logo





مجتبا مانی

ایران شده فلسطین

چهار شنبه ۴ آبان ۱۴۰۱ - ۲۶ اکتبر ۲۰۲۲

رژیم برخاسته از انقلاب از اولین روز پیروزی راه خود را از مردم و مردم‌سالاری جدا کرده و در این عصر و زمانه جامعه متمدن ایران را به زیر سلطه خلافت ماقبل قرون وسطی کشاند. مردم ایران با بزرگواری و صبوری انواع فشار و بیداد را تحمل کردند بخشی از سر اعتقاد و بخشی به امید روزهای بهتر. سرکوب کور و بستن راه هر نوع نقد و راهنمایی و خفه کردن روزنامه ها و سانسور کامل راه را برای خودکامگی و فرزند خلفش فساد هموار کرد. چنان شد که فساد تا مغز استخوان رژیم نفوذ کرده و راه نجاتی برایش نمانده . چهل و سه سال سرکوب کور و مکرر و کشتار بیرحمانه فرهیخته ترین فرزندان وطن میوه خلافت اسلامی ولایت مطلقه فقیه است. کار به جایی کشید که نسل سوم انقلاب، که در دستگاه شستشوی مغزی همین رژیم بزرگ شده بودند, کارد به استخوانشان رسیده به خیابان ها آمدند و جان پاک و شریفشان را در دست های کودکانه خود گرفته یک صدا طرد همیشگی این رژیم بی رحم زن ستیز را می طلبند. آیا نمونه ای بهتر ازاین برای عملکرد دیالکتیک فنای این رژیم از درون و به دست فرزندان و تربیت شدگان آن می‌توان یافت. بگذریم از قشر مذهبی و روحانی فاسد و دزدی که فرزندان‌شان در خارج از کشور با پول دزدی از مردم, حجاب که هیچ بلکه در پرده دری از خیلی ها جلوتر رفته اند, اینهم نوع دیگری از جدا شدن از آن پدرها و تعلیمات‌شان است. عجب اینکه آن پدران سرکوبگر بی حجابی; در خارج, کنار عروس و دختر بی حجاب خود عکس میگیرند و در مقابل سوال چرایی آن به آزادی راه فرزندان خود پناه میبرند, آزادی که برای زن های شریف ایران نمی پذیرند. به سخن برگردیم.

رژیم با سرکوب و کشتار هر سال و پس از هر خیزش و سرکوب که کم نبوده است ۶۷ ،۷۸ , ۸۸ ،۹۶ و ۹۸ هر بار بیشتر و بیرحمانه تر در مقابل مردم قرار میگیرد به طوری که در این خیزش ۱۴۰۱ دیگر هیچ نوع پیوند و گفتگو و مدارایی از جانب مردم نسبت به رژیم دیده نمی شود و برخورد خشن و بی رحمانه سرکوبگران آنها را به رژیم و نیرویی اشغالگر تبدیل کرده است و چه زیبا و رسا این نو جوانان نازنین فریاد می‌زنند که« می جنگیم می میریم ایران ‌رو پس میگیریم» این احساس مشابه احساس فلسطینی تحت اشغال نیست؟ یک طرف جوان های با دست خالی و طرف دیگر نیروی سرکوبگر تا دندان مسلح به سلاح های پیشرفته. در ایران فلسطین شده چند تفاوت وجود دارد. اینکه با پشتیبانی ایرانی های خارج از کشور و پیگیری آنها به تدریج افکار عمومی در جهان غرب به نفع خیزش ایران می چرخد و دیر نشده که حکومت‌ها هم مجبور به متابعت خواهند شد. این چرخش به نفع خیزش ایران خواهد بود. تداوم جنبش در داخل و خارج رژیم را با چهره رژیم اشغالگر که پیوندی با مردم نداشته، نفت را می‌فروشد و مردم را سرکوب می کند، به عیان به همه نشان میدهد. تداوم این خیزش نه تنها چهره واقعی رژیم را برملا می‌کند که باعث ایزوله شدن و در تنگنا قرار گرفتنش می شود که این پروسه در حال حاضر شروع شده است. هیچ کشوری در دنیا جز سوریه یا نصرالله لبنان نیست که حاضر باشد از این رژیم پشتیبانی کند.

جنبه مهم دیگر این خیزش را توجه میدهم. سوال های زیادی درباره آینده این خیزش در داخل و خارج وجود دارد که به چه سمت میرود و چه خواهد شد. هیچ‌کس پاسخی ندارد. آنچه مسلم است راهی است که این خیزش برگزیده: تداوم ، گستردگی و پایداری. این سه حربه از یک طرف نیروهای سرکوبگر را مستاصل کرده از کار می اندازد، امری که هم اکنون نشانه های آن را می بینیم، و از طرف دیگر بخش های مردد را به میدان می آورد. این نسل بخوبی در یافته است که جنگی ایذایی و فرسایشی را بنا نهاده و فهمیده است که آنها بیشمارانند و متصل به چشمه خروشان مردم، پس بی انتها، و نیروی مقابل محدود و عاجز در مقابل گستردگی، محکوم به فرار و شکست. در صورت گذر از این مرحله، بخش هایی از جامعه که به دلیل تنگدستی و اداره معاش مجبور به سخت کوشی هستند و امکان مبارزه ندارند نیز ندای نجات خود را شنیده و با پیوند آن ها به جنبش راه تداوم حکومت بسته خواهد شد. معادله معروف شرایط انقلابی که "نه مردم حکومت را بپذیرند و نه حکومت قادر به حکومت باشد"، با تداوم این خیزش نیمه اول معادله یعنی نپذیرفتن و طرد حکومت از طرف مردم رقم میخورد و با پیوستن زحمت‌کشان و کارگران ، مردم در کلیت مبارزه منفی همه گیری را با سرپیچی مدنی و اعتصاب های سراسری پی گرفته رژیم را به تنگنای نهایی میکشانند به این ترتیب با همه گیر شدن جنبش، نیمه دوم هم شکل میگیرد یعنی رژیم قادر به حکومت نخواهد بود.

این روزها سخت و دردناک بوده تحمل آن برای همه و به ویژه آنها که در خط اول مبارزه هستند بینهایت سنگین و آزارنده است. شکی نیست. نیروی جوان که این بار به میدان آمده از یک طرف، و قرار گرفتن زن ها در خط مقدم ،امید به تداوم این خیزش را زیاد کرده و تا هم اکنون نشان داده اند که قصد عقب گرد و توقف ندارند. به تعبیر یکی از شعار هایشان " ما پیگیرترین نسل هستیم" نه تنها گواه شعور و درک بالای جمعی این نسل است بلکه نشان میدهد که خود را برای این تداوم و گستردگی آماده کرده اند. باید پذیرفت که نیروی انقلابی در پروسه مبارزه بالنده و پرورش می یابد. اگر این روزها سخت و دردناکند ثمره آن شیرین است . این رنج و صحنه های دردناک راه رشد این نسل را هموار کرده و سرکردگان و راهنمای های خود را می یابند و راه را بر میوه چین ها می بندند. علیرغم سختی این لحظات نباید این مسیر را کوتاه و زودگذر کرد هر چه بیشتر این ایام بپاید میوه رسیده تر و جوان ها پخته تر خواهند شد. هم اکنون می بینیم چگونه با آرامش و هشیاری راه را بر هر میوه چینی بسته اند و کسی یارای خودنمایی ندارد. این نشانه را نیک بگیریم که کودک های این سرزمین بر آنند که راه خود را خود انتخاب کنند و بهای آنرا هم بپردازند که چنین میکنند.

به امید روز آزادی
زن زندگی آزادی





نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد