدهای تولیدی خود را تا اطلاع ثانوی به تعطیلی بکشاند. اما شرکت پتروشیمی کرمانشاه در اطلاعیهی خود به سازمان بورس اوراق بهادار یادآور شده است که ضمن چنین راهکاری هشتاد و یک درصد از تولید خود را از دست میدهد. همزمان با پتروشیمی کرمانشاه، پتروشیمی زاگرس نیز در همان تاریخ هفدهم آذر ماه اعلام کرد که به منظور صرفهجویی گاز، واحد دوم تولید خود را در ایام زمستان تعطیل نموده است. حتا پتروشیمی پردیس نیز از چنین آسیبی برکنار نماند. این واحد تولیدی نیز در تاریخ سیزدهم آذر به سازمان بورس اوراق بهاردار اعلام کرده است که طبق دستور و هماهنگی شرکت ملی صنایع پتروشیمی، تولید خود را تا اطلاع ثانوی تعطیل مینماید. شرکت پتروشیمی پردیس نه تنها بزرگترین شرکت اورهساز ایران به حساب میآید بلکه در سطح منطقه نیز از جایگاه تولیدی و صادراتی ویژهای برخوردار میباشد. پتروشیمی شیراز هم از شرکتهای اورهساز کشور شمرده میشود که ضمن تعطیلی موقت تولید خود به جمع شرکت پتروشیمی دیگر پیوستهاست. در همین راستا شرکت پتروشیمی خراسان هم در تاریخ شانزدهم آذر اعلام نمودهاست که واحد کریستال ملامین خود را تعطیل میکند تا از مصرف گاز خود بکاهد.
به طبع دامنهی تعطیلی همگانی این واحدهای تولیدی تا انتهای فصل سرما به طول خواهد انجامید. مدتی سه ماهه که حدود بیست و پنج درصد از سودآوری سالانهی کارخانه خواهد کاست. اما پتروشیمی خراسان آشکارا اعلام نمود که به جای سوخت جایگزین از گازوئیل استفاده خواهد کرد. در عین حال دستیابی به گازوئیل نیز در فصل سرما به همین آسانی صورت نخواهد گرفت. به خصوص اینکه چنین رویهای از سوی واحدهای تولیدی دیگری نیز به کار گرفته میشود. در چنین فرآیندی است که مصرف بیرویهی مازوت و گازوئیل نیز ارج و قرب فراوان یافته است. دولت جدای از واحدهای پتروشیمی در بسیاری از نیروگاههای خود نیز به مصرف بیرویهی مازوت و گازوییل روی آوردهاست. چنین رویکرد ناصوابی آسیبهای زیانبار خود را نیز در هوای شهرهای صنعتی بزرگ برجای نهادهاست. چنانکه کلاسهای حضوری کلیهی مدارس تهران را اکنون دو هفته است که به دلیل آب و هوای ناسالم آن تعطیل نمودهاند. پدیدهای آسیبزا که ردیابی آن در رسانههای دولتی به همین آسانی ناممکن مینماید. اما دو ماه پیش از این "ناسا" اعلام کرد که جو تهران را تودههایی پایدار از گاز متان در بر گرفته است. مدیران دولتی جمهوری اسلامی ایران خیلی زود به تکذیب آن روی آوردند. اما بازتاب رسانهای چنین تکذیبی باعث آن نشد که شورای شهر تهران به چارهاندیشی منفعلانه از این آسیب عمومی بنشیند.
مدیران دولتی صنعت گاز کشور مبنا را بر آن نهادهاند که ضمن بهترین حالت، تولید گاز را در پارس جنوبی به رقم هشتصد میلیون متر مکعب برسانند. تازه، اگر چنین اتفاقی بیفتد باز هم تا میزان دویست و پنجاه میلیون متر مکعب با کمبود تولید مواجه خواهند بود. گفتنی است که حل و فصل مقدماتی چنین مشکلی به قریب دویست میلیارد دلار ارز نیاز دارد. ولی در شرایط حاضر تأمین چنین میزانی از ارز در داخل کشور امری ناممکن به نظر میرسد. در حالی که تأمین آن از سرمایهگذاری خارجی نیز آرزویی محال مینماید. ناگفته نماند، اگر هم کمپانیهای خارجی تصمیم بگیرند که این میزان از سرمایهگذاری را به گردن بگیرند، عملیاتی کردن آن حدود هشت سال زمان خواهد برد. زمانی نفسگیر که در فضای خود، گسترهای از تنش و چالش دولت و مردم را در پی خواهد داشت. آیا دولت خواهد توانست از این چالش نفسگیر جان به در برد؟ به طبع چالشهایی از این دست به تب و تاب نارضایتی همگانی و خیزش عمومی مردم نیز خواهد افزود.
از سویی مصرف بیرویهی گازوئیل، مازوت و نفت کوره هر روز بیش از گذشته در نیروگاههای کشور بالا میگیرد. گفته میشود که این رقم از مصرف برای سال جاری تا میزان پانزده میلیارد لیتر گازوئیل هم فراتر خواهد رفت. شکی نیست که پالایشگاههای دولتی یا شبه دولتی از همین راه چیزی قریب هفت میلیارد دلار گیرشان خواهد آمد. پیداست که ضمن رفتارهایی از این دست، در ایران جمهوری اسلامی کسی به سالمسازی محیط زیست انسانها نمیاندیشد. مدیران دولتی خیلی راحت و آسوده ریهها و زیست طبیعی و سالم مردم را به پول و ارز تبدیل میکنند تا از این راه بتوانند چند صباحی بیش از این دوام بیاورند.
در پتروشیمی پارس اتفاقهای شگفتتری در حال اتفاق افتادن است. چون این واحد تولیدی نیز از تأمین اتیل بنزن و استایرن منومر صنایع زیردستی خود بازمانده است. به همین دلیل ضمن هماهنگی با شرکت ملی صنایع پتروشیمی از واردات حدود ۱۲۰۰۰ تن استایرن منومر خبر میدهد. در عین حال، بسیاری از شرکتهای چینی عادت نمودهاند که مواد پتروشیمیایی ایران را در فصل گرما از ایران بخرند و ضمن احتکار اقلامی از آنها در فصل سرما از نو همان را به خود شرکتهای ایرانی بفروشند. هرج و مرج در صنایع پتروشیمی ایران به حدی رسیده است که مدیران دولتی از تدوین برنامهای بلندمدت برای این گروه از صنایع بازماندهاند. چنانکه جدای از نبودن گاز مصرفی، بسیاری از شرکتها از نبودن خوراک خود نیز به بنبست رسیدهاند. در همین راستا گفتنی است که پتروشیمی ملایر نمونهای مستند قرار میگیرد. چون این شرکت را حدود یکسال است که افتتاح کردهاند، ولی در مدت ده سالی که از ساخت این واحد پتروشیمیایی میگذشت هرگز برای تأمین خوراک آن تدبیری نیندیشیدند. اکنون پس از افتتاح آن تازه به فکر افتادهاند که واحدهایی نیز برای تأمین خوراک آن راه بیندازند. موضوعی که به حتم بیش از ده سال زمان خواهد برد. ولی به دلیل فراهم نبودن تکنولوژی لازم و سرمایهگذاری ارزی، چنین پروژهای هرگز محقق نخواهد شد.
بیش از هفتاد در صد از گاز مصرفی کشور به سوخت خانگی اختصاص مییابد. جمهوری اسلامی انتظار دارد با حذف گاز مصرفی پتروشمیها بتواند خودش را از کمبود گاز خانگی وارهاند. به طور حتم قطع گاز واحدهای تولیدی بزرگ به زودی به صنعت فولاد، سیمان و خودرو نیز گسترش خواهد یافت. پدیدهای که جان به در بردن جمهوری اسلامی از آسیبهای اقتصادی و اجتماعی آن کمی مشکل مینماید. گفتنی است که پیدایی چنین کاستیها و آسیبهایی در صنایع کشور با خیزش عمومی رو به گسترش جامعه پیوند خواهد خورد. این موضوع در حالی اتفاق میافتد که چین و روسیه ضمن اشتراک عمل با هم، زهر خود را به قدر کافی در صنعت پتروشیمی کشور بر جای نهادهاند. چین سیاست ارزان فروشی را بین ایران و روسیه دنبال میکند. اما روسیه تلاش میورزد تا در فضایی از همین ارزانفروشی به بازارهای نفت و پتروشیمی ایران در چین و هند دست بیندازد. در عین حال مردم حل و فصل اقتصادی و سیاسی چنین ماجراهایی را به خیزش عمومی خود پیوند زدهاند. جنبشی که گمان میرود با حذف جمهوری اسلامی بتواند تعادل سیاسی و اقتصادی را به فضای جامعه بازگرداند. چون فقط مشارکت همگانی مردم در سیاستها و برنامهریزی اقتصادی کشور است که خواهد توانست برای همیشه به کاستیهایی از این دست پایان ببخشد. اما چنین کاری ممکن نیست مگر با براندازی حکومت خودانگارانهی جمهوری اسلامی.
____________________________
توضیح: تمامی مستندات این مقاله از گزارش شرکتهای فوق در سامانهی "کدال" بورس اوراق بهادار گرفته شده است.