رهبر جمهوری اسلامی ایران در تاریخ ششم آذر ماه نود و هشت به گروههایی خودمانی از مخاطبان خویش یادآور گردید: "بسیج در همهی محلههای کشور راهبرد و تاکتیک آماده داشته باشد. در مقابل حوادث گوناگون، تاکتیکها و راهبردهای آماده داشته باشد". سردار احمد وحیدی وزیر کشور نظام نیز طی هفتههای اخیر بر چنین جایگاهی از بسیج به منظور سرکوب اعتراضات خیابانی مردم تأکید نموده است. همراه با همین ترفند و حقهی نامردمی است که گروههایی از مردم عوام و ناآگاه را رو در روی تودههایی از معترضان میگذارند تا خودشان با کمال آرامش در پستوی نظام ولایت خوش بگذرانند. رهبر نظام جمهوری اسلامی قصد دارد تا ضمن به کارگیری چنین سیاستی نظامیان خودمانی و بالادستی خود را از مهلکهی اعتراضات خیابانی وارهاند. در همین راستا است که حتا بسیج مساجد را در بسیج محلات ادغام کردند و از ادغام آن دو، سازمان بسیج مساجد و محلات را راه انداختند. چندی پیش سردار بابااحمدی فرماندهی سازمان بسیج مساجد و محلات اعلام نمود که قصد دارد شمار پایگاههای این نمونهی جدید از بسیج را تا پنجاه هزار واحد افزایش بدهد. با همین شگرد است که شمار پایگاههای بسیج خیلی زود از رقم سی و پنج هزار واحد به رقم پنجاه هزار واحد افزایش یافت.
ادغام بسیج محلات در بسیج مساجد تسهیلات بیشتری برای بسیج و سپاه فراهم دید تا ضمن آن در پشت مسجد پنهان شوند و از آبروی نداشتهی عوامل آن در محله، به نفع خویش سود ببرند. با عملیاتی شدن چنین سیاستی بود که بسیج محلات در ساختمان مساجد کشور جای گرفتند. در ضمن سپاه پاسداران توانست همراه با چنین سیاستی از هزینههای عمرانی خود جهت ساخت ساختمان جدیدتر برای بسیج نیز بکاهد. آنوقت فضای عمومی مسجد به پایگاهی همیشگی برای سپاه بدل گردید. در پیشبرد چنین هدفی بود که "مرکز رسیدگی به امور مساجد" نیز به یاری سپاه پاسداران شتافت تا امامان جماعت را هم همین مرکز دولتی برگزیند. ولی اجرای چنین پروژهای جهت دولتی کردن مساجد کشور قریب سی سال زمان برد و در این راه جامعهی روحانیت مبارز و سازمان تبلیغات اسلامی هم ضمن همیاری و همسویی با سپاه چیزی فرونگذاشتند. اکنون تمامی امام جماعتهای سطح کشور یا عضو رسمی سپاه پاسداران هستند و یا آنکه کارت "عضو فعال بسیج" را در اختیار دارند.
سخنان رهبر جمهوری اسلامی در سال ۱۳۹۸ جهت هدفگذاری از فعالیتهای بسیج مساجد و محلات زمانی رسانهای میشد که نبرد معترضان با نیروهای دولتی در کف خیابانهای شهر ادامه داشت و اکنون قریب سه سال از آن میگذرد. ولی در شرایط حاضر بسیجیان مسجد و محله تجهیزات بیشتری در اختیار دارند. چون چندین قبضه اسلحهی کمری و تفنگ کلاشینکف در اختیار همهی این پایگاهها گذاشتهاند. جدای از این به تجهیزات اداری بیشتری نیز دست یافتهاند که در دسترسی ایشان به اطلاعات امروزی تسهیلگری به عمل میآورد. حالا تمامی پایگاههای بسیج مسجد و محله بانک اطلاعاتی محلهای نیز برای خویش فراهم دیدهاند. در همین بانک اطلاعاتی از کلیهی ادارات، بانکها، مدارس، دانشگاهها، خیریهها و نهادهای مدنی محله سرشماری به عمل آمده است. بسیجیان محله آنوقت به بهانهی شناخت نخبگان و هنرمندان محل سکنای خویش، تمامی کنشگران را در سطح محله دیدبانی میکنند و نام و نشانی ایشان را در بانک خودشان به ثبت میرسانند. آنان افراد شناخته شده و اثرگذار هر محله را در سه گروه الف- همسوی با حکومت ب- منفعل و بیتفاوت ج- مخالفان نظام دسته بندی کردهاند. با این نوع از ردهبندی است که دسترسی امنیتی خود را نسبت به کنشگران مدنی هم به اجرا میگذارد. بسیجیان محله نه تنها افراد شاخصِ محل سکنای خود را تحت نظر میگیرند بلکه در دستگیری و زندانی کردن ایشان هم سنگ تمام میگذارند.
دولت در حوادث اعتراضی اخیر اخباری را رسانهای میکند که گویا "اغتشاشگران" شماری از مسجدها را به آتش کشیدهاند. باید دانست که در همین گروه از مسجدها است که آگاهانه و دانسته اهدافی از سیاست حکومت را به پیش میبرند. چون در شماری از مسجدها، پایگاههای بسیج جانمایی میشوند و این پایگاهها نه تنها به نمونههایی از اسلحهی سبک تجهیز شدهاند بلکه پایگاهها به تعداد اعضای خود، انواع و اقسام باتوم هم در اختیار دارند. تازه جدای از این، برای مصارف نامردمی خود تعداد پرشماری از کپسولهای گاز اشکآور را هم انبار کردهاند. با این حساب، مسجدها دیگر از جایگاه اجتماعی خویش به عنوان محلی برای برگزاری مراسم عبادی خارج شدهاند تا فقط اهداف آشکار و پنهان سیاستهای سرکوب حکومت را به پیش ببرند. اما در جنگ نابرابری که اینک حکومت بین خود و مردمان عادی فراهم دیده است، مسجد در صورتی میتواند از مهلکهی حتمی وارهد که پایش را از جانمایی محلی برای استقرار بسیج بیرون بکشد و ضمن همسویی با مردم سیاستهای مستقلانهای را به اجرا بگذارد. به طبع جایی که در آن تجهیزات نظامی و ابزار جاسوسی و سرکوب شهروندان محله تلنبار میگردد، نامش را نمیتوان مسجد گذاشت. در عین حال، جمهوری اسلامی مسجد را به عنوان محلی برای عملیاتی کردن سیاستهای نظامی خویش درآورده است و آنوقت مدیران رسانهای دولت از مردم انتظار دارند تا نسبت به چنین برنامهای بیتفاوت باقی بمانند.
عضوگیری بسیج از همین مساجد دولتی آغاز میگردد. فرماندهان بسیج و سپاه با همین حقه است که دانشآموزان نمازگزار را میفریبند. گفته میشود که عضویت در بسیج میتواند زمینههایی فراهم ببیند تا اعضای جوان آن از سربازی معاف گردند. حتا استخدامشان را نیز در نهادهای دولتی تضمین میکنند. برای این گروه از بسیجیان در ابتدا "کارت عضو عادی" صادر میشود. همراه با کشاندن همین اعضا به گشتهای شبانه و حضور در سرکوب تظاهرات مردمی زمینههای نیز فراهم میبینند تا برای ایشان کارت "عضو فعال" صادر شود. اما عضو فعال کسی است که به جاسوسی برای پایگاه تن درمیدهد و جدای از این در سرکوب اعتراضات مردم نیز نقش میآفریند. سپس از امتیازات بیشمار آن نیز در اداره و دانشگاه برخوردار میشود. ولی تمامی عملیات جاسوسی یا امنیتی ایشان در فضای همان مسجد صورت میپذیرد. مسجدی که تابلوی پایگاه بسیج محله را بر سردرِ خویش بالا برده است.
بهرهگیری از پایگاه بسیج، مسجد را به عنوان محلی موقت برای بازداشت معترضان یا کنشگران محله درآورده است. مردم معترض هم به استناد همین مستندات غیر قابل انکار است که به مسجد یورش میبرند و در صورت لزوم آن را به آتش میکشند. در واقع آنچه که در حوادثی از این دست میسوزد و تخریب میگردد، همان پایگاه مقاومت بسیج محله است. آنوقت حکومت در رسانههای تصویری خود چنان تبلیغ میکند که گویا "اغتشاشگران" قرآنها را به آتش کشیدهاند. ناگفته نماند نمونهای از همین مسجد را در صدر اسلام نیز به دستور پیامبر اسلام به آتش کشیدند. چنانکه تخریب مسجد "ضرار" در بسیاری از منابع شیعی نیز بازتاب یافته است. ذکر ماجرای چنین مسجدی در مثنوی نیز از چشم تیزبین مولوی بر کنار نمانده است. به عبارتی روشن، مسجدی که راهکارهای سیاسی را دوره میکند و از رفتارهای عبادی خود جا میماند، چندان ضرورتی ندارد که دوام بیاورد.
در رسانههای دولتی همچنین اخباری نشر مییابد که گویا "اغتشاشگران" جدای مسجد و قرآن بسیاری از آمبولانسها و ماشینهای آتشنشانی را هم به آتش کشیدهاند. اکنون بر کسی پوشیده نیست که از تمامی آمبولانسهای یاد شده فقط برای جابهجایی نیروهای سرکوبگر سود بردهاند. همان طور که از ماشینهای آتشنشانی هم به منظور آب پاشیدن و متفرق کردن معترضان سود میبرند. حکومت در واقع به کارگیری انواع و اقسام خشونت را به معترضان خیابانی تحمیل میکند.
در لوگوی سازمان بسیج مساجد و محلات کبوتری دیده میشود که این کبوتر به دور گنبد مسجد به پرواز درآمده است. گفتنی است که کبوتر نشانهای روشن برای صلح و آزادی قرار میگیرد. بدون تردید بسیج با بهانه کردن نمادی از صلح و دوستی، سیاستهای نامردمی و خشونتبار خود را با مردم به پیش میبرد. چون در طول چهل و سه سالی که از عمر فلاکتبار بسیج میگذرد هرگز در رفتار اجتماعی آن نمونهای از صلح و آرامش دیده نشدهاست. سپاه و بسیج را از همان نخستین روزهای انقلاب بهمن فقط و فقط برای سرکوب مردم راه انداختند.