logo





به مناسبت دهۀ عُرس مولانا

شنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۱ - ۱۷ دسامبر ۲۰۲۲

محمد بینش (م ــ زیبا روز )

mohammad-binesh1.jpg
ز خاک من اگر گندم بر آید
از آن گر نان پزی مستی فزاید
خمیر و نانبا دیوانه گردد
تنورش بیت مستانه سراید
میا بی دف به گورمن برادر
که در بزم خدا غمگین نشاید …

همه ساله بین شانزدهم تا بیست و شش آذرماه مراسم "عُرس" بر مزار مولانا به مناسبت سالروز درگذشت وی در قونیه برگزار می شود . این رسمی بوده به جا مانده از عارفان هندو که به مناسبت در گذشت بزرگان این نحله جشن گرفته بر مزار وی اشعار و سخنانش را با رقص و موسیقی به یاد می آوردند . جشن برای این که آن بزرگ از قفس تن رهیده و به خدا پیوسته به وصالی روحانی رسیده است برای در گذشت مولانا هم همین آیین البته همراه با سماع و تلاوت قرآن برگزار می شده است . افلاکی در مناقب العارفین شرحی کامل از مراسن تشییع جنازه مولانا می دهد .

هنوز در دهه عرس مولانا هستیم .اوضاع در هم ریخته سیاسی ایران و خیزش ملی مردم تا حد زیادی توجه دوستان را از مطالب عارفانه که نیاز به آرامش درون دارد باز داشته است . یادمان نرود که مولانا نیز در برهه ای بسیار شکننده از نظر امنیت اجتماعی و آرامش سیاسی می زیست . آن از مهاجرت پدر در پیش بینی از عواقب حمله مغول از بلخ در خراسان بزرگ به قونیه و این از زمان زندگی خود مولانا که قونیه به همت و کاردانی معین الدین پروانه وزیر ایرانی تبار رکن الدین قزل ارسلان چهارم ؛ از سلاجقه آسیای صغیر ؛ در یک بند بازی ماهرانه سیاسی موقتا آرام و بدون تنش خاص سیاسی از فتنه مغول به زندگی فرهنگی خود ادامه می داد . خود پروانه در سال ۶۷۶ هجری یعنی چهار سال پس از مرگ مولانا بدست مغولان به قتل رسید .

با وجود این می بینیم زنجیره شعر و ادب و عرفان با وجود افرادی چون مولانا و ابن عربی و فرزند خوانده نام آورش صدرالدین قونیوی و همت یارانشان در آن دوران سیاه از هم نگسیخت .اما امروز در ایران طور دیگری ست ‌ باری متاسف و غمگینم که فرهنگ سیاه و سپید دیدن امور هنوز که هنوز است دامن جامعه ایران را رها نکرده است و عاقبت آن را به قهقرا خواهد برد . دوران پهلوی دوم که مردم ستم آن آریامهر را درنظام تک حزبی رستاخیز و شکنجه ساواک می دیدند؛ یکباره دل به مهر خمینی بستند و ارتجاع را در اسلام سیاسی ندیدند .یعنی همه چیز را در یک طرف سیاه و در طرف دیگر سپید دیدند . امروز هم که ستم اجتماعی را در قالب حکومت اخوندها می بینند یکسره تمام اسلام و دین و فرهنگ و عرفان و هر چه نشانی از زبان عربی حتی دارد ؛ سیاه و هرچه را ضد آن باشد سپید می بینند . مردم غرب را هم ببینیم که خردمندانه در طی چند قرن به نقد مسیحیت پرداخته ؛ جنایات کلیسای قرون وسطی را به پای عیسی ،مسیح ننوشتند و امروزه تقریبا آزاد از حکومت کشیش ها هم دین خود را حفظ کرده اند و هم طعم آزادی سیاسی را چشیده اند. مگر می توان یک باره آیین بیش از یک و هفت میلیارد مسلمان بر کره زمین را نادیده گرفت وقرآن را بعنوان منبع ترور و جنایت تروریست های داعشی و حزب الله تخطئه کرد ؟ این تنفر از عملکرد حکومت ایران که در بسیاری به تنفر از هر مسلمانی کشیده شده است راه را بردیدن خوانش های عارفانه و تاویل های خردمندانه از کتاب و سنت سد می کند و خود زمینه ساز یک قهقراء فرهنگی دیگر خواهد شد . و دیگر تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل. امیدوارم دوستان در کنار توجه به این خیزش عظیم اجتماعی نظری هم به حفظ و اشاعه فرهنگ ادب و عرفان پارسی داشته باشند .


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد