logo





دشت شقایق

چهار شنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۱ - ۰۳ اوت ۲۰۲۲

لقمان تدین نژاد

new/loghman-tadayonnejad.jpg
آهای رفیقِ نیمه‌راه...!
آهسته‌ کن...،
و مرا با خود ببر
دشت شقایق
امسال و سال پیش نیز
زیبا بود برای خود،
در غیاب من و تو
اما در حسینیه‌ی محل
هرشب قمه می‌زدند
و من چندشم می‌شد
از فریادها و نعره‌ها،
و نیمه شب‌ها،
خونین و مالین بخانه باز می‌گشتم
از راه کوچه‌های تاریک

آهای رفیق نیمه‌راه...!
نبودی که ببینی،
زمستان پیش باز سیل آمد، لعنتی...
و کومه‌ی ما را با خود برد
هنوز نمی‌فهمم چرا شادروان پدر
خانه‌ی ما را،
پایین پای آن امامزاده‌ی متروکه بنا کرده بود
بر زمینی زلزله خیز
که پیِ ساختمان‌
با همان یکی دو کلنگ اول
به آب می‌رسید و گِل و شُل

خوش به حال تو،
که نیستی ببینی...!
ساعتهاست دارم دولا دولا می‌روم،
و دور می‌شوم
از میان تپّه ماهورها،
و پشت صخره‌ها،
مبادا استوارِ ژاندارمری ببیند
از آن دور
دارایی‌هایی من همه،
در یک بًقچه‌ جا گرفته است،
و من از هر سو که می‌نگرم
زیبایی سنگ‌هاست و صخره‌ها،
گلهای خودرو و بوته‌های بادام،
و ریحان‌هایی که فضا را عطرآگین می‌سازند
و می‌دانم که در بویاییِ تو نیز می‌نشیند

لقمان تدین نژاد
آتلانتا، یکشنبه، ۲۸ فروردین ۱۴۰۱
۱۷ آوریل ۲۰۲۲


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد