از قاچ زین اسب
به فنر زیر زین دوچرخه
رسیدیم و دیدیم چگونه
نعلین
هزار میخ
در پیش هزارپا جفت شد
تا چفت وبست
هزار زبان بر صد دل میخکوب گشت و
فنر زیر زین دوچرخه جای قاچ زین اسب گرفت
و آرزوی کاش زین دوچرخه بودم
از دهان حسرت بار او
در گرمای تابستان بیرون آمد
و به سرعت برق و باد
در سوراخ راه آب حمام خسرو آقا فرو رفت
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد