logo





آغاز و فرجام اولین انتخابات ریاست جمهوری درایران(۹)

سید ابوالحسن بنی صدر از کاندیدا شدن تا انتخاب ۲ ـ ۱

يکشنبه ۲۶ تير ۱۴۰۱ - ۱۷ ژوييه ۲۰۲۲

علی محمد جهانگیری



آقای سید ابوالحسن بنی‌صدر، عضو شورای انقلاب اسلامی یکی از 73 نفری بود که به نمایندگی مجلس بررسی نهایی پیش ‌نویس قانون اساسی (مجلس خبرگان) راه یافت. و در این مجلس ریاست گروه هفتم (مسایل اقتصادی و امور مالی) را به عهده داشت. این مجلس پس از سه‌ ماه، و در شصت و هفت جلسه کار تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی را در تاریخ 24 آبان ماه 1358 خورشیدی به پایان رساند. این قانون اساسی شامل دوازده فصل و 175 اصل و یک مقدمه بود که در همه پرسی قانون اساسی در تاریخ 11 و 12 آذر ماه 1358 خورشیدی به تصویب نهایی ملت ایران رسید. فصل نهم این قانون اساسی شامل "قوه مجریه. مبحث اول ـ ریاست جمهوری و وزراء"، از اصل یکصد و سیزدهم تا اصل یکصد و چهل و دوم، را در بر می گرفت و دارای 30 اصل بود. و در اصل یکصد و پانزدهم آن قید شده بود:« "رئیس جمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی که واجد شرایط زیر باشند انتخاب گردد: "ایرانی الاصل، تابع ایران، مدیر و مدبر، دارای حُسن سابقه و امانت و تقوی، مومن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور" این اصل انتخاب فردی از اپوزیسیون غیر مذهبی را نفی می‌کرد و به دنبال آن، نیمی از جامعه ایران یعنی زنان و اقوام اهل سنت، یهودیان، مسیحیان، زرتشتیان، بهاییان، و...از کاندیداتوری شدن نیز محروم می ‌شدند.

در همین حال در رابطه با انتخاب آقای سید ابوالحسن بنی صدر به عنوان اولین رئیس جمهور نظام جمهوری اسلامی، در خاطرات برخی از اعضای دولت موقت و نهادهای جمهوری اسلامی، و آقای بنی صدر، روایات های خاص خود را بیان می کنند که ذکر آنان خالی از لطف نیست:

آقای کریم سنجابی رهبر جبهه ملی و اولین وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی:«...آقای خمینی هر چند ظاهرا هیچ یک از نامزدها را تقویت نمی کرد و خود را بیطرف نشان می داد ولی همه می دانستند که علاقه و نظر او به جانب بنی صدر است و شبکه ی وسیع مساجد و روحانیون برای وی به کار افتادند و با اکثریت عظیمی انتخاب شد...[1]
آیت الله محمد رضا مهدوی کنی سرپرست کمیته های چهارده گانه تهران و سراسر کشور، نخست وزیر و...:«...حتی امام هم در ابتدا ایشان را تایید می کرد. حتی در بیت امام، مرحوم حاج احمد آقا و مرحوم آقای اشراقی ایشان را تایید می کردند...و لذا خود امام هم با نامزدی ایشان مخالفت نکردند و حتی ایشان مخالفت های دیگران را دفع می کردند...[2]

استاد شیخ علی تهرانی:« ...به تهران پیش حاج آقا فضل الله(محلاتی) رفتم و گفته ی [ جامعه ] مدرسین قُم را برای او نقل کردم و ایشان در جوابم گفت:« شیخ ما نیاز به مدرسین قُم نداریم، امام خمینی می‌خواهد آقای بنی صدر رئیس جمهور شود و می شود و انتخابات به مرحله ی دوم نمی کشد در همان مرحله ی اول اکثریت قریب به اتفاق ملت ایران به آقای بنی صدر رای می دهند.» و آن شب که در قُم پیش حاج احمد آقا بودیم، آقای بنی صدر از تهران به او تلفن کرد و او به آقای بنی صدر گفت:« برای تو در قُم ستاد انتخاباتی تشکیل داده ایم.» حالا شما فکر کنید که آقای بنی صدر را چطور آیت الله خمینی به ریاست جمهوری رسانید و علاوه بر اینها قبلاً هم شنیده بودم که در پاریس آیت الله خمینی به او قول داده بود که پس از پیروزی انقلاب تو اولین رئیس جمهور ایران هستی...[3]

آیت الله شیخ صادق خلخالی اولین حاکم شرع جمهوری اسلامی، منصوب آیت الله خمینی و نماینده مجلس شورای اسلامی در این مورد می‌گوید:«...مسئله بسیار مهمی هم اتفاق افتاد که در واقع، به نفع بنی صدر تمام شد و آن، این بود که امام فرمود: چون پدر و مادر جلال الدین فارسی، کاندیدای حزب جمهوری اسلامی، افغانی بودند، ایشان نمی تواند، رئیس جمهور شود و هر قدر، اصرار شد، امام زیر بار نرفت، همین امر، پیروزی بنی صدر را تضمین نمود. در واقع، بعضی از منتقدین کشور و آقای حسین خمینی، نوۀ امام، به نفع بنی صدر صریحاً فعالیت می کردند. همۀ این ها موجب می شد که مردم باور کنند، خود امام هم متمایل به بنی صدر است. البته، ظاهراً هم وضع چنین بود. شب هنگام، زمانی که بنی صدر به قُم آمد و در اتاق با امام خلوت کرد و پس از یک ساعت مذاکره، بیرون آمد و اعلام نمود که از این تاریخ خود را کاندیدای ریاست جمهوری می کند، در حقیقت، مانوری بود که در پیروزی او موثر واقع شد...[4]

آقای بنی صدر خود نیز در آن مورد می گوید:«...با آقای خمینی صحبت کردم، ایشان گفت:« شما به سه دلیل نمی شود رئیس جمهور بشوی. یکی اینکه مخالف ولایت فقیه هستی. دوم اینکه، مخالف مالکیت خصوصی هستی و یکی هم اینکه، مخالف این هستی که روحانیت در دولت باشه. اگر شما بیایی روی کار، این آخوندها را می خواهی دست و پایشان را جمع کنی و از ادارات بیرون کنی.» عرض کنم به شما، خب، ولایت فقیه را مخالفم، بلا اشکال و این را با اسلام جور نمی دانم. شما تعهد کرده بودید که ولایت با جمهور مردم است و الان در مجلس خبرگان هم نتیجه این شد که نظارت با شماست. حالا، شما از آن بیشتر می خواهید؟ من به شما می گویم، که شما به قانون اساسی عمل بکن، نیستی. این را به تجربه، من فهمیدم. پس، بهتر است اصلاً انتخابات نکنید. بگذارید که این بحران کشور بخوابه و اداره کشور بیفته روی غلتک، بعد قانون اساسی را اجراء می کنیم و انتخابات را انجام می دهیم و آن وقت هر کس را خواستید، شما معرفی کنید تا نامزد بشود و بشه رئیس جمهور...[5] به هر حال همین جا باید دانست که در آن مقطع زمانی در رابطه با انتخاب اولین رئیس جمهور در ایران بعد از نام آیت‌الله سید محمود طالقانی و آیت الله خمینی، سومین نامی که برای احراز این مقام بر سر زبان ها بود، نام مهندس مهدی بازرگان نخست‌وزیر دولت موقت به چشم می خورد. و مهندس بازرگان هم در چند مصاحبه مستقیم و غیر مستقیم کاندیداتوری خود را برای انتخابات اولین ریاست جمهوری در ایران اعلام کرده بود و در آن شرایط مصمم بود که در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند؛ و اگر هم در نهایت مورد پشتیبانی نهضت آزادی و هیچ گروه و شخصیتی قرار نگرفت، به صورت منفرد در اولین انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند. که دو دلیل موجب انصراف ایشان شد، یکی آیت ‌الله خمینی که در دیداری با دکتر یدالله سحابی داشت، مخالفت خود را با کاندیدا شدن مهندس بازرگان اظهار کرد و البته توصیه کردند، که ایشان و دوستانش(نهضت آزادی) بهتر است برای مجلس شورا ملی نامزد شوند. دومی هم مخالفت مهندس عزت‌الله سحابی در نهضت آزادی با کاندیداتوری مهندس بازرگان بود و مهندس سحابی در جلسه رای‌گیری نهایی شورای مرکزی در این رابطه، سیزده عضو شورا را با خود همراه کرد [با اولتیماتوم استعفای خود و یارانش اکثریت شورای مرکزی نهضت آزادی را دارا شد] و کاندیداتوری دکتر حسن حبیبی را تصویب کرد. و به قول مهندس محمد توسلی دبیر کل فعلی نهضت آرادی ایران در پایان این جلسه، مهندس بازرگان گفت:« این تلخ‌ترین شب زندگی من بود. در ادامه آقای بنی صدر در رابطه با ریاست جمهوری آقای بازرگان هم می گوید:«...اینکه رئیس جمهور بشویم، یا نشویم، مسئله اول نبود. علاوه بر اینکه، فکر می کردیم می ‌خواهند مهندس بازرگان را رئیس ‌جمهور کنند... مهندس بازرگان نخست وزیر بود و فکر می‌ شد رئیس جمهور هم می شود...قبل ار اعلان نامزدی ریاست جمهوری، رفتم با آقای مهندس بازرگان صحبت کردم. چون توی ذهن او کرده بودند که علت اینکه بنی صدر با شما مخالفت می کند برای اینست که می خواهد رئیس جمهور شود. یک روز به اتفاق آقای دکتر سحابی رفتیم و یک ساعت با مهندس بازرگان صحبت کردیم. همین صحبت‌ هایی که الان شما می ‌شنوید، به او گفتم که ایرادهای من به شما، اینهاست. او به من گفت:«شما این کارها را می‌کنید برای اینکه می‌ خواهید رئیس جمهور بشوید.» به او گفتم من این کارهـا را می ‌کنم چون انقلاب را محصول زندگی خودم می ‌دانم نسل ما غیر از نسل شماست. نسل ما، این انقلاب را محصول کار خود می‌ داند و عین اینکه پدر به بچه ‌اش نگاه کند، من به این انقلاب نگاه می ‌کنم. شما این دید را ندارید. اختلاف ما با شما، بر سر این دو دید است...به هر حال، آن روز که به اتفاق دکتر سحابی بدیدنش رفتیم، به او گفتم:«آقا جان! من به شما قول می‌ دهم، اگر شما نامزد ریاست جمهوری بشوید، من خودم را نامزد نکنم. خیال شما راحت شد! من مخالفتم روی اینه که چیزهایی هست که فکر می‌ کنم اگر نشود، انقلاب از بین می ‌رود. همچنین، کارهایی می‌ شود، بهتر است نشود برای اینکه آن کارها انقلاب را از بین می ‌برد. و گر نه، دعوای دیگه ‌ای، من با شما ندارم. نخیر، اشتباه کردید. من هیچ قصد ندارم که جای شما را بگیرم. اصلاً در این صراط‌ ها نیستم.» پس، تا روز آخر اسم نویسی [برای نامزد رئیس جمهوری] نرفتم برای اسم نویسی. آقای صباغیان وزیر کشور به من تلفن کرد که چرا نمی ‌آیید اسم نویسی کنید؟ تا ظهر امروز، بیشتر وقت نیست. به او گفتم:«مگر آقای مهندس بازرگان اسم نویسی نکردند؟» گفت:«خیر، ایشان منصرف است.» خیر، من رفتم اسم نویسی کردم. ولی قبل از آن با خمینی صحبت کرده بودم. نه اینکه نمی‌ دانستم که آقای مهندس بازرگان نمی‌ خواهد خود را معرفی بکند. گفتم، خوب، انسان است و شاید آخرین لحظه منصرف شود و بگوید، نه، می ‌روم و اسم نویسی می‌ کنم...[6]

در این حال برای این که بهتر و جامع در جریان انتخاب آقای بنی صدر قرار بگیریم، به آن مقطع زمانی باز می گردیم و نکته بینانه و موشکافانه به بررسی روزنامه های رسمی آن روزها می پردازیم و...

در نگاه اول تمایل آقای بنی صدر در چند مصاحبه به اولین انتخابات ریاست جمهوری در ایران و به دنبال آن کاندیداتوری ایشان را به وسیله جامعه روحانیت مبارز تهران را به تصویر می کشانیم.

در نگاه دوم حمایت و پشتیبانی شخصیت ‌های روحانی، مذهبی، انجمن‌ ها، كانون ها، کنفدراسیون، جمعیت ‌ها، گروه ‌ها، سازمان ‌ها و احزاب از آقای بنی صدر و... از سراسر كشور را که صفحات روزنامه ‌ها را پر كرده بودند، باز نویسی می کنیم.

در نگاه سوم نشست های مطبوعاتی و مسافرت‌ های تبلیغاتی و انتخاباتی آقای بنی‌ صدر را به مراکز استان ها و شهرستان ها باز خوانی می کنیم.

در نگاه چهارم اقدامات "مجمع احیاء تفکرات شیعی" یکی از جریانات مخالف انتخاب آقای بنی ‌صدر در مشهد و تهران را بازگو می ‌کنیم.

در نگاه پنجم مراسم تنفیذ آقای بنی صدر را با هم می خوانیم:

در نگاه اول: آقای بنی‌ صدر چند هفته قبل از پایان عمر مجلس بررسی نهایی پیش ‌نویس قانون اساسی(مجلس خبرگان قانون اساسی) در مصاحبه با خبرنگار مجله النهار عربی و این سؤال:«..."آیا در نظر ندارید خود را برای ریاست[جمهوری] کاندید کنید" آقای بنی صدر در جواب ایشان گفت:«... نظرم را دراین باره به طور مفصل در روزنامه انقلاب اسلامی نوشتم و خاطر نشان نمودم که موضوع بستگی به جاه و مقام ندارد، بلکه به قدرت شخصی برای اجرای برنامه های انقلابی و تضمین آزادی های مردم و اجرای وعده هایی که در طول روزهای انقلاب داده شد بستگی دارد، غیر از این باشد و تا زمانی که امور در دستگاه های اجرایی دولت که احتکار در احراز قدرت و حاکمیت بر آن حُکمفرما می باشد، بدست گرفتن هر گونه مسؤلیتی معنی ندارد. و اگر همانطور که بعضی ها می گویند، که من اعتقاد ندارم. در مرحله بعد از تصویب قانون اساسی تضمینی برای مناقشات آزادانه افکار مردم و امکان دادن به آنها برای انتخاب نمایندگان واقعی آنان وجود نداشته باشد، من شخصاً، حداقل با تمام قدرت خود از مقام ریاست جمهوری فرار خواهم کرد...[7] به دنبال آن آقای بنی ‌صدر در هنگام وزارت (وزیر اقتصاد و دارائی) و هنگام خروج از جلسه دولت[=شورای انقلاب] در باره کاندیدا بودن ریاست جمهوری به خبرنگاران گفت:« هنوز در باره کاندیدا بودن خود نمی ‌توانم اظهار نظری بکنم. کاندیدا ریاست جمهوری باید مورد اعتماد ملت و از طرف مردم معرفی شود و باید کاندیدا از طرف احزاب معرفی شود. در پاسخ اینکه شما از طرف حزبی کاندیدا خواهید شد؟ بنی‌ صدر پاسخ داد، باید منتظر شد که شرایط چه می ‌شود. [8] و به دنبال آن روزنامه اطلاعات در صفحه اول تیتر زد که:« بنی ‌صدر رسماً نامزد ریاست جمهوری شد.»[9] و روزنامه انقلاب اسلامی به صاحب امتیازی و مدیر مسؤولی آقای بنی ‌صدر نیز تیتر زد "بنی صدر نامزدی ریاست جمهوری خود را اعلام کرد" و در ادامه نوشت:« قُم ـ خبرگزاری پارس عصر دیروز دکتر ابوالحسن بنی صدر وزیر امور اقتصادی و دارایی به منظور تبادل نظر و پیرامون پاره ای از مسائل اقتصادی و کلی کشورمان به حضور امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی رسید. این ملاقات به مدت یک ساعت ادامه داشت در پایان این ملاقات دکتر بنی صدر وزیر امور اقتصادی و دارایی در باره مذاکرات امروز خود با امام به خبرنگار خبرگزاری پارس گفت راجع به وضعیت اقتصادی و کارهایی که شده و همچنین مسایل و امور عمومی و امنیت کشور گفتگو شد آقای دکتر بنی صدر در پاسخ اینک آیا کاندیدای اولین رئیس جمهور کشور جمهوری اسلامی ایران هستید گفت همین الان رسماً آمادگی خود را به دین وسیله اعلام می کنم. بنا به گزارش خبرنگار خبرگزاری پارس آیت الله صادق خلخالی که در این گفتگو با خبرنگار ما حضور داشت اعلام داشت که لایق ترین فرد در بین کاندیداها که مورد وثوق امام خمینی نیز می‌ باشد، آقای ابوالحسن بنی صدر است.»[10] و آقای بنی‌صدر در سر مقاله روزنامه انقلاب اسلامی با عنوان "مسؤولیت" نیز چنین نوشت:«...خواهران و برادران من،...به حُکم وظیفه، به حُکم مسؤولیت شناسی در قبال اسلام و ایران اسلامی خود را داوطلب احراز مقام ریاست جمهوری می‌ کنم. مسؤولیت تبلیغ این مرام بر عهده تو خواهر و تو برادر می گذارم تا در همه شهرها و روستاها زبان این داوطلب بگردی و کشور را برای موفقیت وی در عهده داری و انجام این مسؤولیتها بگردانی. از خداوند شهامت و توانائی مسئلت می کنم. ابوالحسن بنی ‌صدر.[11] و آقای بنی صدر که به صورت منفرد کاندیدا شده بود؛ ستاد خود را به نام دفتر هماهنگی جهت دریافت کمک های مردمی تشکیل داد و مهمترین برنامه های خود را وحدت ملی، بازسازی اقتصادی، امنیت و معنویت اعلام کرد.[12]

پس از ثبت نام رسمی آقای بنی صدر، آیت الله خسروشاهی سرپرست بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و عضو شورای جامعه روحانیت مبارز تهران، تنها تشکیلات سنتی روحانیون تهران و ایران، اعلام کرد:«جامعه روحانیت مبارز، بنی‌ صدر را کاندیدای ریاست جمهوری کرد...قبل از انقلاب جمعیتی از روحانیون با یکدیگر همکاری می کردند به نام جامعه روحانیت مبارز. این جامعه در خصوص ریاست جمهوری از آن روزی که این مسئله مطرح شد وارد بحث شدند. نظر ما این بود که همه روحانیون تهران و تمام کشور به اتفاق آقایان مدرسین حوزه علمیه قُم و حزب جمهوری اسلامی متحداً یک نفر را پیشنهاد کنیم. ولی اخیراً جامعه روحانیت با اشخاصی که از طرف حزب جمهوری اسلامی پیشنهاد شده بود موافقت نکرد. لذا بعد از بررسی‌های زیاد چهارشنبه پنجم دی ‌ماه پیش از ظهر تصمیم گرفته شد که جامعه روحانیت به آقای بنی‌ صدر رأی بدهد و کاندیدا بودن ایشان را بپذیرد و لذا در این مناطق هم به روحانیت ابلاغ شده است که از طرف جامعه روحانیت آقای بنی‌ صدر کاندیدای است.[13] و ایشان چند هفته بعد از پیروزی آقای بنی صدر در اولین انتخابات ریاست جمهوری در گفتگویی اختصاصی با خبرنگار روزنامه انقلاب اسلامی نیز گفت:«...در انتخابات ریاست جمهوری روحانیت مبارز با حزب(جمهوری) مقابل هم قرار گرفتند و ما هم به حزب اخطار کردیم که شخص منتخب ما فرد منتخب روحانیت در اکثر نقاط ایران است و حتی با حضور آقای دکتر بهشتی در جلسه جامعه روحانیت رای گیری کردیم و 26 نفر بودیم، 18 نفر به آقای بنی صدر رای دادند و هم در آن جلسه چند نفر پیشنهاد کردند که هم آقای بنی صدر و هم آقای فارسی را حذف کرده و به آقای حبیبی رای دهیم که مورد موافقت قرار نگرفت و نتیجه چنین بود که 18 نفر به بنی صدر رای دادند 2 نفر ممتنع و 5 نفر هم به آقای حبیبی و یک نفر هم که آقای دکتر بهشتی بودند به آقای فارسی رای دادند.[14]

به دنبال این روحانیت مبارز تهران اولین اطلاعیه خود را در مورد اولین انتخابات ریاست جمهوری را صادر کرد که متن آن از این قرار بود:«بسم الله الرحمن الرحیم. پس از سالیان دراز مبارزه بی ‌امان و خستگی ناپذیر با رژیم‌ های خودکامه بالاخره شاهد آن بودیم که ملت مسلمان متعهد ایران با رشد اسلامی خود همراه قاطعیت و بینش امام و اُمت توانست قانون اساسی جمهوری اسلامی را تدوین و تصویب نماید و اینک برای تحقق عینی و اجرای آن بر آنست تا رئیس جمهور خود را انتخاب نماید لذا جامعۀ روحانیت مبارز تهران نظر به مسؤلیت و رسالتش در باره شخصیت هایی که واجد شرایط انتخابند مطالعه و با نظرخواهی از قشرهای بلاد مختلف ایران و علمای مناطق تهران و بررسی‌ های لازم با کمال احترام به شخصیت های ذیصلاح از بین آقایان آقای دکتر ابوالحسن بنی‌ صدر را جهت مصاحبه و دریافت نقطه‌ نظرهای مهم مکتبی دعوت و با توجه به موارد زیر وی را کاندیدای ریاست جمهوری نمود و ایشان را نسبت به موارد زیر متعهد یافت. 1 ـ رئیس جمهور باید پای بند تمام مواد قانون اساسی جمهوری اسلامی باشد. 2 ـ انقلاب ایران مکتبی است طرز تفکر رئیس جمهور نیز باید مکتبی باشد. 3 ـ مراعات ضوابط اسلامی را در انتخاب همکاران ملتزم باشد. 4 ـ از هرگونه گرایش که با روح اسلام سازگار نیست مُبرا باشد. 5 ـ در برابر اعمال تخریبی تبهکاران و دشمنان انقلاب اسلامی که به امنیت و تمامیت ارضی ایران به جمهوری اسلامی لطمه وارد می‌ سازد دارای موضع قاطع و صادق باشد. 6 ـ از اعمال روشهای مُستبدانه در برابر نمایندگان اُمت به دور و از رهنمودهای امام و اُمت الهام بگیرد. 7 ـ بدیهی است اگر ملت مسلمان و متعهد ایران در اجرای قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از طرف رئیس جمهور و سایر مقامات مسؤل مملکتی مسامحه ‌ای مشاهده نماید مواخذه خواهد کرد و بدون تردید روحانیت متعهد که همواره منادی اسلام و ملت است همانطور که رهبر عالیقدر حضرت آیت الله العظمی امام خمینی (دامه ظله العالی) فرمود و روحانیت متعهد ناظر اعمال مسؤلین امور مملکت است و با مشاهده کوچکترین انحراف بپاخاسته و با حمایت ملت از اسلام و جمهوری اسلامی دفاع خواهد کرد. جامعه روحانیت مبارز تهران در این مقطع حساس تذکر و دو نکته را لازم می‌داند. 1 ـ اختلاف انتخاب کاندیداها وابسته به طرز تفکر و به کیفیت برداشت از روشهای انقلابی است لذا به هیچ وجه نمی‌ تواند وحدت و یکپارچگی احزاب و گروه‌ های اسلامی را که در خط امام و اُمت هستند تزلزل نماید. المومنون بعضهم اولیاء بعض. 2 ـ تمام قشرهای مسلمان ایران باید اخلاق اسلامی را کاملاً رعایت نموده و از تبلیغ ناروا علیه یکدیگر به دور و بدانند که شخصیت های اسلامی ذخیره مملکت بوده و همه با هم در سازندگی ایران متعهد و مسلمان نقش موثر دارند. انشاء الله در انتخابمان راه صواب رفته و در برابر مردم مسلمان ایران سرافراز باشیم. جامعه روحانیت مبارز تهران.[15] و چند روز بعد آقای بنی صدر در سر مقاله روزنامه خود با عنوان "رهنمود امام" نوشت:«...روزی که خدمت امام رسیدم، فرمودند قصد ندارم کسی را تائید کنم مردم خود باید تشخیص صلاحیت بدهند. عرض شد نظر شما عین صواب است. رئیس جمهور باید روی پای خود بایستد. هر کس می خواهد داوطلب بشود و مردم خودشان تشخیص بدهند چه کسی صلاحیت دارد او را بدین مقام انتخاب کنند...بهتر است هر کس از توانایی ها و برنامه ها و جوهری که از خود ظاهر می کند کسب تعریف کند و نه از خود چسباندن به امام و غیر امام...[16] در این حال روحانیت مبارز تهران چند روز بعد دومین اطلاعیه خود را در رابطه با انتخاب کاندیدای خود منتشر کرد که متن آن از این قرار بود:« بسمه تعالی. ملت مسلمان و مبارز ایران یکبار دیگر در آستانه آزمایش بزرگ قرار می‌ گیرد تا به دنبال سه بار ارائه بهترین و انقلابی ‌ترین انتخاب اینک با آگاهی و رشد تجربه یافته انقلابی ‌اش شخصیت صالح و مومن و مدبر و آگاهی را برای تصدی مقام اجرایی جمهوری اسلامی ایران بر گزیند. در رابطه با این مسئله حساس و حیاتی جامعه روحانیت مبارز که از آغاز نهضت اسلامی ملت ایران در جبهه مقدم مبارزه علیرغم فشارها و شکنجه‌ ها و زندان ها و تبعیدها و قربانی‌ها که نثار کرده است همواره رسالت راهگشایی و روشنگری را نسبت به توده اُمتش بدوش کشیده و رابطه خدایی و نجاتبخش امام و اُمت را گسترده و عمیق تر نموده و در طول نهضت در لحظات حساسی که توطئه‌ ها و دسیسه‌ ها می ‌رفت که به مسیر فکری امتحان و خط‌ مشی انقلابی اسلامی مان لطمه‌ ای جبران‌ ناپذیر وارد کند با ارائه راه امام اُمت و آگاهی دادن به ملت و مکتبی نگهداشتن انقلاب در حد قدرت و امکاناتش خالصانه از انقلاب اسلامی پاسداری کرده است اینک در این مقطع حساس که ملت برای تحقق عینی و اجرای قانون اساسی جمهوری اسلامی در موقعیت دشوار انتخاب رئیس جمهور قرار گرفته وظیفه شرعی خود می ‌داند که عموم مردم را در جریان امر گذارده و با تکیه به ایمان و هوشیاری و آگاهی انقلابی اُمتمان شرایط لازم و نکات و تعهداتی را که نخستین رئیس جمهور نظام جمهوری اسلامی باید داشته باشد یادآوری نماید. 1ـ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران رئیس جمهور را در سیمای شخصیتی ایرانی و مدیر و مُدبر دارای حُسن سابقه و امانت و تقوی، مومن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور معرفی کرده است. 2ـ نخستین رئیس جمهور نظام جمهوری اسلامی باید سمبل انقلاب اسلامی و مظهر کاملی از خصائص یاد شده در قانون اساسی باشد. 3ـ شخصیتی آزموده شده و منش انقلابی ‌اش شناخته شده برای ملت باشد. 4ـ در برابر همه مواد قانون اساسی بالاخص نسبت به امر ولایت فقیه خاضع و به اجرای کامل و صادقانه آن ملتزم باشد. 5ـ انقلاب ایران را مکتبی و اسلام را الهام ‌بخش و عامل تحقق و نیز عامل تداوم بخش انقلاب بداند و به جهت اصیل و موضع انقلابی اسلام معتقد باشد. 6ـ در انتخاب همکاران به مراعات ضوابط اسلام انقلابی ملتزم باشد. 7ـ از هر گونه تحذب و گرایشها که با روح اسلامی بودن انقلاب سازگار نیست مُبرا باشد. 8ـ در برابر فعالیت های خشن و تخریبی گروه ها که به امنیت و تمامیت ارضی ایران و منافع اقوام مختلف ملت و به اصول انقلاب و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران خدشه وارد می‌ کند. موضعی قاطع و صادق داشته باشد. 9ـ از هر نوع سازش با دشمنان اسلام و انقلاب ملت مسلمان ایران مُنزه و بدور از گرایش و سازش نسبت به اردوگاه ‌های شرق و غرب و راه‌گشای جبهه انقلاب اسلامی در جهان باشد. 10ـ از موضع‌ گیری در برابر اُمت و نمایندگانش در مجلس شورا و خط رهبری ‌اش بدور و بر اساس اصل قرآنی شاورهم فی الامر با افراد ماهر و آزموده و صالح و پاک و با تقوی مشورت و نسبت به روشهای مُستبدانه خویستن ‌دار باشد. 11ـ خط‌ مشی رئیس جمهور باید با خواست اکثریت قاطع ملت مسلمان ایران که در خط رهبری مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی امام خمینی متجلی گشته است منطبق و مُلهم از رهنمودهای امام و اُمت باشد. 12ـ رئیس جمهور باید از دردهای ملت رنج‌کشیده ایران آگاه و مظهر اشد الکفار و رحماء البینهم و مرکز ثقل جامعه و حافظ وحدت همه اقشار ملت باشد. جامعه روحانیت مبارز با توجه به این نکات حساس پس از یک سلسله بررسی‌ ها و نظرخواهی‌ ها از شهرستان ها و مناطق تهران از میان شخصیت های صلاحیت دار جناب آقای سید ابوالحسن بنی‌ صدر را با توجه به موضع متعهدانه اسلامی وی برای تصدی مقام ریاست جمهوری شایسته ‌تر دیده و طی دو جلسه مصاحبه و اطلاع از نقطه نظرهای ایشان و شور کافی توسط نمایندگان علمای مناطق تهران نامبرده را در برابر موارد فوق‌ الذکر متعهد و ملتزم یافته و وی را با اکثریت آراء بعنوان شخصیت ممتاز کاندیدای ریاست جمهوری می‌ کند. جامعه روحانیت با شناختی که از سابقه و تخصص و تجربه آقای بنی‌ صدر دارد امیدوار است که بیاری خداوند نجات دهنده و یاور مستضعفان و به همراهی ملت مسلمان ایران نامبرده در نقش یک رئیس جمهور متفکر و مدیر و مُدبر انقلابی مسلمان برای کشورمان و نظام اسلامی مان و انقلاب مکتبی‌ مان و پیاده کردن طرح ها و برنامه ‌های سازنده و انقلابی اسلامی مان مجری قوی و امین و صادق و قاطع بوده و نظام جمهوری اسلامی را در نخستین چهره و تجربه ‌اش بعنوان نمونه و الگوی نظام الهی در جهان ارائه دهد. بدون تردید روحانیت متعهد که همواره زبان اسلام و منادی خواستهای بحق ملت بوده همچنان ناظر اعمال مقامات اجرایی و دیگر مسؤلین مملکت بود و با صداقت و صراحت و فداکاری که از مکتب انقلاب ‌پرور اسلام آموخته در برابر هرگونه انحراف مکتبی و کجروی و سوء نیت به وظیفه خود قیام و با حمایت ملت از اسلام و جمهوری اسلامی دفاع و با هر حالت ضد انقلابی مقابله خواهد کرد و در عین حال تا آنجا که مسؤولین به تعهدات خود در برابر اُمت و امام عمل می ‌نمایند با تمام امکانات بیاری حکومت و دولت اسلامی که خود بنیانگذار و حامی و مدافع آن بوده خواهد شتافت. جامعه روحانیت مبارز.[17] پس از آن روحانیت مبارز تهران با دعوت از چند نفر از نمایندگان جامعه مدرسین حوزه علمیه قُم اولین جلسه مشترک در رابطه با انتخابات اولین دوره ریاست جمهوری را در مدرسه شهید مطهری(سپهسالار سابق) برگزار کرد. روزنامه اطلاعات در خبر رسانی از این جلسه چنین نوشت:«... در گردهمایی بیش از سیصد نفر از روحانیون مبارز تهران که در مدرسه شهید مطهری تشکیل شد موضوع اختلاف نظر جامعه روحانیت مبارز تهران و مدرسین حوزه علمیه قُم در مورد کاندیداهای ریاست جمهوری مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت و با تکیه بر این مسئله که دوگانگی نظر روحانیون بر سر کاندیداها، سوء استفاده ضد انقلاب را در بر خواهد داشت قرار بر این شد که از امام تقاضا شود که در این باره اعلام نظر بفرمایند. در این گردهمایی نخست امامی کاشانی پیرامون این مسئله سخن گفت و آنگاه ابوالحسن بنی‌ صدر کاندیدای ریاست جمهوری پس از بیان نقطه نظرهای خودش در این زمینه، به شرح بر نامه های خود پرداخت. آنگاه آیت الله خلخالی در همین مورد سخن گفت و کناره گیری خود را از کاندیدایی ریاست جمهوری به نفع بنی‌ صدر اعلام کرد. در پایان تصمیم بر این شد که روحانیون مبارز تهران به اتفاق علمای شهرستانها در روز سه شنبه ساعت 10 صبح در منزل امام اجتماع کنند و از معظم له بخواهند که در صورت امکان نظرشان را در باره اختلاف نظرهای روحانیون بیان فرمایند تا تمام گروهها در یک خط واحد حرکت کند.[18] و روزنامه کیهان در گزارش خبرنگار خود از این جلسه نیز چنین نوشت:«ساعت 9 بامداد روز شنبه هفته گذشته (22/10/58) جمعی از روحانیون قُم و تهران در مدرسه شهید مطهری (سپهسالار سابق) گرد آمدند و در مورد پاره ای از مسایل جاری روز به گفتگو نشستند. بر اساس گزارش خبرنگار محور اصلی این گفتگو، مسئله ریاست جمهوری و دو تن از نامدارترین کاندیداها یعنی بنی‌ صدر و جلال الدین فارسی بوده است. در این جلسه حجت‌الاسلام خلخالی، حجت ‌الاسلام خسرو شاهی، مروارید، محلاتی، هادی غفاری، دکتر حسن روحانی، ناطق نوری و جمعی دیگر از روحانیون تهران به اضافه بنی صدر و سه تن از نمایندگان حوزه علمیه قُم به اسامی حجت‌الاسلام ربانی، حجت‌الاسلام ابوالفضل موسوی تبریزی و حجت الاسلام کریمی حضور داشتند. این جلسه تا ساعت 5/1 بعداز ظهر ادامه یافت و چون حاضرین در جلسه پس از 4 ساعت گفتگو نتوانستند بر سر کاندیداتوری بنی صدر یا فارسی به نقطه نظر مشترکی برسند قرار شد در روز سه شنبه همین هفته (فردا) برای تعیین تکلیف و رفع اختلافاتی که در این مورد دارند در قُم به حضور امام خمینی برسند. در این رابطه خبرنگار ما با چند تن از روحانیون مصاحبه ‌ای به عمل آورده است که به شرح زیر است:

مصاحبه با خلخالی:

س: این جلسه به چه منظوری تشکیل شده است و تاکنون چه نتایجی گرفته اید؟

خلخالی: خطاب به یکی از طلاب، نگاه کن خدا شاهد است این مملکت نجات پیدا نمی ‌کند، الا بدست من و من هیچ التماس نمی‌ کنم. نه پوستر و نه عکس، این مملکت اگر احتیاج دارد می ‌آید سراغ من و گر نه که هیچی. جلسه برای "وحدت کلمه" این جلسه برای اظهار همبستگی بود که اختلاف بین طرفداران آقای بنی‌ صدر و طرفداران سایرین یک قدری کم بشود و یک وحدت کلمه ‌ای درست بشود و در نتیجه آقایان با هم باشند و یک خط مشی صحیحی انتخاب کنند که در نتیجه همین طوری که در انتخاب رهبری از قبل وحدت نظر در کار بوده و همین جوری که در انتخاب امام تا پیروزی انقلاب و تا این مراحل در مجلس خبرگان و در رفراندوم و تصویب قانون اساسی وحدت نظر وجود داشته، حالا هم از این ببعد اگر بتوانند انشاءالله یک وحدت نظر در انتخاب ریاست جمهوری باشد و اختلافات کم بشود.

س: به چه نتایجی رسیدید؟

ـ فعلاً نتایجی نگرفته ایم، فقط آقای بنی ‌صدر مطالبی فرمودند.

س: ممکن است بگوئید با چه کسانی این جلسه برقرار شد؟

ـ اکثراً به نظرم طرفداران آقای بنی‌ صدر از جمع روحانیون بودند.

س: نتایج نهائی چه شد؟

ـ می ‌خواهند اختلافات را کم کنند اما به نظر من این اختلافات کم نمی ‌شود و موجب تشتت می‌ شود.

س: عقیده خود شما چیست؟

انتخابات نوع آمریکایی! من شخصاً عقیده دارم با این انتخابات نوع آمریکایی با عکس و پوستر و مخصوصاً با عکس‌ های رنگی بودجه سرسام ‌آوری بر می ‌دارد که برای یک ملتی در آستانه جمهوری اسلامی این مسایل کاملاً نادرست است و هر کسی پولش زیادتر است و می ‌خواهد از طریق قوم و خویش و فامیل همبستگی خودش را با امام نشان بدهد من با این رویه کاملاً و جداً مخالف هستم. و من خودم را کاندیدا برای ریاست جمهوری کرده بودم ولی بعد دیدم که نه پولش را نه پوسترش را دارم و نه عکسش را دارم و نه پروپاگاندش را دارم. این یک واقعیتی است که می ‌گویم. بهمین جهت بعضی آمدند پیش من و گفتند ما به شما کمک می ‌کنیم و عکس و تفسیرات را چه و چه می‌ کنیم...اما به شرط آنکه در دولت آینده که به مقام ریاست جمهوری رسیدی به ما فلان پست را بدهی. و من دیدم که این یک بازیگری است که ما داریم شروع می‌ کنیم و دلمان را هم خوش کرده‌ایم و لذا چون من از یک قاطعیت فوق ‌العاده در مسایل اسلامی برخور دارم و قضاوت های من هم روی موازین اسلام صورت گرفته (و آنهایی که بمن و قضاوت های من اعتراض می‌ کنند خودشان هیچ از قضاوت اسلامی چیزی نخوانده‌ اند و نمی ‌دانند) من از قاطعیتی برخور دارم که هیچ یک از این کاندیداهای ریاست جمهوری از این قاطعیت برخوردار نیستند به همین جهت من گفتم چه احتیاجی است که من با عکس و تفصیلات خودم را معرفی کنم اگر مردم احتیاج دارند در آتیه خودشان می ‌آیند و مرا انتخاب می‌ کنند و این ها هم که الان داد می‌ زنند و با ژست‌های مختلف عکس می‌ گیرند در آینده نمی‌ توانند بار ریاست جمهوری را به آخر برسانند. و ملت همین جوری که در پیدا کردن امام نقش واحدی داشتند و با عکس و پوستر امام را پیدا نکردند. در مسئله ریاست جمهوری هم مردم باید بروند سراغ آن شخص نه این که با عکس و پوستر وقت مردم را بی خود و بی‌ جهت بگیرد. و خلاصه آن که روی این جهت که من دیدم الان اختلاف و تشتت می ‌افتد و گفتند امام فرموده رئیس جمهور نباید روحانی باشد (با اینکه امام این حرف را نفرموده بلکه فقط امام فرمود دلم می‌ خواهد روحانی نباشد یعنی فقط یک مسئله اخلاقی را عنوان کرده بود) با این حالت ناچار و لاجرم و از روی بیچارگی گفتم باز بنی‌ صدر بهتر از دیگران است و حال آنکه من در بنی ‌صدر هم آن قاطعیت را سراغ ندارم که این مملکت را بتواند نجات بدهد من عقیده‌ ام این است که خدا می ‌داند اگر من در انتخابات شرکت می‌ کردم و اسمم اول در می ‌آمد، همانشب عزالدین و قاسملو و همه اینها از این مملکت در می‌ رفتند.

س: نهایت این رقابت ‌ها را فکر می ‌کنید به کجا می ‌کشد؟

ـ من این نوع رقابت‌ ها را مُضر می ‌دانم چون فکر می ‌کنم این رقابت‌ها، رقابت ‌های سرمایه‌ داری آمریکایی است. در جمهوری اسلامی ما که با تمام معنا با آرمان ‌های صهیونیستی و آمریکایی‌ ها داریم مبارزه می‌ کنیم، یک انتخابات با الگوی آمریکایی را شروع کرده‌ ایم و این با سرنوشت ما در آتیه بازی می‌ کند.

مصاحبه دکتر حسن روحانی:

س: این نشست به خاطر چیست و هدف اصلی از این جلسه چه بوده است؟

ـ ما آمده ایم اینجا تا مشخص شود ماهیت روحانیت مبارز چی هست.

س: در مورد کاندیدها، تا آنجا که من می ‌دانم حوزه علمیه قُم با روحانیت مبارز تهران از نظر کاندیدا یک اختلافاتی دارد، ممکن است بفرمائید حقیقت چیست؟

ـ این مسئله هم بستگی به همان سئوال اول دارد که روحانیت مبارز چه کسانی هستند. یک اعلامیه ای آمده که روحانیت مبارز با اکثریت آراء به آقای بنی‌ صدر رای می ‌دهد ولی روحانیت مبارزی که ما می ‌شناسیم و در مبارزه بوده‌ اند و سهم مبارزاتی داشته ‌اند و دارند آنها معلوم نیست که اکثریت آراء شان آقای بنی ‌صدر باشد. باید جلسه دیگری تشکیل به دهیم و مبارزین جمع بشوند تا معلوم شود.

س: شما چه مزایایی برای آقای جلال الدین فارسی قائلید که آن مزایا در آقای بنی صدر وجود ندارد؟"

جلال مکتبی تر است. ـ عرض کنم ما البته قصد تنقیض آقای بنی‌ صدر را که نداریم، زیرا ایشان که چه رئیس جمهور بشوند و چه نشوند باید در حکومت آینده نقش عمده ای را ایفاء بکنند. مسئله اینست که وقتی جلال و بنی‌ صدر را در کنار هم می گذاریم و مقایسه می کنیم هر دو این ها نقاط قوت و نقاط ضعف هایی دارند و هیج کدام هم این چنین نیست که صد در صد ایده آل باشند در عین حال ما به دو مسئله توجه کرده ‌ایم و گفته ‌ایم جلال بهتر است یکی خط مشی مبارزه سیاسی اش و یکی خط مشی مکتبی اش، خط مکتبی جلال از سال 37 ـ 39 با کتاب هایی که (منجمله کتاب انقلاب تکاملی اسلام و نهضت انبیاء و سایر کتابها) نوشته بیشتر توی خط راستین اسلام هست اما کتاب هایی که آقای بنی‌ صدر نوشته اند. پس بنابراین از نظر مکتبی بودن، جلال مکتبی تر است(یعنی نسبت به آقای بنی‌ صدر بیشتر روی خط اسلام راستین است) و از جهت خط مشی های سیاسی، آقای بنی‌ صدر از همان اول توی جبهه ملی بود تا همین اواخر هم توی جبهه ملی بود، منتهی جبهه ملی را در خارج از کشور درست کرده بود. اما جلال به خوبی یک انتخابگر زبده‌ ای بود یعنی از جبهه ملی رفت به نهضت آزادی از نهضت آزادی رفت به گروه موتلفه و از موتلفه رفت به گروه های چریکی زیر زمینی و عبور کرد در خط راستین و واقعی امام، یعنی مرتب انتخابگر خوبی بوده است و از هر گروهی رفته به گروه دیگر و به محض اینکه انحراف را دیده این گروه را رها کرده و به گروه دیگری که نزدیکتر بودند و می‌ توانسته با آن کار کند، رفته جلو. در حالی که می بینیم بنی ‌صدر همان جبهه ملی را چسبیده تا آخرش و همان مسائل مصدق و مقایسه مصدق و خمینی هنوز برای ایشان مطرح است.

س: اگر در نظر بود جلال به عنوان رئیس جمهور کاندید بشود با توجه به اینکه این مسئله از خیلی قبل قابل پیش بینی بود، چرا ایشان را در کارهای اجرایی مملکت دخالت ندادند تا خود را بشناساند و یا حزب جمهوری که ایشان را معرفی کرده چرا ایشان را به مردم معرفی نکرد و ایشان یک گمنامی برای مردم باقی ماند؟

ـ جلال قبل از آقای بنی ‌صدر در جامعه ما مطرح بوده است آقای بنی ‌صدر فقط یک سال است که در جامعه ایران ما مطرح است البته قبل از آن هم کمابیش مطرح بوده است ولی جلال از سال 40 و 41 در جامعه ما مطرح بود.

س: اما این یک واقعیت است که در حال حاضر جلال از این بابت عقب مانده؟
ـ قبول است زیرا بعد از پیروزی انقلاب، در سخنرانی ‌ها و کارهای اجرایی که بنی‌ صدر بوده، جلال نبوده است.

س: بله منهم همین را می ‌گویم و می ‌پرسم به چه دلیل بعد از پیروزی انقلاب که هم جلال در جامعه حضور داشت و هم بنی ‌صدر، امام معمولاً آقای بنی‌ صدر را بعنوان نماینده به اطراف می‌فرستاد؟

ـ البته من یادم نیست که امام آقای بنی ‌صدر را جز در یکی دو مورد به جایی فرستاده باشند. ولی شورای انقلاب ممکن است فرستاده باشد. با این همه هیچ کدام از اینها دال بر صلاحیت فرد در همه امور نمی‌ شود، زیرا ما می‌ توانیم بگوییم جلال هم نماینده امام در سازمان الفتح بوده است.

س: ولی این یک سؤالی است برای مردم که چرا آقای فارسی در طول این مدت که از انقلاب گذشته در کارهای اجرایی حضور نداشته؟

ـ هنوز خیلی ها هستند در مملکت ما که در کارهای اجرایی نبوده اند و نیستند و این مسئله هیچ گونه دلیلی بر نقض آنها نیست. به علاوه کسانی که در کارهای اجرایی بوده اند و نابسامانی هایی در مملکت بوده، می توانیم به آنها انتقاد بکنیم که چرا اینها این نابسامانی‌ها را با وجودی که در کارهای اجرائی مملکت بوده اند، نتوانسته اند رفع بکنند. و همان طور که بودن حسن نزیه و امیر انتظام و مقدم مراغه‌ ای در کارهای اجرایی مملکت، دلیل شایستگی آنها نیست همان طور هم نبودن افراد در کارهای اجرایی مملکت دلیل عدم شایستگی آنها نیست.

ملاک‌ها و ضوابط انتخاب

س: مردم بنی ‌صدر را می شناسند و در مسلمان بودن او شکی ندارند و به او اطمینان دارند، از طرفی مردم به جلال هم که مورد حمایت حزب جمهوری اسلامی است، اعتماد دارند. به همین جهت اکثر مردم در انتخابات یکی از این دو نفر دچار تردید و دو دلی شده اند شما برای از بین رفتن این تردید چه ملاکها و ضوابطی را پیشنهاد می‌ کنید تا مردم بتوانند با در نظر گرفتن این ملاکها کاندیدای خود را قاطعانه انتخاب کنند؟
ـ من فکر می کنم دو راه پیش پای مردم هست که راه، راه عمیق‌ تری هست و یک راه، راه ساده‌ تری هست. اما به عمق اولی نیست راه عمیق تر این است که خود مردم تاریخچه زندگی این دو نفر را با دقت مورد بررسی قرار بدهند و موضع‌ گیری‌ های سیاسی آنها را در تاریخ مبارزاتی گذشته‌ شان به دقت مطالعه کنند کتاب هایی را که تالیف کرده‌ اند و سخنرانی‌ هایی را که هر دو داشته به دقت و بدون پیش داوری قبلی مورد مطالعه قرار بدهند.

اگر چنانچه توانستند تشخیص بدهند، طبیعی است که این تشخیص ملاک و معیار خواهد بود. اما اگر نتوانستند از راه دوم پیش بروند یعنی مردم از هر کس که به او اعتماد دارند، بپرسند (فرقی نمی کند ممکن است بیک فرد اعتماد داشته باشد و ممکن است به یک ارگان و گروه اعتماد داشته باشد) و حال آنچه باید برای مردم مطرح باشد نه حزب بازی و گروه بازی است. به علاوه رئیس جمهور می‌ خواهد نخست وزیر را نامزد بکند و می خواهد اعضا کابینه‌ ای را که نخست وزیر پیشنهاد تصویب بکند و بر طبق قسم نامه باید سوگند بخورد که مجری قانون اساسی ایران و حافظ مذهب رسمی کشور یعنی تشیع باشد. این ها را ملت باید در نظر بگیرند و رای بدهند.

س: اکنون دارد یک مرحله خطرناکی پیش می ‌آید بین طرفداران بنی صدر و جلال‌الدین فارسی، بین روحانیت مبارز تهران و حوزه علمیه قُم چه اختلافی است در تایید این دو نفر کاندیدا که امروز این سر و صدا را بپا کرده؟

شرایط رئیس جمهور

ـ این فقط یک تشخیص موضوع است. والا همه این ها اطلاع دارند که شرایط یک رئیس جمهور چیست منتها اختلاف در تشخیص است. روحانیت مبارز تهران جمع شده اند با یکدیگر و رای گرفته‌ اند و با اکثریت آراء بنی‌ صدر را پذیرفته اند البته خود این ها هم در بینشان اختلاف بود و علتش هم آن است که چندین بار رای خود را عوض و بدل کرده اند به هر حال تا این ساعت که ما با هم صحبت می کنیم در بین حوزه علمیه قُم به جلال‌الدین فارسی رای می‌ دهند. در روحانیت مبارز تهران نظرات با بنی صدر است( آن دو بودند چو گرم زد و خورد ـ دزد سوم خرشان آمد و برد.)

س: شما فکر می کنید نهایتاً آراء به سود چه کسی (جلال یا بنی صدر) تغییر خواهد کرد؟

ـ من فکر نمی‌ کنم این ها به یک توافق و نظر مشترک برسند و من با این زمینه ای که دیدم تصور می ‌کنم روحانیت مبارز تهران و حوزه علمیه قُم نتوانند به یک ائتلاف برسند و چنان چه این ها از قبل با هم مشورت می ‌کردند خیلی نتایج بهتری می‌ توانستند بگیرند.

س: ولی من که با یکی از روحانیون اینجا صحبت کردم ایشان گفتند ما آمده‌ ایم اینجا تا مشخص کنیم روحانیت مبارز تهران واقعاً چه کسانی هستند، شما چه می‌ گوئید؟

ـ بله این مطلب مطرح شد و آقای خسرو شاهی هم جوابشان را دادند.

س: آیا آقای خسرو شاهی جزو روحانیت مبارز تهران هستند؟
ـ بله

خسرو شاهی:

س: نسخه این جلسه ای که داشتید چه بود و به چه منظوری؟

ـ دعوت همه روحانیون برای وحدت کلمه و حفظ آزادی که هر کسی مختار است به هر کس که می‌ خواهد رای بدهد.

س: خوب به چه نسخه ‌ای رسیدند روحانیون زیرا ظاهراً بین حوزه علمیه قُم و روحانیت مبارز اختلافاتی در تعیین کاندیدای ریاست جمهوری وجود دارد؟

ـ خسرو شاهی ـ بله این اختلاف لازمه آزادی است اگر به خواهیم آزادی بشود، این اختلافات باید باشد.

س: آیا به یک نتیجه کلی نرسیدید که ائتلاف بکنید؟

ـ نخیر اینکه یک دسته ‌ای بیایند و رای خود را به دیگران تحمیل کنند امکان پذیر نیست و هر کسی آزاد است یعنی جامعه روحانیت با حفظ مقام روحانیت مثل سایر اقشار است. قشرهای دیگر آزادند شما نمی توانید بزازها را جمع کنید و به گوئید همه تان به یک نفر رای بدهید بزازها آزادند، این نشان دهنده آزادی مطلق در انتخابات است در تمام دنیا.
مسئله ولایت فقیه

س: ظاهراً از آقای بنی ‌صدر ایراداتی گرفته و می‌ گیرند که ولایت فقیه را ایشان قبول ندارند؟

ـ این لازمه مبارزات انتخاباتی است. ایشان ولایت فقیه را کاملاً قبول دارند و من یادم می‌ آید که در رژیم طاغوتی وقتی مبارزات انتخاباتی شروع می‌شد کاندیداها مثلاً به رقیب خودشان می‌ گفتند، این ختنه نشده مسلمان نیست.

س: ولی کسانی که این ایراد را می‌ گیرند به سخنرانی آقای بنی‌ صدر در مجلس خبرگان استناد می‌ کنند؟

ـ نه خیر به هیچ وجه اینطور نیست و ما معتقدیم که ایشان به ولایت فقیه هیچ اشکالی ندارند و ما هم که نمی ‌خواهیم مثلاً یک مقدس اردبیلی پیدا بکنیم و انتخاب کنیم چون بالاخره اینها هم بشرند و بنظر روحانیت مبارز خیرالموجودین بنی‌ صدر است.

س: آیا روحانیت مبارز تهران التزامی هم از آقای بنی ‌صدر گرفته برای این مسئله؟

ـ نه نه التزام نگرفتیم اما گفتیم آقای بنی‌ صدر ما همان قدرتی را داریم که شاه با آن قدرتش و با آن پشتیبانانش را از مملکت بیرون کردیم و رژیمش را سرنگون کردیم اگر مخالف اسلام چیزی دیدیم ما باز همان روحانیون هستیم!!

س: آیا استبداد فقیه معنا دارد؟

ـ بله معنا دارد.

س: با توجه به اینکه فقهیی به مرتبه ولایت می ‌رسد که خود را از تمام آلایش ‌های نفسانی که یکی از آنها دیکتاتوری هست پاک و مبرا کرده باشد. آیا حرف آقای بنی‌ صدر که گفته بودند دیکتاتوری فقیه را قبول ندارم، می‌ تواند درست باشد؟

ـ در قانون اساسی اول که پیشنهاداتی شده بود جوری بود که لازمه ‌اش دیکتاتوری بود و همه اشکالات هم بر سر همان پیشنهادات بود. ولی این چیزی که تصویب شده است. این یک قسمتی است که در مذهب شیعه از غیبت امام زمان تا حالا همان ولایت هست عملاً، مثلاً در زمان طاغوت می آمدند نزد من و می ‌گفتند این یک فرش دزدی است که پیدا شده است، چکارش کنیم؟ من می‌ گفتم ببرید بقیمت روز به فروشید و پولش را بدهید به فقیر، خود این مطلب ولایت فقیه است.

س: این چیزی که فرمودید مفهوم درستی است از ولایت فقیه منتها آقای بنی‌ صدر در روزنامه خودشان کاریکاتوری چاپ کرده ‌اند که مترسکی را بعنوان رئیس جمهور نشان می‌ دهد و می‌ خواهد نتیجه بگیرد که مقام ریاست جمهوری در مقابل این ولایت فقیهی که در قانون اساسی هست، هیچ کاره است و فقط یک مقام تشریفاتی است؟

ـ نه اینجور نیست، ما در خصوص ولایت فقیه با ایشان صحبت کردیم و ایشان هم در مجلس خبرگان رای مثبت دادند و رای شان موجود است.

ناطق نوری:

س: آیا حوزه علمیه قُم توانست با روحانیت مبارز تهران بیک نتیجه‌ای برسند؟

ناطق نوری: اینکه مسلماً نه زیرا در اینجا نتوانستند به نتایجی برسند و روحانیت حوزه علمیه قُم هم نتوانستند در اینجا صحبت ‌های خودشان را بکنند و وقت تمام شده، برفتند.
س: ظاهراً در همین تهران هم روحانیت مبارز تهران، علی رغم اعلامیه ‌اش که می ‌آید بیرون ولی عده ‌ای از روحانیونی که ما می ‌شناسیم چهره‌ شان را که این ها واقعاً هم مبارز بوده‌ اند خودشان را جزو این روحانیت مبارز تهران نمی‌ دانند و قبول ندارند این روحانیت مبارز تهران را، آیا اختلاف هست بین آنها؟

ـ نه علت اینکه قبول ندارند سبب اختلاف در بین آن ها نیست بلکه مسئله اینست که سازماندهی منظمی در کار نبوده و نتیجاً در این تشکیلات جدیدی که بنام جامعه روحانیت مبارز بوجود آمده از عده‌ ای دعوت نشده و این عده بی اطلاع از تشکیلات و سازماندهی جدید بی اطلاع از تصمیمات جدیدی و منجمله تصمیمات در مورد رئیس جمهوری بوده ‌اند و حالا تحت این عنوان نیستند، این است که آزادند نظر دیگری را در کاندیدا داشته باشند که این نظر خود را خواهند داد.

س: آیا آقایانی که با روحانیت مبارز تهران موافقتی در مورد کاندیدای ریاست جمهوری ندارند، قصد ندارند که اعلامیه جداگانه‌ ای به طور دسته جمعی بدهند؟

ـ این منوط به این هست که ببینند آیا مصلحت هست یا نه یعنی آیا مصالح این کار بر مضار آن می ‌چربد یا خیر؟

س: خود شما با اعلامیه با اعلامیه روحانیت مبارز تهران موافقید یا نه؟

ـ چون ما در مذاکره با آنها هستیم و امکان دارد که در مذاکراتمان به یک نتیجه ‌ای برسیم احتمال این هست که اعلامیه ‌ای ندهیم ولی اگر مذاکرات ما با این آقایان به نتیجه نرسد بیانیه با امضاء خواهیم داد و نظر خودمان را در مورد کاندیدای ریاست جمهوری ابراز خواهیم کرد.

س: من حیث المجموع این مسئله چگونه پایان یافت؟

ـ این جلسه بیشتر برای این بود که زمینه ‌سازی بیشتری بشود که روحانیت مبارز تهران شکل جدیدی به خود بگیرد که دیگر با این گونه مسائل برخورد نکنیم.

س: حلسه بعدی روحانیت مبارز تهران کی هست؟

ـ مشخص نیست.

س: نظر شما در مورد کاندیدای ریاست جمهوری چیست و به چه کسی رای خواهید داد؟
ـ خود من به جلال رای خواهم داد.

معیارهای شرعی

ـ س: با توجه به اینکه جلال چهره ای است که لااقل در این مدت انقلاب برای مردم ناشناس مانده ـ شما چه معیارهایی را برای رای دادن به جلال در نظر داشته ‌اید؟
ـ عیب کار این است که ما می ‌خواهیم چهره‌ ها را در شش ماه بشناسیم و حال آنکه اگر این را معیار بگیرید آنوقت سؤال خواهند کرد که آقای بنی ‌صدر هم در ایران یا قبل از پیروزی انقلاب حداقل ناشناخته بوده.

س: بله این درست است منتهی با اذعان به این مطلب که کتاب های جلال خیلی زودتر از کتاب های آقای بنی‌ صدر به بازار آمد و از این بابت جلال پرسابقه ‌تر است ولی مع الوصف من این را که یک نقطه ابهامی است برای مردم، می‌ خواهم بپرسم که چرا جلال را در هیچ یک از کارهای اجرایی مملکت دخالت ندادند تا لااقل او هم شناخته بشود؟

ـ مسئله این است که معیار انتخاب رئیس جمهور و شرایطش این نیست که مردم او را خیلی بشناسند و یا شهرتی داشته باشد. این ها معیارهای شرعی نیست کما اینکه در مورد آقای بنی ‌صدر هم که تا قبل از پیروزی انقلاب در جامعه ایران مطرح نبوده، ملاک نمی‌ شود که به ریاست جمهوری انتخاب نشود. بلکه یک سری معیارها و ضوابط دیگری است که انسان انطباق می‌ دهد و بعد هم تشخیص می ‌دهد کدام یک از این آقایان را انتخاب بکند. با توجه به این که به هر دو آنها احترام می‌ گذاریم و معتقدیم هر دو اینها باید در انقلاب حضور داشته باشند و خدمت بکنند.

س: یکی دو تا از این ضوابط را که بر اساس آنها جلال را بر بنی‌ صدر ترجیح می ‌دهید به ما بگوئید تا مردم هم وقتی روزنامه را می‌ خوانند بدانند انتخابشان چه ملاکی باید داشته باشد؟

ـ البته نظرات من که معیاری برای مردم نمی‌ شود اما چیزی که هست ما خط عقیدتی و ایدئولوژیک آنها را بررسی می‌ کنیم و این که از چه موقعی وارد مبارزه شدند و چه خطوطی را تعقیب کرده ‌اند تا به اینجا رسیده ‌اند و مسئله دیگر موضوع اعتقادشان به امامت و ولایت فقیه هست که البته هر دو معتقد هستند منتهی در نسبت ‌های مختلفی این اعتقاد وجود دارد. و مسئله دیگر هم هست این است که، دوستان و رفقایی که تاکنون با هم کار کرده‌ اند که قهراً اگر کسی بیآید روی کار یقیناً از دوستان و نزدیکان خودش که شناخت بیشتری روی آنها دارد استفاده می ‌کند. این است که دوستان و یاران و برادران دیگر هم معیار می ‌شوند که با کی ها تاکنون کار کرده‌ اند و کی ها با او هستند و کسانی که احتمالاً بیایند روی کار چه کسانی بعنوان شاخه‌ های حکومت آینده احتمالاً روی کار خواهند آمد. این هم معیار دیگری برای انتخاب ما بوده است.[19]

در نگاه دوم: حمایت و پشتیبانی شخصیت‌های روحانی، مذهبی، جمعیت ها، انجمن‌ ها، كانون ها، کنفدراسیون، سازمان ‌ها، احزاب و...از آقای بنی صدر از سراسر كشور را که صفحات روزنامه ‌ها را پر كرده بودند، باز نویسی می کنیم:

آیت الله سید جلال طاهری امام جمعه اصفهان، پس از دیدار با امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی ایران در قُم، در پاسخ به این سؤال که شما و روحانیت اصفهان چه کسی را برای رئیس جمهوری معرفی می‌کنید اظهار داشت:« جامعه روحانیت مبارز اصفهان به آقای ابوالحسن بنی‌ صدر رأی می‌دهد.[20] و ایشان در اطلاعیه دیگری چنین نوشت:« بسم الله الرحمن الرحیم. انتخاب اولین ریاست جمهوری آزمایش بزرگی است که ملت مسلمان ایران در آستانه آن قرار گرفته است اینجانب تصمیم به اعلام نظر خود نداشتم ولی از پرسشهای مکرر و پی در پی احساس کردم شاید که کتمان نظریه در موقع حساس و سرنوشت‌ ساز خلاف وظیفه شرعی باشد. لذا براساس آنچه پس از مذاکرات شخصی و گفتگوهای پیاپی و دقت در حد امکان و توان با ملاحظه مصلحت اسلام و کشور بدست آورده ‌ام آقای دکتر سید ابوالحسن بنی‌ صدر را شایسته ریاست جمهوری دانسته و به ایشان رأی خواهم داد. موفقیت همه را در انتخاب فردی لایق و ارزنده که رضای خداوند به صلاح اُمت اسلام است خواهانم. امید که عمل ما بر مبنای ضوابط باشد نه روابط. والسلام علی من اتبع الهدی. 23/10/58 [21]

حضرت آیت الله رضا زنجانی:« بسم الله الرحمن الرحیم. نظر به اینکه عده کثیری از طبقات مختلف و برادران ارجمند نظر این جانب را در انتخابات ریاست جمهور استفسار کرده اند لهذا به حُکم وظیفه اعلام می دارد. در وضع حاضر و موقعیت حساس فعلی تعدد مقام مسؤل را نمی توانم جایز و به صلاح ملت بدانم و بنظر قاصر ضرورت دارد که شخص شخیص حضرت آقای خمینی مدظله مسؤلیت مقام ریاست جمهوری را قبول فرمایند و به نظر قاصر پذیرش این امر به هیچ وجه منافی مقام شامخ فقاهت نیست، و حضرت حجه الله البالغه امیرالمومنین صلوات الله علی رسوله و علیه با آن مقام ولایت عظمی و امامت کبری بعد از شیوخ ثلاثه از طریق انتخاب "بیعت" تصدی حکومت را قبول فرمودند لهذا لازم می دانم که عموم برادران عزیز و فقهم الله آراء خود را بنام معظم له به صندوق آراء ریخته و با اصرار و التماس پذیرش این مسؤلیت را از ایشان استدعا نمایند. و چنانچه علل و جهاتی در نظر ایشان باشد که بر من روشن نیست و از قبول این امر امتناع فرمایند در این صورت شایسته تر از همه اشخاصی که مورد عنایت معظم له هستند جناب آقای سید ابوالحسن بنی صدر می باشند و فقه الله لخدمه الدین والمسلمین انشاء الله تعالی. والسلام علی اخوانا المؤمنین و رحمه اله و برکاته. 12 صفر 1400 . رضا الموسوی الزنجانی [22]

استاد محمد تقی شریعتی: در باره رئیس جمهور آینده ایران گفت: اگر امام چند نفری را تائید کنند مسلماً آقای بنی صدر در راس و در ردیف اول خواهد بود.[23]

حضرت آیت الله سید کاظم مرعشی در مصاحبه ای کوتاه نقطه نظرهای خود را در باره رئیس جمهور آینده ایران بیان داشتند. آیت الله مرعشی در این مصاحبه گفتند کسی را که ما صلاحیت شان را تائید می کنیم باید کسی باشد که ابتدا ثبات و امنیت برای مردم به ارمغان بیاورد. آنطور که معلوم است نظر مردم بیشتر تمایل به آقای بنی صدر دارد. ایشان بودن که انصافا تاکنون نشان داده که مشی صحیحی داشته است. البته نباید از نظر دور داشت که آنها که من می شناسم یکی دکتر بنی صدر و دیگری دکتر مدنی هست. که ایشان هم خوب خوب است البته دکتر مدنی یک سرباز خوب است و بنی صدر یک سیاسی در سطح عالی. باید دید پس از این مملکت به یک سیاسی بیشتر نیاز دارد یا به یک سرباز. آقای بنی صدر زوجنیتین[دو وجهی] است. هم روحانی و و هم سیاسی است. البته دکتر مدنی هم همینطور. آنچه مسلم است رئیس جمهور باید کسی باشد که در خط امام باشد. دولت مرکزی باید توقعات مردم استانها را مجتمع کند. آقای بنی صدر یک مرد انقلاب است و از قبل هم انقلابی بود. ایشان در فوت مرحوم پدرشان که به نجف آمده اند با من تماس گرفتند. من از قدیم ایشان را می شناسم. بنی صدر مردی است که نقشه های انقلابی خوبی هم داشت بلکه او در انقلاب سهم بزرگی دارد، حتی امام از نقشه های او تقدیر کرد. اعتصابهای اقتصادی شاید نظر بنی صدر بود که حکومت را بزانو در آورد بطوریکه شنیدم ایشان آن نقشه را در میان گذاشته است رئیس جمهور باید یک دید جهانی خوب داشته باشد و ما دیدیم، دید جهانی ایشان هم خوب بود. باید درک اجتماعی داشته باشد که درک اجتماعی بنی صدر در سطح عالی است. رئیس جمهور باید مآل اندیش باشد و تنها به امروز مملکت نیاندیشد، باید ببیند فردا مملکت چه می خواهد. آقای بنی صدر هم که مآل اندیش است. باید دید ایران پس از این نیاز به یک سیاستمدار دارد یا یک سرباز. اگر مرد سیاسی می خواهید بنی صدر در سطح عالی است. ولی اگر محتاج سرباز است دکتر مدنی یک سرباز است. من بنی صدر را هم از نزدیک دیدم و می شناسم و هم از خلال سخنرانی هایش بطرز تفکر او پی برده ام او یک سیاسی است نه یک سیاسی پلی تیکی بلکه سیاسی اسلامی. انقلاب گاهی جنبه تخریبی دارد بعد از آن جنبه سازگاری و آشتی. رئیس جمهور باید طباخی باشد که از نمک شور و آبی شیرین غذائی بسازد که به صلاح جامعه باشد. اکنون گروه های مختلف در مملکت وجود دارد، یک مرد سیاسی در سطح عالی مانند بنی صدر می تواند که توقعات نیروها و جنبه های سازگاری را اشباع کند. مملکت ما، اکنون نیاز به یک سیاستمدار مانند بیسمارک دارد که سمبل سیاستمداران بود، بنی صدر مرد سیاست و قاطعیت و عمل است. رئیس جمهور باید تفکرات محمد و قاطعیت و شجاعت علی را داشته باشد. بنی صدر با حذف ربا بزرگترین خدمت را به مسلمانان و اسلام کرد البته من نمی دانم مبلغ کار مزد زیاد است یا کم چون آنرا بنی صدر که خود استاد اقتصاد است بهتر می داند ولی حذف بهره کار خوبی بود و سطح را خیلی جلو آورد. احکام و فرهنگ و اقتصاد اسلامی باید از این زودتر پیاده می شد. چون هرچه دیر شود به زیان اسلام است.[24]

حجت الاسلام علی تهرانی«...در بین نامزدهای فعلی من آقای بنی‌ صدر را از همه جهات ارجح تر می ‌بینم، چون ایشان استقلال فکری دارد و وابستگی به دسته و حزب خاصی ندارد. آقای بنی ‌صدر برخلاف آنچه بعضی ‌ها شایع کرده ‌اند از کسانی هست که اعتقاد و ایمان به ولایت فقیه دارد و در مجلس خبرگان نیز به آن رأی مثبت داد. منتها نظراتی اصلاحی و اصولی داشت که متاسفانه مورد قبول مجلس واقع نشد ولی ایشان به ولایت فقیه رأی مثبت دادند. [25]

سید حسین خمینی فرزند سید مصطفی خمینی عصر دیروز در مسجد چهار مردان قُم در حضور عده کثیری از مردم...گفت:«... من آقای به آقای سید ابوالحسن بنی ‌صدر رأی می‌ دهم. وی افزود این نظر را برای این ندادم که عده‌ ای از آن استفاده کنند، بلکه این نظری است که خود من از اکثریت جوانان مسلمان آموخته ‌ام طبق تحقیقات شخصی که کرده‌ ام 85 در صد از جوانان مسلمان این مرز و بوم نظرشان آقای بنی ‌صدر است. در پایان شرکت کنندگان در مجلس با شعار "این است شعار ملت، رئیس جمهور بنی ‌صدر"، "صد در صد بنی‌ صدر" به راهپیمایی در خیابان ‌های قُم پرداخته و در مقابل ستاد انتخاباتی ریاست جمهوری بنی‌ صدر در قُم تجمع نمودند و شعارهای خود را تکرار کردند.[26]

استاد محمد آل اسحاق: اساتید حوزه علمیه قُم پیرو خط امام از بنی‌ صدر پشتیبانی می ‌کنند.[27]

آیت الله سید محمد علی انگجی نماینده مجلس خبرگان از آذربایجان شرقی طی اطلاعیه‌ای پشتیبانی خود را از کاندیداتوری ابوالحسن بنی‌ صدر اعلام نمود:«آقای بنی‌ صدر یک فرد با صداقت و مبارزی است و در سنگر اسلام و اُمت مبارزه امان ‌ناپذیری را کرده است از این رو ما به مبارزه ایشان با طاغوت چه در داخل و چه در خارج ایمان داریم و از ایشان انتظار داریم به محض تصدی به این پُست استقرار نظم و آرامش در اولویت اول گرفته و در این مورد اقدامات عاجلی به عمل آورد و رسیدگی به امور کشاورزی و طرح همگانی نمودن کشاورزی در میان روستائیان و به خودکفایی رساندن ایران از این جهت از اهداف مهم هر فردی است که احساس مسؤلیت کرده است و رسیدگی به حال مستضعفین همانطور که امام به کرات گفته باید در مد نظر گرفت در این راه از هیچگونه سعی و در کوشش مضایقه ننمود زیرا طبقه مستضعف در پیشبرد انقلاب نقش مهمی ایفا نموده است.[28]

آیت الله مکارم شیرازی:«... من شاهد و ناظر بودم که آقای بنی ‌صدر در مجلس خبرگان رأی مثبت به ولایت فقیه داد این را با چشم خود دیدم. مگر ممکن است کسی حکومت اسلامی را که یک حکومت مکتبی است بپذیرید و حضور متخصصان اصل مکتب را در بافت حکومت نفی کند این چه حکومت اسلامی می ‌شود؟ و من متاسفم که بعضی افراد در مبارزات انتخاباتی به نفع افراد مورد علاقه‌ شان گاهی از اخلاق اسلامی فاصله می ‌گیرند و یکدیگر را به اموری که واقعیت ندارد متهم می ‌کنند امیدوارم توصیه امام بیدار و آگاه را در این زمینه فراموش ننمایند و از اینگونه کارها خودداری کنند من نمی‌ گویم آقای بنی ‌صدر معصوم است بلکه می‌ گویم او لایق‌تر و شایسته‌تر است.[29]

آیت الله علامه نوری (یحیی نوری):« از بنی صدر حمایت خواهم کرد.»[30]
آیت الله شهابالدین اشراقی، داماد آیت الله خمینی پس از اعلامیه رسمی جامعه مدرسین حوزه علميه قُم در حمایت از جلال الدین فارسی نيز گفت:«...من دو نکته را در این زمینه تذکر می ‌دهم. یکی آنچه در تعیین رئیس ‌جمهوری و انتخاب آن از طرف ملت شریف ایران بیشتر مورد توجه باید قرار گیرد شایستگی او در راه سازندگی و بهسازی کشور است. ملتی که از بند رسته و دوره اختناق را پشت سر نهاده و به آزادی کامل رسیده طبعاً سطح توقعات او از قوای اجرایی در نقطه اوج است و چون رشد سیاسی او هم رویه اوج است می ‌توان با آگاهی ‌هایی حد متوسطی در بر آوردن انتظارات این ملت در پیش گرفت و اگر کسی به مقام ریاست جمهور برسد که به این مهم توجه نکند و یا ناشی ‌گری های در این برخورد اعمال نماید که حالت آزردگی و یا یاس و یا عصیان در جامعه پدید آورد ممکن است مشکلاتی پیش آید که انقلاب اسلامی ما در راه به ثمر رسیدن آفت‌زده گردد بنابراین به نظر من شرط اول در انتخاب رئیس جمهوری لیاقت در راه سازندگی و زیرکی رئیس جمهور در آن که چگونه این خرابه موروثی را بسازد و چگونه به توقعات مردم جامه عمل بپوشاند که نه سیخ بسوزد و نه کباب زیرا در کوتاه مدت نه می ‌توان تمام خرابی ‌ها را جبران کرد و نه ملت حاضر به ادامه وضع گذشته است حل این مشکل مردم توانا می‌ خواهد که در کوتاه مدت طوری عمل کند که حالت یاس یا عصیان جامعه را فرا نگیرد والا هم یاس خطر ایجاد می‌ کند. جلوگیری از این خطر باز هم بر عهده مردم مسلمان و آگاه ایران است که کسی را انتخاب کنند که قاطع و سازنده و تنها و روانکاو باشد روی این نکته باید گفت کسی را انتخاب کنیم که مومن به انقلاب اسلامی و مومن به سازندگی بوده هم دردمند باشد و هم درد ملت را لمس کرده باشد بر این اساس می‌ توانم ادعا کنم که بین کاندیداهای ریاست جمهوری مردم می‌دانند چه کسی را باید انتخاب کرد دوم هیچ گروه و هیچ دسته‌ ای سزاوار نیست در تبلیغ و معرفی کاندیدای خود به هیچ عنوان پای مقام رهبری را به میان آورده با قرائتی ساختگی به تصریح و یا تلویح مردم را اغفال نموده که کاندید ما مورد تایید امام است زیرا امام کسی را تایید می ‌فرمایند که اکثریت ملت او را تعیین کند اما به چه کسی اکثر مردم می ‌بایست رای دهند امام کاری ندارند و پیدا است که مردم ما که این انقلاب را با خون هزاران شهید به ثمر رسانده‌ اند انسانی را به کرسی ریاست جمهوری می ‌نشانند که مومن به انقلاب اسلامی باشد این دیگر شرطی نیست که به آن تذکر دهیم این ملت مسلمان و مبارز ایران است که پیکار در این کار کرده و سال‌ها محرومیت و زجر کشیده تا انقلاب اسلامی را به ثمر رساند طبعاً مردم رئیس جمهوری می‌ خواهند که مومن به انقلاب، مسلمان و وفادار به اسلام و پایبند به قانون اساسی باشد با این مقدمات اگر آقایان مدرسین حوزه علمیه قُم کاندیدایی را معرفی کرده‌اند گمان ندارد که این معرفی رابطه‌ای با مقام رهبری دارد چنانچه خود آقایان مدرسین هم این عرض مرا قبول دارند و نیز گمان نرود که تمام حوزه علمیه قُم این گونه نظر داده اند. بلکه نظرات در حوزه علمیه هم در این باره فرق میکند و عدهای هم می دانیم به ریاست جمهوری آقای بنی صدر علاقه دارند. چنان که شایستگان دیگری هم داریم که هر یک به نوبه ي خود می توانند برای مملکت مفید باشند.»[31]

آیت الله پسندیده:«... به جهاتی این جانب به سید ابوالحسن بنی صدر که سوابق اصالت و سیادت خانوادگی و تحصیلات عالیه دارند رأی میدهم.»[32]

آیت الله هاشم موسوی زنجانی: بسمه تعالی. چون مراجعات مکرری به اینجانب در مورد کاندیداهای ریاست جمهوری می‌ شود، لذا به اطلاع اهالی متدین و مبارز زنجان می ‌رساند که اینجانب یک رأی بیشتر نداشته و شخصاً به جناب آقای ابوالحسن بنی ‌صدر رأی خواهم داد. در خاتمه عظمت اسلام و مسلمین را از خداوند متعال خواهانم والسلام: هاشم الموسوی الزنجانی. [33]

آیت الله سید علی‌ محمد دستغیب:«بسمه تعالی. عده ‌ای از برادران سؤال می ‌کنند که به چه کسی رأی می ‌دهید. اینجانب با در نظر گرفتن این معنی که حرکتی ارزش دارد، که از مکتب اسلام (قرآن و سنت) سر چشمه گیرد، و این معنی را در جانب دکتر سید ابوالحسن بنی ‌صدر مشاهده نمودم، لذا برای ریاست جمهوری به ایشان رأی می‌ دهم و توصیه می ‌کنم که جهت خود را در مقابل دشمنان اسلام و قرآن (کافر ـ منافق ـ ظالم که همه عوامل امپریالیسم شرق و غرب ‌اند) واضح نموده تا اطمینان بیشتری در خط مشی اسلامی و قرآنی ایشان در برابر این گروه پیدا شود. سید علی ‌محمد دستغیب 28/10/58 .[34]

آیت الله سید محمد وحیدی. قُم خبرنگار انقلاب اسلامی ـ حضرت آیت الله حاج سید محمد وحیدی در پاسخ سؤالی گروهی از طلاب و دانشجویان مبارز قُم از معظم له پیرامون انتخاب ابوالحسن بنی‌ صدر برای ریاست جمهوری ایران نمودند، فرمودند:«بسمه تعالی. سیادت و اصالت خانوادگی جناب آقای دکتر سید ابوالحسن بنی‌ صدر دامت تائیداته بر همگان روشن و فضائل علمی و اخلاقی و خدمات ارزنده معلم له در انقلاب و وفاداری ایشان به جمهوری اسلامی، مورد تائید و تصدیق است موفقیت ملت شریف را در این امر خطیر از خداوند متعال خواستاریم. قُم ـ سید محمد وحیدی.[35]

آیت الله محمد تقی الحسینی النجفی. این اطلاعیه از طرف حضرت آیت الله آقای حاج سید محمد تقی الحسینی النجفی خطاب به اهالی چهار محال بختیاری و مخصوصاً اهالی محترم بروجن صادر گردید: بسم الله الرحمن الرحیم. نظر به اینکه عده زیادی از برادران و خواهران مسلمان به اینجانب مراجعه نموده و رأی اینجانب را در باره انتخابات ریاست جمهوری سؤال نموده ‌اند لهذا اعلام می‌ دارد که در وضع حاضر و خطیر، شخصیت شایسته و لایق و متعهد به اصول اسلامی را فقط جناب سید ابوالحسن بنی ‌صدر می‌ دانم. امیدوارم که برادران و خواهران مسلمان ایشان را انتخاب نمایند. والسلام علیکم و رحمه الله. سید محمد تقی الحسینی النجفی.[36]

عقیقی بخشایشی نویسنده اسلامی و مدیر مجله نوید اسلام با ارسال نامه‌ ای حمایت خود را از ابوالحسن بنی‌ صدر کاندیدای ریاست جمهوری اعلام کرد در این نامه آمده است حقیر بر اساس روش تعقل آزاد و دموکراسی اسلامی که در نوشته ‌ها و آثار و گفته‌ های استاد بنی ‌صدر مشاهده کرده است ترجیح می‌ دهد که در شرایط کنونی کشور ایشان مصدر کار و فرمانبردار و رهنمودهای انقلابی رهبر عالیقدر انقلاب باشند.[37]

آیت الله العلامه الفانی. جمعی از طلاب قُم طی نامه ‌ای از محضر آیت الله علامه فانی خواستار نظر ایشان در مورد انتخاب ریاست جمهوری شدند. آیت الله علامه فانی طی صدور اطلاعیه ‌ای اظهار داشتند. سلیل الاطیاب آقای سید ابوالحسن بنی‌ صدر دامت العالی مورد اعتماد و شایستگی این مقام را دارند و با در نظر گرفتن اعتقاد معظم له به ولایت فقیه و رأی مثبت به آن انتخابشان به جا و به مورد است. العلامه الفانی.[38]

حجت الاسلام شیخ محمود منزوی کبیر ضمن انتشار اعلامیه ‌ای پشتیبانی خود و اهالی قراء مسیله و یازده روستای دیگر را از کاندیداتوری سید ابوالحسن بنی‌ صدر اعلام داشتند: بسمه تعالی. تعداد زیادی از برادران ایمانی مومن به انقلاب اسلامی ایران پرسش می‌ کنند به چه فردی رأی می‌ دهید؟ اینجانب با بیانات رهبر عظیم ‌الشان انقلاب حضرت امام خمینی و توصیه‌ های مکرر ایشان به فردی که یار امام و حامی مستضعفین، متفکر مسلمان، انقلابی، مدیر و مدبر، متین و آرام، اصیل، بی ‌‌تکبر و با شخصیت باشد. این معنی را در جناب آقای دکتر سید ابوالحسن بنی‌ صدر مشاهده نمودم و به ایشان رأی می‌ دهم. الاحقر محمود بن ابراهیم منزوی کبیر.[39]

آیت الله حاج شیخ محمد باقر زاهد مهاجرانی:«بسم الله الرحمن الرحیم. بیانیه حضرت آیت الله آقای حاج شیخ محمدباقر زاهد مهاجرانی همدانی. در این موقعیت سرنوشت‌ ساز که بحمدالله انقلاب یک پارچه ملت ایران برهبری قاطعانه امام ارواحناه فدا انتخابات اولین ریاست جمهوری ایران آغاز می‌ گردد بر خود لازم می ‌دانم که برای آن که کشور از بحران سیاسی و اقتصادی نجات یابد، لذا چون جناب آقای سید ابوالحسن بنی‌ صدر را از خانواده با شخصیت روحانی ایران است، اینجانب به استاد بنی‌ صدر رأی خواهم داد. همدان ـ الاحقز محمد باقر زاهد مهاجرانی.[40]

استاد محمد تقی شاهرخی، از اساتید حوزه علمیه قُم و نماینده امام و حاکم شرع لرستان، چهار محال بختیاری، طی صدور اطلاعیه ‌ای پشتیبانی خود را از نامزدی ابوالحسن بنی ‌صدر اعلام نمود:«بسمه تعالی. با توجه به شرایط خاص مملکت و و تحقیقات و بررسی ‌هایی که شخصاً بعمل آوردم اینجانب برادر اندیشمندم، جناب آقای دکتر سید ابوالحسن بنی ‌صدر را ترجیح می ‌دهم. موفقیت ایشان را در محو نابسامانی‌ ها و سازش ‌کاری‌ ها و پاکسازی‌ و بازسازی جامعه و اجرای دقیق ضوابط اسلامی را خواستارم. سید محمد تقی شاهرخی خرم آبادی.[41]

حجت الاسلام داعی صبوری از قائم شهر ضمن صدور اطلاعیه‌ ای در رابطه با انتخابات ریاست جمهوری پشتیبانی خود را از کاندیداتوری آقای ابوالحسن بنی‌ صدر اعلام داشته‌اند.[42]

حجت الاسلام سید هادی خسروشاهی در گفتگویی با خبرنگار ما:«... من شحصاً به برادر دکتر سید ابوالحسن بنی ‌صدر رأی خواهم داد و این ناشی از شناخت قدیمی من از ایشان است. من با مرحوم پدر ایشان که یکی از شخصیت های روحانی معروف ایران بود آشنایی نزدیکی داشتم و از طریق مطالعه آثار دکتر بنی‌ صدر خود را از نظر فکری در مسایل اقتصادی با وی نزدیکتر می‌ بینم و از طرف دیگر چون بنی ‌صدر در کتاب کیش شخصیت نشان داده که با این پدیده ضد اسلامی که دامنگیر جامعه ما هم هست در نبرد خواهد بود لذا به او رأی خواهم داد...»[43]

حضرت مولوی عبدالعزیز رهبر مذهبی برادران اهل تسنن در بلوچستان در تماسی تلفنی با خبرنگار ما در مشهد در مورد شرکت مردم بلوچستان در انتخابات ریاست جمهوری گفت:« اکنون که امام فرموده اند اصل 12 همراه دیگر متمم ‌ها به رفراندوم گذاشته حواهد شد، ما در انتخابات ریاست جمهوری شرکت خواهیم کرد. از حضرت مولوی سؤال شد به کدامیک از کاندیداها رأی خواهید داد؟ وی گفت: رأی خود من، رأی امام خمینی خواهد بود و هر که ایشان را تائید کنند، من هم تائید می‌ کنم، لیکن چون تمایل مردم اینجا نسبت به آقای بنی‌ صدر و آقای مدنی است، من برادران خود را مختار می ‌کنم بر اینکه به هر کدام که مایل هستند، رأی بدهند.[44]

مصاحبه مطبوعاتی با ابو شریف. ابوشریف فرمانده سپاه پاسداران. برادر بنی‌ صدر را نسبت به سایرین برتر و ارجح می‌ دانم و به او رأی می ‌دهم...[45]

سید مجدالدین قاضی امام جمعه دزفول: بسم الله الرحمن الرحیم. نظر به اینکه زعیم عالیقدر آیت الله العظمی امام خمینی امر انتخاب کاندیداهای ریاست جمهوری را به خود مردم واگذار نموده‌ اند و به لزوم شرکت در این انتخابات (به شکوهمندی شرکت در رفراندوم جمهوری اسلامی ایران) تاکید فرموده ‌اند لذا از کلیه مردم مسلمان دزفول و روستائیان شریف انتظار دارد که با شوق و جدیت تمام در این امر حیاتی شرکت کرده، دیگران را ترغیب به این امر نمایند. این جانب در انتخابات نخستین ریاست جمهوری اسلامی ایران شرکت کرده با توجه به سوابق حسنه و تحصیلات عالیه اقتصاددان اسلامی، دکتر سید ابوالحسن بنی‌صدر به ایشان رأی می‌ دهم. خداوند اسلام و مسلمین را نصرت عنایت فرماید. شر کفار و منافقین را از آنها رفع نماید. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته. سید مجدالدین قاضی.[46]

حجت الاسلام سید موسی موسوی اصفهانی. بسمه تعالی. درود بروان پاک شهیدان صادق انقلاب اسلامی ایران. برادران و خواهران مسلمان و آگاه استان کرمانشاه. اکنون که در آستانه حساسترین فراز انقلاب و انتخاب سرنوشت ‌ساز ریاست جمهوری قرار گرفته ‌ایم، رهنمودهای آسمانی راهبر کبیر انقلابمان امام خمینی روشنگر راهمان شد ولی با توجه به سؤالات زیادی که جمعیت ها و اقشار مختلف مردم استان از اینجانب کرده ‌اند و با در نظر گرفتن خصوصیات فکری و اخلاقی و ایمانی و ابتکار عملی که از برادرمان بنی ‌صدر شناخته ‌ام، ایشان را شخصاً ترجیح می‌ دهم. سید موسی موسوی اصفهانی.23/10/[47]

آیت الله سید علی اصغر دستغیب: بسمه تعالی. من استعمل رجل علی اصابه و منهم من هوالرضی الله منه فقد خان الله و رسوله والمومنین. کسی که شخصی را برای مسؤلیتی می‌ گزیند در حالی که صالحتر از او که انتخابش موجب رضا و خشنودی بیشتر خداوند است میان جامعه باشد هر آینه به خدا و رسول و مومنین خیانت نموده است. علی(ع) اکنون ملت ما یکی از حساس‌ ترین مراحل انقلاب اسلامی را می‌ گذراند که در آستانه انتخاب اولین رئیس جمهور می ‌باشد و امید می ‌رود با توجه به اینکه در اسلام انتخاب اصلح از ضوابط حکومت است که همگان از عهده این مسؤلیت خطیر برآیند. به نظر اینجانب در حال حاضر فردی از صلاحیت بیشتر برخوردار است که علاوه بر ایمان و صداقت و مکتبی و انقلابی بودن بتواند ضامن وحدت اقشار جامعه خصوصاً دانشگاهی و روحانی که امام مکرر بر آن تاکید فرموده ‌اند باشد. و از این نظر است که در بین کاندیداهای ریاست جمهوری آقای سید ابوالحسن بنی‌ صدر را شایسته ‌ترین چهره دانسته و رأی خود را اختصاص به ایشان می‌ دهم. سید علی اصغر دستغیب 27/10/58 [48]

استاد محمد علی گرامی:«...با توجه به مدیریت و پختگی سیاسی و استقلال نفسانی(پس از اعتقاد به ایدئولوژی اسلامی و پیروی از قانون اساسی) اینجانب ضمن احترام به تعدادی از کاندیداها جناب آقای بنی‌ صدر را در شرایط حساس کنونی ارجح می‌ دانم. امید است ملت رجدیده و قهرمان ایران با انتخاب ایشان وظیفه خطیر خود را در شرایط کنونی انجام دهند. هر چند شرایط خاص کشور رفع همه مشکلات را به مقام ریاست جمهوری امکان نمی‌ دهد لیکن احتمال موفقیت حل مشکلات را در ایشان بیشتر می ‌دانم و بدین جهت جناب آقای بنی ‌صدر را متعین می‌ دانم...[49]

محمد منتظری:«...به نظر من در بین کاندیداهای اعلام شده برادر آقای بنی‌ صدر از همگان مناسب ‌تر است و شناسایی مردم ما نسبت به ایشان از همه طبیعی ‌تر می‌ باشد...[50]

محمد مسایلی، باب الله فرخی، فخرالدین موسوی و سید احمد موسوی نجفی اردبیلی چهار تن از روحانیون اردبیل هر کدام در اطلاعیه های جداگانه ای اعلام کردند:«...دکتر سید ابوالحسن بنی‌ صدر شایسته‌ تر و لایق تر و برازنده تر به مقام ریاست جمهوری اسلامی ایران است...و به ایشان رای خواهیم داد[51]

محمد حیدری قزوینی، سید محمد رضوی یزدی، محمد موحدی، سید فرج الله موسوی، محمد حسین آخوندی، غلامرضا مطلبی، سید حسین حسینی همدانی، محمد خلج، تقی برزگر و... روحانیون متعهد کاشمری اعلام کردند که از بنی صدر حمایت می کنند زیرا بنی صدر قدرت جهت دهی جامعه را در خط امام(اسلام راستین) دارد.[52]

جمعیت زنان ایران‌ اعلام كرد:«به ابوالحسن بنی صدر رأی خواهیم داد.»[53]

جامعه اسلامی استادان دانشگاه اصفهان اعلام‌ كرد:«...از بنی صدر حمایت خواهیم کرد.» [54]

مجاهدین راه حق:« از نامزدی ابوالحسن بنی صدر برای ریاست جمهوری پشتیبانی میکنیم.» [55]

انجمن اسلامی پایگاه هوائی تبریز (جانباز) به دکتر ابوالحسن بنی ‌صدر رأی خواهد داد چون اعتقاد دارد که: بحران ‌های اقتصادی مملکت در زمان ریاست جمهوری وی با طرحهایی که ایشان در نظر دارند تا حد زیادی حل خواهد شد و زمانی که نارسایی‌ های اقتصادی مرتفع گردد زمینه ‌های نفوذ عوامل وابسته در داخل اقشار جامعه از بین خواهد رفت. [56]

شورای اسلامی کارکنان گروه ملی صنعتی فولاد ایران:«روزنامه محترم انقلاب اسلامی احتراماً ما کارکنان گروه صنعتی فولاد ایران با ایمان کامل به صداقت و شرافت انسانی و اسلامی جناب آقای دکتر ابوالحسن بنی‌ صدر، ایشان را به عنوان اولین رئیس جمهور محبوب خود انتخاب می‌ کنیم. و امیدواریم که ملت قهرمان ایران نیز با ما هم رأی گردند. از طرف کلیه کارکنان گروه ملی صنعتی فولاد ایران.[57]

جمعیت فداییان اسلام. (ستاد فرماندهی):«هوالعزیز. بدینوسیله به رزمندگان و اعضاء جمعیت فداییان اسلام اعلام می گردد پس از شُور و مشورت شورای رهبری تصمیم گرفت طبق نظریه حضرت آیت الله خلخالی با احترام به تمام کاندیداهای در خط امام آقای دکتر بنی صدر را که از هر جهت شایستگی دارند کاندید ریاست جمهوری نموده و از اعضای جمعیت در سراسر کشور و خارج می خواهد فعالیت خود را به نفع بنی صدر آغاز نمایند.[58]

کانون ولی عصر در نامه ای به روزنامه اطلاعات پشتیبانی خود را از بنی صدر اعلام کرد. [59]

کنفدراسیون دانش آموزان و دانشجویان (سیس) پشتیبانی خود را از نامزدی ابوالحسن بنی صدر برای زیاست جمهوری اعلام کرده است.[60]

جمعیت عدالت نیز طی اطلاعیه ای مراتب پشتیبانی خود را از نامزدی ابوالحسن بنی صدر برای ریاست جمهوری اعلام داشته است.[61]

کانون تبلیغات تشیع و مکتب جوانان مسجد الجواد اعلامكرد:«...از بنی صدر حمایت میکنیم.»[62]

انجمن اسلامی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان:« از بنیصدر حمایت میکنیم.»[63]
سازمان توحیدی مالک ‌اشتر و 13 گروه وابسته در تهران و شهرستان‌ها با صدور اطلاعیه‌ای از کاندیداتوری دکتر بنی‌صدر حمایت کرد.[64]

انجمن اسلامی معلمین ایران اعلام کرد که به بنی‌صدر رای می دهد این انجمن ضمن حمایت از دیدگاههای اقتصادی اجتماعی و سیاسی ابوالحسن بنی‌صدر در اطلاعیه خود یادآور شده است:«ایشان نیز همچون ما معتقد است که باید در بر نامه درسی تغییرات اساسی انجام گیرد و محیط مدرسه محیط بحث های سازنده و خلاق گردد تا مدارس دیگر مصرف کننده محصولات خارج نباشند.[65]

جامعه روحانیت همدان:«... از بنی‌صدر حمایت خواهیم کرد.»[66]

جامعه روحانیت شهر ری:« به بنی‌صدر رأی خواهیم داد.» [67]

جامعه روحانیت مبارز اصفهان«...جامعه روحانیت مبارز اصفهان بر اساس وظیفه شرعی و رعایت همه صفاتی که در قانون اساسی برای رئیس جمهور منظور گردیده است در این امر مهم اقدام کرد. مشورتها و گفت شنودهای طولانی به عمل آورد با صاحبنظران مختلف تماس گرفت اطلاعات بسیاری کسب کرد و پس از بررسی‌های فراوان با توجه به مصلحت اسلام و آینده انقلاب و وضع کنونی کشور و بحران های گوناگون اقتصادی و سیاسی، اکنون به این نتیجه رسیده است که جناب آقای سید ابوالحسن بنی‌صدر از میان همۀ نامزدهای ریاست جمهوری برای احراز این مقام شایسته ‌تر می ‌باشد لازم به تذکر است که ایشان با اینکه سالها در فضای کفر و الحاد زیسته است همواره از اسلام راستین و فرهنگ انقلابی تشیع با قویترین استدلال و محکمترین منطق علمی نه تنها دفاع نموده است بلکه به همه روشهای غربی نیز سرسختانه تاخته و پوچی آنها را بر ملا ساخته است. او بینش مکتبی اسلامی خود را هم چنان نگاه داشته و بر اساس اعتقاد و اطمینان کامل به مبانی اسلامی همۀ افراد و گروه ‌های غیر اسلامی را به بحث آزاد فراخوانده، امید که ملت رزمنده و انقلابی ایران با انتخاب این چهره اسلامی و مبارزه رسالت حساس و سرنوشت‌ساز خود را ایفا نمایند. جامعه روحانیت مبارز اصفهان 21 10/58 [68]

انجمن اسلامی وکلای دادگستری:« به بنی صدر رأی خواهیم داد.» [69]

انجمن اسلامی دانشگاه فارابی :«...پشتیبانی خود را از کاندیداتوری آقای دکتر ابوالحسن بنی‌صدر برای اولین ریاست جمهوری اسلامی ایران اعلام می‌دارد... [70]

اطلاعیه فجر امید در پشتیبانی از بنی‌صدر:« بسم الله الرحمن الرحیم. به اطلاع عموم همشهریان عزیز می‌رسانیم که در نظر داریم با کاروانی تبلیغاتی مرکب از حدود 50 اتومبیل سواری به حمایت از ریاست جمهوری برادر سید ابوالحسن بنی‌صدر از صبح روز پنج شنبه 27/10/57 به طرف شهرستان های ایران حرکت نماییم مسیر این کاروان شهرهای تهران، قُم، کاشان، نطنز، اردستان، نائین، اصفهان، شهرضا، بروجن، شهرکرد، اصفهان، محلات، ساوه و تهران می ‌باشد از کلیه دوستداران برادر ابوالحسن بنی‌صدر دعوت می‌ نماییم در صورتی که تمایل و امکان شرکت و همراهی، با این کاروان را دارند با تلفن 666839، دفتر انجمن اسلامی فجر امید تماس گیرند. انجمن اسلامی فجر امید.[71]

جامعه روحانیت زنجان:«بسمه تعالی. برادران دینی، اهالی محترم زنجان. اینک که به یاری خداوند متعال و توجهات ولی عصر ارواحناه العالمین لهم فدا، کشور اسلامی ایران از زیر یوغ استبدادی و ضد اسلامی رژیم منفور شاهنشاهی آزاد شده و مقدمات تشکیل حکومت اسلامی فراهم گشته، واجب است برادران مسلمان استان زنجان فردی را برای تصدی امور این ملت انتخاب نمایند که طبق توصیه آیت الله العظمی امام خمینی داهی و هوشیار بوده و به هیچ یک از گروه های سیاسی و مکتب های ضداسلامی وابسته نبوده و بالاخص از مسایل سیاسی به حُکم آن که کشور ما دارای موقعیت خاص و مرکز تصادم بین سیاستهای شرق و غرب است از تجربه و آگاهی و مدیریت، بهره کافی داشته و کاملاً در خط امام حرکت نماید، بنا به بررسی‌ های لازم و چندین فقره شور با صاحب‌نظران جناب آقای سید ابوالحسن بنی‌صدر واجد شرایط فوق بوده و جامعه روحانیت زنجان ایشان را تائید می ‌نماید. جامعه روحانیت زنجان.[72]

جامعه روحانیت شهرستان ورامین، پیشوا و قرچک با احترام کامل به جمعی از کاندیداهای محترم ریاست جمهوری اسلامی ایران و با در نظر گرفتن انقلاب مقدس اسلامی و مصالح مملکت در این مقطع حساس و سرنوشت‌ساز از زمان وظیفه دانسته که پشتیبانی خود را از جناب استاد سید ابوالحسن بنی‌ صدر اعلام نموده و رأی مثبت به ایشان داده و معظم‌له را بعنوان اولین ریاست جمهوری اسلامی ایران انتخاب نماید. انتظار می‌رود در صورت موفقیت با حفظ اصول قانون اساسی اسلامی مخصوصاً اصل 110 در مورد ولایت فقیه و اصل 115 ریاست جمهوری اسلامی و با قاطعیت در پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی در خط رهبر عظیم‌الشان انقلاب امام خمینی کوشا باشند. مقید تائیدات ایشان را در خدمت به اسلام و مسلمین و مملکت از خداوند متعال خواهانم. سید مرتضی محمودی، فضل‌الله کریمی، عباس قُمی، عباس ایمانی، جهرودی، ابوالقاسم اقبالیان کاشانی، احمد جنیدی، یعقوب جنیدی، محمدعلی فراری، علی اکبر مهربان، علی سعیدی، سید حبیب‌اله حجتی، یوسف راشدی.[73]

جامعه مبلغین قُم:« بسم الله الرحمن الرحیم. ملت مبارز و شریف ایران مبارزات حق طلبانه شما از رهبری قاطع مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی امام خمینی دامت برکاته توانست تمام ستمگران و طاغوتیان را در هم بشکند می‌رود که در آینده نزدیک به پیروزی نهایی در برابر امپریالیسم خونخوار آمریکا برسد. اقتضاء می ‌کند به مصداق آیه شریفه واعتصمو بحبل الله جمیعاً و لا تفرقوا، که همه اقشار تحت یک پرچم و آن لا اله الا الله شعار دهند. اکنون که برای اولین مرتبه در تاریخ ایران مردم انقلابی آزادانه پای صندوق های انتخابات ریاست جمهوری می‌روند جامعه مبلغین قُم وظیفه الهی خود می ‌داند که کاندید خود را معرفی کند و طی برگزاری جلساتی نتیجه گرفت که به استاد دکتر سید ابوالحسن بنی ‌صدر که واجد تمام شرایط می ‌باشد رأی اعتماد دهد. امید آنکه بخواست خداوند متعال حکومت عدل علی(ع) در کشور عزیز ایران تحقق پیدا کند.[74]

انجمن اسلامی کارکنان صنایع نفت آبادان با توجه به رهنمودهای امام پیرامون شرایط رئیس جمهور از میان شخصیت هایی که خود را نامزد کرده‌اند دکتر سید ابوالحسن بنی‌ صدر را کاندیدای ریاست جمهوری می‌کند. انجمن اسلامی کارکنان صنایع نفت آبادان.[75]

انجمن اسلامی دانشجویان در کانادا:«بسم الله الرحمن الرحیم. ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیر و ما به انفسهم. خواهر، برادر. درخت اسلام با خون شهیدان و جاهد مجاهدانمان آبیاری شد. تلاش و صداقت تو بود که ریشه‌های کثیف طاغوت را به نابودی کشاند تو خود خواستی و انقلاب درون و اندیشه کردی و خدای بر حکم لایزال الهیش قوم ترا پیروز گرداند. و امروز و بعد از این هم پیروزی و شکست تو نتیجه عمل و ارادۀ توست. این انتخاب توست که ترا و جامعۀ نو را می ‌سازد. برادر و خواهرم به هوش باش چشم اندیشه فطریت را باز کن و آنکه در صراط مستقیم است انتخاب کن بهترین را، آنرا که فطرت اسلامیت می ‌گوید آنرا که می‌شناسی و در قلب تو و در مسیر اسلام علی (ع) گام بر می ‌دارد، برادر بنی صدر را. انجمن اسلامی دانشجویان کانادا مونترال.[76]

حرب رجبران ایران:«...به نظر ما آقای ابوالحسن بنی صدر بمثابه نماینده اسلام مبارز و ملی گرائي مترقی شخصیت شایستهای است که من حیث المجموع میتواند به حفظ و گسترش چنین وحدتی خدمات قابل توجهی بکند. آقای بنی صدر در طول ماههای گذشته پیگیرانه از لزوم یک جو آزاد برای جریان بحث و تبادل نظر سیاسی و نیز آزادیهای فردی و اجتماعی دفاع نموده و در زمینه اقتصادی سمت گیری حفظ و تحکیم استقلال ملی را در نظر داشته است. حزب رنجبران ایران از کلیه اعضاء و هواداران خود و نیز از کلیه مردم سراسر کشور دعوت می کند تا فعالانه در امر انتخابات ریاست جمهوری شرکت نموده و به آقای ابوالحسن بنی صدر برای احراز مقام ریاست جمهوری رای دهند»[77]

جامعه روحانیت میانه. بسمه تعالی. در مورخه 24/10/58 جامعه روحانیت شهرستان میانه برای انتخاب اولین رئیس جمهوری اسلامی ایران که از موقعیت و حساسیت خاصی برخوردار می ‌باشد، در منزل حضرت آیت الله حاج شیخ هادی نیری تشکیل جلسه داده و با تبادل افکار و مشاوره در باره کاندیداهای تعیین شده با توجه به خدمات شایسته و طاقت‌ فرسا و انقلابی و اسلامی شخصیت مبارز و متعهد و مسؤل جناب آقای سید ابوالحسن بنی ‌صدر را لایق به مقام ریاست جمهوری اسلامی تشخیص داده، لذا از مومنین و برادران و خواهران و مسلمانان متعهد و آگاه انتظار دارد برای تحقق بخشیدن به آمال خود و پیشبرد هدف های انقلابی و اقتصادی و اسلامی معظم‌ له را انتخاب نمایند. جامعه روحانیت میانه.[78]
انجمن اسلامی وزارت امور خارجه و انجمن اسلامی دبیرستان مظاهری، طی اطلاعیه‌ای پشتیبانی خود را از ابوالحسن بنی‌صدر اعلام داشتند.[79]

در اوج تبلیغات انتخاباتی نامزدهای اولین انتخابات ریاست جمهوری در ایران، روزنامه کیهان تیتر زد که:«1200 گروه،سازمان و انجمن از نامزدي ریاست جمهوری بنی صدر حمایت کرده اند.»[80] و نظر سنجی روزنامه انقلاب اسلامی نيز نشان داد که:« 1800سازمان و گروه از ریاست جمهوری بنی صدر و همچنین توده جامعه متجاوز از70 در صد به او رأی خواهند داد.»[81] و همین روزنامه چند روز بعد تیتر زد:« تا دو روز پیش مجموعاً 1806 گروه و جمعیت و انجمن اسلامی از بنی‌ صدر پشتیبانی کردند...[82]
در نگاه سوم مسافرت‌ های تبلیغاتی و انتخاباتی ایشان به مراکز استان ها و شهرستان ها و نشست های مطبوعاتی و مصاحبه های اختصاصی در تهران را باز خوانی می کنیم و در تمام مراکز استان ها و شهرها با شعار بنی صدر صد در صد و... بر زبان اکثریت مردم جاری بود و یک اجماع باور نکردنی در میان مردم مذهبی ایران، در رابطه با ریاست جمهوری ایشان به وجود آمده بود. که در اینجا به گوشه ای از آن اشاره می‌شود:
همدان ـ خبرنگار خبرگزاری ابوالحسن بنی صدر وزیر دارائی و امور اقتصادی جمهوری اسلامی ایران که جهت شرکت در مجلس ترحیم شهید دکتر محمد مفتح به همدان رفته بود در یک مصاحبه اختصاصی به سؤالات خبرنگار خبرگزاری پارس در باره امور جاری مملکت پاسخ داد...در پاسخ به این سؤال که تا چه اندازه خود را در انتخابات ریاست جمهور موفق می دانید و هم چنین از بین کاندیداها چه کسی را بیشتر از همه برای این پُست قبول دارید گفت: مسئله موفقیت و شکست مطرح نیست این یک نوع مسؤولیتی است که هر کس خود را صالح دید بایستی انجام دهد و مردم هر کس را لایق تشخیص دادند مسؤولیت را به عهده او بگذارند و به نظر من لایق ترین فرد برای ریاست جمهوری کسی است که بتواند منشاء وحدت و تفاهم ملی ایران بوده و بتواند خرج اقتصاد ایران معاصر را فراهم کرده و امنیت و معنویت جامعه را تامین کند.[83]

مشهد خبرنگار انقلاب اسلامی ـ ابوالحسن بنی ‌صدر ساعت 10/40 صبح دیروز (شنبه) به دعوت انجمن حرکت اسلامی دانشگاه مشهد و انجمن اسلامی مجتمع آموزشی طلاب و انجمن اسلامی بازاریان مشهد و دیگر گروه‌ ها و ستاد هماهنگی دوستداران ریاست جمهوری وی، به شهر مشهد وارد شد. هزاران نفر زن و مرد علاقه‌ مند و با ایمان صبح زود در فرودگاه حاضر شده بودند تا شخصیت محبوب خود را از نزدیک ببینند. در طول مسیر تا صحن امام هزاران نفر دوستداران وی با شعارهای سلام بر خمینی درود بر بنی‌ صدر، خمینی خمینی رهبر پر شور ما بنی‌ صدر بنی‌ صدر رئیس جمهور ما، و شعارهایی از این قبیل از کاندیدای خود استقبال کردند. ساعت 1 بعد از ظهر سخنرانی بنی‌ صدر در صحن امام آغاز شد. در این هنگام دهها هزار تن یک صدا فریاد می زدند بنی ‌صدر بنی ‌صدر خدا نگهدار تو، رئس جمهور دست علی یار تو. سخنرانی بعدی در دانشکده ادبیات مشهد انجام شد که هزاران دانشجویان دانشگاه و اساتید و دیگر اقشار مردم گرد آمده بودند و در اینجا به سؤالات سؤال کنندگان توسط بنی‌ صدر پاسخ داده شد. در ساعت 30/4 بعدازظهر نوبت سخنرانی در کوی طلاب محله‌ ای که کم‌ درآمدترین مردم در آن ساکن هستند بود. بیش از ده‌ ها هزار تن از خواهران و برادران شهری و روستایی از ساعتها پیش در محوطه مجتمع آموزشی طلاب گرد آمده بودند و با شعارهای صلی علی محمد - رئیس جمهور خوش آمد، خمینی خمینی رهبر پر شور، بنی‌ صدر، بنی‌ صدر رئیس جمهور ما از بنی‌ صدر استقبال کردند.]84]

دكتر بنی صدر در ادامه سفر تبلیغاتی خود به قُم رفت که پس از سخنرانی در مسجد اعظم قُم به روی دست مردم از پنجره خارج شد و در همین شهر سخنرانی دیگری در مسجد چهار مردان ایراد کرد که در ابتدای سخنرانی عده ای ناشناس بلندگوها را دست کاری کردند تا او نتواند سخنرانی کند که موجب اعتراض شدید مردم شد.[85]

کرمانشاه ـ خبرنگار انقلاب اسلامی: بعد از ظهر ابوالحسن بنی صدر وارد کرمانشاه شد و در فرودگاه این شهر علیرغم هوای سرد و شرایط نامساعد جوی مورد استقبال مردم این شهر قرار گرفت. وی سپس از آنجا به مسجد جامعه شهر رفته و سخنانی ایراد کرد. در این سخنرانی وی پیرامون وحدت ملی و یکپارچگی ایران بیانات مشروحی ایراد نمود و طی آن اظهار داشت که تجزیه و جدایی مقدمه و آغاز رفتن زیر یوغ استعمار بیگانه است. بنی‌ صدر خاطرنشان نمود که هیچ قسمتی از ایران جدا از قسمت دیگر نمی تواند زنده و مستقل بماند. وی در سخنرانی خود به اشغال نظامی افغانستان توسط شوروی شدیداً حمله کرد. بنی صدر همچنین در سخنرانی خود ضمن ارائه آمار و ارقام مربوط به اقتصاد کشور راه حل خود را برای پایان دادن به مسئله کُردستان اعلام نمود. جمعیت حاضر که از سراسر شهرهای اطراف به کرمانشاه آمده بودند پس از استماع سخنرانی در خیابان های شهر با شعارهای خمینی رهبر ما، بنی‌صدر رئیس جمهور ما، و بنی‌ صدر صد در صد به راهپیمایی پرداختند. وی سپس از مسجد جامع به مسجد بروجردی رفت و سخنرانی دیگری ایراد کرد. بنی‌ صدر دیروز از کرمانشاه به ایلام رفته و پس از ایراد سخنرانی در ایلام به اسلام آباد عزیمت خواهد نمود و سخنانی ایراد خواهد کرد. بنی‌ صدر در مدت اقامت خود در کرمانشاه با آقای موسوی اصفهانی نماینده مردم کرمانشاه در مجلس خبرگان و نیز جمعی از اهالی این شهر در ساختمان استانداری گفتگو کرد.[86]

آقای بنی صدر در یک مصاحبه اختصاصی با روزنامه اطلاعات در رابطه با این سوال خبرنگار "امام فرمودند به کسی رای بدهید که به اصل ولایت فقیه معتقد باشد. از حرف های شما در طول مجلس خبرگان این طور استنباط شد که با این اصل مخالف بودید یا تعبیر دیگری داشتید، تعبیر شما از ولایت فقیه چیست؟

گفت:« معروفات حزب بد اخلاق" [حزب جمهوری اسلامی] راه افتادند و اینجور تبلیغات می کنند و خیال می کنند که با اینکارها عده یی به ما رای نخواهند داد. و به جایش به آنها رای می دهند. این قضیه ناگهان پیدا شده یعنی قبلاً صحبتش هم نبوده است. هیچ ایدئولوژی درجهان نیست که ایدئولوک نداشته باشد. است و هیچ طرز فکری نیست که عده یی را به عنوان کسانی که این طرز فکر را می دانند و می توانند به دیگران منتقل کنند نداشته باشد. بنابراین ناچار باید هر طرز تفکری و یا هر طبی را طبیبی اجرا کند. این مسئله روشن است و از اول هم ابهامی نداشته است. اما حالا این طبیب کیست و چه مشخصاتی باید داشته باشد، در این مملکت هزار تا حرف باشد. به تاریخ اسلام هم نگاه کنید، در این مورد نظرات مختلف است، در تاریخ شیعه هم نظرات مختلف دیده می شود. در حال حاضر هم نظرات مختلف وجود دارد. و این ربطی به اصل ندارد. اصلاً مسئله بر سر این بود که حالا این تشخیص با کی باشد. نظر من این بود که تشخیص باید با مردم باشد که یک بندش هم این بود که امام در این دوره انتخاب رئیس جمهور را واگذار کردند به مردم. پس از نظر من فقهی که بتواند ولایت کند باید جامع باشد یعنی این را در ابعاد مختلفش بشناسد و دارای 5 شرط باشد. بینش داشته باشد، دانش داشته باشد، روش داشته باشد، اخلاق داشته باشد که اخلاقش معرف اخلاق آن مکتب است و هم چنین بتواند با مردم هدفهای روشن را در جامعه پیدا کند. نظر من اینست که به جای اصل و قانون باید خود مردم را آموزش داد و آگاهی شان را افزایش داد تا خود مردم آنچه را که قانون می خواهد عمل کنند والا تا به حال هزاران قانون در تاریخ وضع شده اما مردم آمادگی نداشتند و روابط صحیح نبوده است، به اجرا در نیامده است...»[87] و در اجتماع کارکنان همین روزنامه (اطلاعات) در تهران ‌گفت:« در جامعهای که آزادی گفت و شنود‌‌، آزادی قلم و بیان هست دیگر کسی حاضر نمی شود وجود عدهای ژ– 3 به دست را که می گویند ما چنین و چنان می کنیم تحمل کند.»[88]

در همین رابطه در اجتماع عظیم مردم ورامین نیز گفت:« عده‌ ای بد اخلاق هم راه افتادند. هر جا می ‌رسند می‌ گویند نکند به فلانی رأی بدهید. این منکر ولایت فقیه است. حالا اگر این دفعه آمدند سر وقت شما نگهشان دارید و بگوئید ولایت چیست؟ که او منکر است. مگر ریاست جمهوری قسمتی از ولایت فقیه نیست؟ مگر شما رأی نمی‌ دهید فردی را، ولی بکنید در حدودی که قانون اساسی معین کرده است. خوب من چه جوری منکرم، که خودم داوطلبم؟ پس دروغ می گویند...در آن مجلس(خبرگان) هم من همین حرفها را زدم، گفته‌ ام با ولایت فقیه موافقم، با استبداد فقیه و استبداد خدا هم مخالفم. اگر استبداد خوب چیزی بود، خدا اول آن را برای خودش مقرر می ‌کرد، دیگر نمی‌ گفت من ترا مختار آفریدم امام به تو چه گفت؟ گفت ای انسان خدا تو را آزاد آفریده، بنده دیگری مباش. علی این حرف را نزد. به اصل 110 که در مجلس خبرگان گفته می‌ شود من رأی نداده‌ ام باید بگویم که بشما دروغ گفته ‌اند از 7 نفری که این اصل را نوشت یکی خود من بودم. بله یک بندی در این اصل هست که بعد در مجلس به آن اضافه شد و من هم با آن بند موافق نبودم آن بند هم همان بندی است که خود امام هم به آن عمل نکرد حالا این بند را دستاویزی کردند، مخالفت با این اصل! گفتند فلانی به اصل 110 رأی نداده، دروغ گفته‌ اند. من خودم از نویسندگانش بودم، علاوه بر این که در باره حکومت اسلامی از سال 1349 مشغول نوشتن فلسفه اسلامی، روابط اجتماعی در اسلام، حکومت در اسلام، اقتصاد در اسلام و اخلاق در اسلام بوده‌ ام. حالا اینها کی هستند که می گویند ما حکومت اسلام را قبول نداریم. مگر حالا ما نیامدیم که حکومت اسلام را پیاده کنیم؟ به این عنوان ما داوطلب شدیم اگر منکر بشویم پس باید برویم یک مرام دیگری داشته باشیم...[89]

در اجتماع مردم آبادان در استادیوم تختی این شهر گفت:« کارگران، دهقانان، عرب و عجم همه و همه باید دست در دست هم دهند تا نظام سلطه‌ گران جهانی را غیر ادامه سازند، وی افزود زمان دیگر زمانی نیست که ما بنشینیم و در برابر تجاوزات شوروی در افغانستان و ترک تازی‌ های آمریکا در همه جای جهان سکوت اختیار کنیم...[90]

در گرگان...سخنرانی کرد و مردم با دادن شعارهای پر شوری از ایشان استقبال کردند. قرار بود بنی‌ صدر در پایان سخنرانی در نماز جمعه شرکت کنند ولی بعلت کثرت جمعیت، وی نتوانست در نماز جمعه شرکت جوید.[91]

در اجتماع مردم کرمان که در مسجد جامع این شهر برگزار شد، نقطه نظرهای خود را در صورتی که به ریاست جمهوری اسلامی ایران انتخاب گردد تشریح نمود. بنی ‌صدر ابتدا پیرامون اصل 110 ولایت فقیه در قانون اساسی سخنانی ایراد نمود و افزود در مرحله اول باید هر کس به حقانیت رهبری و ولایت فقیه ایمان کامل داشته باشد، زیرا ملت شیعه ما به این موضوع ایمان راسخ دارد و برای مقام ولایت اهمیت ویژه ‌ای قائل است وی گفت: جامعه توحیدی، جامعه ‌ای است که در آن کسی بر دیگری برتری نداشته باشد و کسی که در این زمان حساس می‌ خواهد رهبری جامعه کنونی را به دست گیرد باید در مرحله اول بینش اجتماعی، سیاسی و اقتصادی داشته تا بتواند هدفهای جمهوری اسلامی ایران را اجرا نماید. وی آنگاه پیرامون مسایل سیاسی، اقتصادی، کشاورزی و امنیتی مملکت سخن گفت و افزود با تلاشهایی که در جمهوری اسلامی ایران بعمل آمده است در آمد نفت ما با مقایسه در رژیم سابق را روزانه 5/6 میلیون بشکه نفت صادر می‌ کرد و سالانه 21 میلیارد دلار در آمد داشت که بیشتر این رقم به یغما می‌ رفت ولی امروز ما با تولید 40 درصد از میزان نفت گذشته در سال 25 میلیارد دلار در آمد داریم که از این رقم 15 میلیارد دلار آن ذخیره می‌ شود. وی در سخنان خود یاد آور شد با اجرای طرحهای کشاورزی و اقتصادی سعی بر این است که کشور ما در آینده از مصرفی به تولیدی برسد و کاری کنیم که اقتصاد در خدمت جامعه باشد.[92]

در اهواز ... ایلام بنی صدر بر نامه کاری و ضربتی خود را امنیت، وحدت ملی، استقلال و معنویت اعلام کرد.[93]

آقای بنی صدر در محل نماز خانه روزنامه کیهان هم، حضور یافت و پس از ایراد سخنرانی، خبرنگار كيهان مصاحبه ای با ایشان ترتیب داد که ایشان از محدود شدن کاندیدا ها و از روش تعطیلی بعضی مجلات انتقاد کرد و گفت:« اگر رئیس جمهور شوم اجازه نمیدهم پول مستضعفین خرج روزنامه هایی نظیر کیهان شود.»[94]

آقای ابوالحسن بنی‌صدر در پی فعالیت های انتخاباتی دیروز دو سخنرانی در اصفهان ایراد کرد. وی ابتدا در تکیه ‌ی شهدای انقلاب اصفهان در حالی که طرفدارانش به سخنان او گوش می ‌دادند گفت: در انتخابات علیه من توطئه شده است. وی آنگاه با اشاره به این نکته که در این انتخابات، انتخاب شخص مطرح نیست بلکه مساله برنامه مطرح است اضافه کرد: یکی از برنامه ‌ها زد و بندها باند بازیست. عده ‌ای آمده اند و در مقابل من دو نفر علم کرده‌ اند، و ظاهراً قصدشان این است که به وسیله یکی از آنها در مقابل من سدی ایجاد کنند و مشکلاتی به وجود آورند تا سرانجام کار به جایی برسد که افرادی که معمولاً در چنین شرایطی توصیه می ‌کنند وارد معرکه شوند و بگویند که برای حفظ وحدت و پرهیز از چند دستگی نه کاندیدا ما و نه بنی‌ صدر و آنگاه نفر سوم را که کنار داشته ‌اند وارد میدان کنند و به عنوان کاندیدای واحد معرفی کنند. بنی‌ صدر گفت: آنها خیال می‌ کنند هر چه به مردم بگویند گوش می ‌دهند و قبول می‌ کنند در حالی که من چنین فکر نمی‌ کنم و اعتقاد شخص من این است که مردم ما می‌ فهمند و تصمیم می ‌گیرند. وی در قسمت دیگری از سخنان خود گفت: آنها تصور می‌ کنند با تعویق انتخابات می ‌توانند به من لطمه بزنند در حالی که اینطور نیست، اگر انتخابات به تعویق افتد، این تاخیر زمان برای من فرصت ‌های مناسبتری پیش می‌ آورد تا به شهرهایی که تا بحال نتوانسته ‌ام مسافرت کنم، بروم، اما مساله این است که بهر حال با به تعویق افتادن انتخابات مخالف هستم. بنی ‌صدر در پایان سخنان خود به شایعاتی که این روزها در مورد همسر و زندگی خانوادگی من سر زبان افتاده است اشاره کرد و گفت: بر خلاف آن چه که شایع شده همسر من اهل همدان و اولاد پیغمبر (ص) است و کتاب ولایت فقیه را به فرانسه ترجمه کرده است و این یک شایعه مغرضانه بیش نیست که می گویند همسر من فرانسوی است. بنی‌ صدر دومین سخنرانی خود را در کارخانه ذوب ‌آهن اصفهان ایراد کرد و کارکنان ذوب آهن اصفهان با شعار درود بر خمینی ـ سلام بر بنی صدر از وی استقبال کردند. بنی‌صدر در دومین سخنرانی خود نیز به مخالفین خود بشدت حمله کرد و گفت: اینکه می‌ گویند حذف کاندیداها برای این است که زمینه را برای ریاست جمهوری من فراهم کنند یک دروغ است و قصد کسانی که دست به این کارها می‌ زنند این اسن که با این شایعات مرا خراب کنندتا زمینه را برای خودشان فراهم کنند. بنی‌ صدر گفت اما آنها اشتباه می‌ کنند واقعیت این است که به استثنای مسعود رجوی، کاندیداهای دیگر کوچکترین پایگاهی در میان ملت نداشتند، آنها خودشان هم نمی ‌دانستند که چرا کاندیدا شده‌ اند، اما، این مساله هم مطرح است که صلاحیت این افراد را چه کسی باید تشخیص دهد. وی در مورد حذف مسعود رجوی گفت: من با این کار مخالف بوده و هستم، البته نه به دلیل اینکه ایشان به قانون اساسی رأی نداده‌ اند، اگر علت فقط این مساله باشد باید شناسنامه همه را ببینند تا معلوم شود چه کسی رأی نداده‌اند، اما مساله تنها این نیست، آنچه اهمیت دارد این نکته است که وقتی در انتخاباتی همه شرکت می ‌کنند، حُسن تفاهمی بوجود می ‌آید. من فکر می‌ کنم آنهایی که که این مساله را بوجود آوردند. قصد داشتند اوضاع نامساعدی برای انتخابات ایجاد کنند و جای خوشوقتی است که طرفداران مسعود رجوی ایجاد تشنج نکردند و عاقلانه رفتار کردند و من از طرفداران ایشان تشکر می‌ کنم. بنی‌ صدر در بخش دیگری از سخنان خود به مساله کاندیداتوری و کنار کشیدن جلال‌الدین فارسی اشاره کرد و گفت: به نظر من اصولاً درست نبود که حزبی، کسی را کاندیدا بکند که در ایرانی الاصل بودن او حرف است درست است که افغانستان جزو ایران است و به زور از مملکت ما جدا شده است اما در شرایطی که افغانستان از ایران جدا است نمی‌ بایست این فرد بعنوان کاندیدا معرفی می ‌شد. بنی‌ صدر در قسمتی از سخنان خود حمله شوروی به افغانستان را حمله به ایران دانست و آن را به شدت محکوم کرد.[95]

روزنامه انقلاب اسلامی در ادامه مسافرت های انتخاباتی آقای بنی صدر نوشت:«سید ابوالحسن بنی‌ صدر که قرار بود دیروز برای ایراد سخنرانی به شیراز برود لیکن متاسفانه به علت اعتصاب چند ساعته هواپیمایی مسافرت وی به تاخیر افتاد و ساعت 5/9 دیشب وارد شیراز شد و ضمن توقف دو ساعته با آیت الله حاج سید عبدالحسین دستغیب گفتگو کردند. و پس از این ملاقات بنی ‌صدر به تهران بازگشت.[96]

و روزنامه اطلاعات در تحریف سخنان آقای بنی صدر در اصفهان به وسیله روزنامه کیهان، اطلاعیه دفتر همآهنگی فعالیت‌های انتخاباتی برای ریاست جمهوری سید ابوالحسن بنی‌ صدر را چاپ کرد که متن آن از این قرار بود:«بسم الله الرحیم الرحمن. یکی از روزنامه‌ ها با تحریف علیه سلامت انتخابات تحریک می‌کند. در شماره سه‌شنبه دوم بهمن‌ 1358 آن روزنامه که از مدتها قبل بدل به ارگان تبلیغ تخریبی علیه بنی‌ صدر شده است. مطالبی را که آقای ابوالحسن بنی ‌صدر در سخنرانی خود در اصفهان گفته است؛ تحریف کرده است. در این سخنرانی آقای بنی ‌صدر ضمن صحبت از حذف کاندیداها متذکر شده بود، اینکه می‌ گویند حذف کاندیداها برای این است که زمینه را برای ریاست جمهوری من فراهم کنند یک دروغ است و قصد کسانی که دست به این کارها می ‌زنند این است که با این تحریفات مرا خراب کنند. تا زمینه را برای خودشان فراهم کنند. اما آنها اشتباه می‌ کنند. واقعیت این است که به استثنای مسعود رجوی، کاندیداهای دیگر کوچکترین پایگاهی در میان ملت نداشتند آنها خودشان هم نمی‌ دانستند که چرا کاندیدا شده‌اند...» مسلم است که در این مطلب سخن از کاندیداهایی می ‌رود که حذف شده ‌اند و تیتری که آن روزنامه زده است (به استثنای مسعود رجوی کاندیداهای دیگر کوچکترین پایگاهی در میان ملت نداشتند) صحیح نیست و درست آن این است که در بین کاندیداهای دیگر کوچکترین پایگاهی در میان ملت نداشتند مسلم است که منظور از کاندیاهای حذف شده نه کاندیداهای موجود هستند و نه یکی از کاندیداها که بنا به نظر امام کناره‌گیری کرده به دنبال این تحریف همان گروه هایی که در این ایام به کار تخریب و شایعه ‌پرانی مشغول شده ‌اند به دروغ‌ پردازی ‌های جدیدی پرداختند و به تحریک مشغول شدند.[97]

در نگاه چهارم اقدامات "مجمع احیاء تفکرات شیعی" یکی از گروه های مخالف انتخاب آقای بنی ‌صدر در مشهد را بازگو می ‌کنیم:

محفل نوبنیاد مجمع احیاء تفکرات شیعی به وسیله آقای عبدالحمید دیالمه دانشجوی داروسازی دانشگاه فردوسی مشهد برای مبارزه و افشاگری در رابطه با انتخاب آقای بنی صدر شکل گرفت آقای دیالمه در کنار حجج الاسلام عبدالکریم هاشمی نژاد، شیخ عباس واعظ طبسی، سید رضا کامیاب،یکی از بنیانگذاران حزب جمهوری در مشهد و استان خراسان بود. آقای دیالمه و دوستان ایشان درجریان سفر انتخاباتی آقای بنی صدر به مشهد، و در جریان سخنرانی ایشان در دانشگاه فردوسی خواهان مناظره با آقای بنی صدر شدند و ...که انعکاسی در مطبوعات رسمی نیافت. ده روز بعد دانشجویان این مجمع[دیالمه] آقای بنی‌ صدر را به مناظره و مباحثه فرا خواندند و طی نامه‌ ای به کیهان از بنی ‌صدر خواستند تا در یک مباحثه حضوری برای روشن شدن موضع وی در قبال اصل ولایت فقیه شرکت بکند. این مجمع با استناد به 5 مورد زیر بنی‌ صدر را به مناظره خوانده‌اند:« 1ـ جریانات مجلس خبرگان. 2ـ رد بعضی از ضوابط اسلامی در مورد زنان برای جلب نظر آنان از جمله خطبه نهج‌البلاغه و مسایل ذکر شده در کتاب پایه‌ های حکومت اسلامی. 3ـ تعمیم اصول اسلامی به صورت غیر معقول(توحید، نبوت و امامت و...)4ـ عمومیت دادن مسئله عدم سانسور در اسلام. 5ـ بیانیه جمهوری اسلامی به صورت یک کلی گویی محض بدون روشن کردن جزئیات.[98] و کیهان چند روز بعد باز در صفحه احزاب ـ سازمان ها و جمعیت ها تیتر زد: در خواست مجدد دانشجویان احیاء تفکرات شیعی. دانشجویان مجمع احیاء تفکرات شیعی دانشگاه مشهد اطلاعیه زیر را صادر کردند:« رئیس جمهور باید به اصل 110 (مربوط به ولایت فقیه) معتقد باشد. امام خمینی. جناب آقای بنی‌ صدر. پیرو نامه ‌ای که در دانشکده ادبیات تقدیمتان نمودیم رونوشتی از آنرا نیز برای چاپ در اختیار روزنامه انقلاب اسلامی (مدعی عدم سانسور) قرار دادیم لیکن سانسور حاکم بر روزنامه مانع از رسیدن صدایمان بعموم ملت گردید. لذا خواهشمندیم هر چه زودتر (قبل از انتخابات ریاست جمهوری)زمانی را جهت یک مباحثه حضوری (در محیطی مردمی ‌تر همچون مدرسه شهید مطهری) معین فرمائید. باشد که عموم ملت مسلمان ایران با آگاهی بیشتری نسبت به اعتقاد یا عدم اعتقاد جنابعالی به اصل ولایت فقیه که بدان رأی نداده ‌اید (اصل 5 و 110) در انتخابات شرکت نمایند.[99] کیهان در ادامه سه روز به انتخابات مانده این بار در صفحه اول تیتر زد که:« در اصرار به مناظره تلویزیونی با بنی‌ صدر در مورد ولایت فقیه: 60 دانشجوی دانشگاه مشهد در تحریریه روزنامه انقلاب اسلامی متحصن شدند. حدود 60 نفر از دانشجویان مجمع احیاء تفکرات شیعی دانشگاه مشهد که طی دو اعلامیه قبلی از ابوالحسن بنی‌ صدر خواستار مناظره تلویزیونی در مورد "ولایت فقیه" نموده بودند بدلیل اینکه جوابی در این مورد نشیندند دست به تحصن در روزنامه انقلاب اسلامی زدند. متحصنین خواستار یک مناظره تلویزیونی یا در یک محیط مردمی ‌تر مثل مدرسه شهید مطهری با بنی‌صدر در مورد اعتقاد وی به ولایت فقیه بودند این عده تا ساعت 6 بعدازظهر در روزنامه انقلاب اسلامی منتظر بنی‌ صدر بودند که نیآمد و به تدریج با دخالت پاسداران و ماموران کمیته پراکنده گردیدند. در این ضمن اعضای تحریریه روزنامه انقلاب اسلامی ضمن تماسی با کمیته ناحیه مربوط خود از حضور این عده در تحریریه شکایت نموده و گفتند که اینان مزاحم کارشان هستند، از سوی دیگر نماینده متحصنین اعلام نمود که امروز بعدازظهر در مسجد دانشگاه تهران مصاحبه‌ ای ترتیب خواهد داد و فردا برای افشاگری بیشتر در این باره راهی قُم خواهد شد. دانشجویان در این تحصن اطلاعیه‌ ای بشرح زیر در میان مردم پخش می‌کردند: بسمه تعالی رئیس جمهور باید به اصل 110 (ولایت فقیه) معتقد باشد. (امام خمینی). برادران و خواهران مسلمان گرد هم آیی ما در دفتر روزنامه انقلاب اسلامی: 1 ـ در مرحله اول، اعتراضی است به سانسور حاکم بر این روزنامه و خودداری مسؤلین از انتشار نامه ما خطاب به آقای بنی‌ صدر. 2 ـ در مرحله دوم، بازگو کننده در خواستی است از آقای بنی ‌صدر برای شرکت در یک بحث آزاد در باب ولایت فقیه. امیدواریم شما نیز ما را در زمینه آگاه‌ سازی ملت در آستانه انتخابات ریاست جمهوری یاری نمائید. دانشگاه مشهد ـ دانشجویان مجمع احیاء تفکرات شیعی.[100] سال ها بعد هاشم يار حميدي كه از دوستان آقای ديالمه است، ماجرا را اينطور بيان مي‌كند: «وقتي بني‌ صدر آمد مشهد، بچه‌ ها دنبالش رفتند و درخواست مناظره كردند. اما او طفره رفت. بعد شهيد ديالمه بچه ‌ها را جمع كرد. حدود 30 نفر سوار قطار شديم و رفتيم تهران دفتر روزنامه انقلاب اسلامي. نشستيم و تماس‌ هاي زيادي گرفتيم. بچه ‌ها خيلي هم شعار مي ‌دادند. آنها هم مي‌ گفتند بني‌ صدر شهرستان است. بالاخره عده ‌اي از سپاه آمدند و فرمانده‌شان گفت از بالا به ما دستور دادند كه اگر ظرف 10 دقيقه اينجا را ترك نكنيد، همه‌ تان را مثل گوسفند به رگبار ببنديم. بالاخره مجبور شديم آنجا را ترك كنيم. رفتيم قُم، ديداري با علما داشتيم. آنجا هم وحيد صحبتي در مسجد اعظم قُم كرد. باز شلوغ شد و يك عده طرفدار بني‌ صدر آمدند. بعد هم چند نفر از بچه‌ ها را گرفتند...بعد از تحصن جلوي روزنامه انقلاب اسلامي، روزنامه انقلاب اسلامي نوشت، جمعي منسوب به انجمن حجتيه اين كار را كرده‌ اند. بعد شاخه دانشجويي انجمن حجتيه اطلاعيه‌ اي داد و اين خبر را تكذيب كرد.» با فرار بني‌ صدر از مناظره تنها يك راه‌ حل براي آگاهي ‌بخشي در سطح وسيع باقي مانده بود و آن هم راهي نبود جز انتشار گسترده اسناد و مداركي كه ديالمه و دوستانش عليه بني ‌صدر جمع ‌آوري نموده بودند، آن هم در سطح كشور. چنين اقدام‌ هايي در آن دوران كه تعداد زيادي از علما حامي بني‌ صدر بودند، شجاعت و جسارت زيادي را مي‌ طلبيد كه جز با يقين به انجام وظيفه ميسور نبود. مهندس قنبري كه از ديگر دوستان ديالمه است، در باره اين طرح مي‌ گويد: «بچه‌ ها مداركي را كه عليه بني‌ صدر پيدا كرده بودند، تكثير كردند و ريختند توي يك كاميون كه در مسير تهران تا بندرعباس توزيع كنند. به قُم كه رسيدند، ابوشريف كه آن موقع طرفدار بني‌ صدر بود، بچه‌ ها را دستگير كرد. همان موقع آقاي منصوري كه آنزمان توي سپاه بود، به دستور رهبر انقلاب به داد بچه‌ها رسيد و آزادشان كرد.» ماجراي تحصن شهيد ديالمه و دوستانش و دعوت از بني ‌صدر براي مناظره درباره ولايت فقيه، در تاريخ 1/11/58 يعني تنها 4 روز مانده به انتخابات انجام شد چرا كه گويي ديگر راه‌ حلي باقي نمانده بود. البته روزنامه جمهوري اسلامي فرداي همان روز قسمتي از مشروح مذاكرات مجلس خبرگان در باره ولايت فقيه را كه شامل سخنان بني ‌صدر و فارسي هم مي‌ شد، به چاپ رسانيد.[101]

روزنامه انقلاب اسلامی در ادامه این تحصن و اشغال محل تحریریه روزنامه نامه اشغالگران را در صفحه اول خود چاپ کرد که متن آن از این قرار بود:« بسمه تعالی. رئیس جمهور باید به اصل 110 (مربوط به ولایت فقیه معتقد باشد)امام خمینی. جناب آقای بنی‌صدر. پیرو نامه ‌ای که در دانشگاه ادبیات تقدیمتان نمودیم رونوشتی از آن را نیز برای چاپ در اختیار روزنامه انقلاب اسلامی (مدعی عدم سانسور) قرار دادیم لکن سانسور حاکم بر این روزنامه مانع از رسیدن صدایمان به عموم ملت گردید لذا خواهشمندیم هر چه زودتر (قبل از انتخابات ریاست جمهوری) زمانی را جهت یک مباحثه حضوری معین فرمائید(در محیطی مردمی ‌تر همچون مدرسه عالی شهید مطهری باشد که عموم ملت مسلمان ایران با آگاهی بیشتری نسبت به اعتقاد یا عدم اعتقاد جنابعالی به اصل ولایت فقیه که بدان رأی نداده‌اید(اصل 5 و 110) در انتخابات شرکت نمایند. دانشگاه مشهد ـ دانشجویان مجمع احیاء تفکرات شیعی. و در زیر این متن نوشت:« اعلامیه فوق امروز از جانب گروهی با نام مجمع احیاء تفکرات شیعی که خود را نماینده هزاران دانشجو در مشهد معرفی می‌ کردند در تهران پخش شده است لازم به تذکر است که امضاء این اعلامیه دانشجویان مسلمان بوده است. لکن متحصنین در هنگام پخش این اعلامیه همانگونه که مشاهده می‌ شود کلمه مسلمان را سیاه کرده ‌اند. بهر حال علت آن بر ما پوشیده است.[102]

و روزنامه انقلاب اسلامی در ادامه و در همین رابطه، در گزارش به مردم چنین نوشت:«حدود ساعت دو بعدازظهر دیروز تحریریه انقلاب اسلامی خسته از کار روزانه، خود را آماده تهیه مقدمات برای روزنامه فردا می‌ کرد که گروهی حدود 7 نفر وارد تحریریه می ‌شوند و نامه‌ ای را به یکی از برادران مسؤل می ‌دهند و رسید دریافت می‌ دارند. البته می ‌گویند این متن باید در صفحه اول روزنامه چاپ شود. برادر مسؤل ما می‌ گوید ما باید این نامه را همانند صدها نامه دیگر که روزانه به دفتر روزنامه می‌ رسد به شورای دبیران ارجاع دهیم و پس از بررسی‌ نامه‌ ها به میزان جایی که برای چاپ نامه‌ ها وجود دارد. به ترتیب اقدام به چاپ آنان کنیم این گروه که خود را نمایندگان هزاران نفر از دانشجویان دانشگاه مشهد و وابسته به مجمع احیاء تفکرات شیعی می‌ دانستند اعلام می‌ کنند که ما تا زمانی که این نامه را در روزنامه نبینیم در همین مکان خواهیم ماند. ساعتها با آنان گفتگو کردیم که این عمل شما از نظر ما اشغال و تجاوز به حریم محل کار ما است و از نظر قانون محکوم است و در تحریریه مزاحم کار ما هستید و هر چه زودتر محل تحریریه را ترک کنید. سپس اظهار داشتند: ما می‌ خواهیم با آقای بنی‌ صدر بحث آزاد کنیم. تا رمانی که ایشان آمادگی خود را برای بحث آزاد اعلام نکند ما در محل روزنامه باقی خواهیم ماند. به آنان گفتیم آقای بنی‌ صدر امروز بعد از ظهر در نجف ‌آباد و بعد در اصفهان و شیراز خواهد بود. سه شنبه به تبریز می ‌رود و چهارشنبه نیز در خارج تهران برنامه سخنرانی دارد و ما به ایشان دسترسی نداریم و ثانیاً اگر شما از آقای بنی‌ صدر درخواست بحث آزاد دارید بایستی به منزل ایشان و یا دفتر ایشان مراجعه کنید و از خودشان وقت بحث آزاد بگیرید نه با توسل به زور و اشغال محل کار تحریریه روزنامه انقلاب اسلامی. در هر صورت آنان بر ادامه عمل خود مبنی بر اشغال محل تحریریه اصرار می‌ ورزیدند ما با تماس های پی در پی با نجف ‌آباد ـ اصفهان ـ شیراز و گذاشتن پیام برای آقای بنی ‌صدر، ایشان از اصفهان با ما تماس گرفتند و اظهار داشتند که ایشان پنجشنبه در تهران خواهند بود و در مسجد سمنگان نارمک و حسینیه همدانی‌ ها سخنرانی دارند و آنان می ‌توانند نماینده خود را معرفی کنند و یکی از این دو مکان را هم برای بحث آزاد انتخاب نمایند. سپس بنی‌صدر افزود اگر آنان بر ماندن در تحریریه روزنامه اصرار ورزیدند با یک ماشین بلندگو دار از مردم شهر مستقیماً استمداد بخواهید تا خود مردم این تجاوزگران به حریم آزادی را از محل تحریریه انقلاب اسلامی بیرون کنند ما این موضوع را با سخنگوی این گروه در میان گذاشتیم ابتدا اعتراض کردند که پنجشنبه دیر است و وزارت کشور اعلام کرده است که پنجشنبه نامزدهای ریاست جمهوری نمی ‌توانند فعالیت تبلیغاتی داشته باشند. بعد از اینکه برای آنان دلیل آوردیم که این یک بحث آزاد ایدئولوژیک است و مربوط به فعالیت های تبلیغاتی نیست. آنان گفتند پس یک رسید به ما بدهید با مهر و امضای مسؤلین روزنامه که این بحث آزاد پنجشنبه برگزار می‌ شود و چون برادران ما احساس کرده بودند که این گروه قصدی جز تخریب و بهانه‌ جویی ندارند و این کار را یک توطئه می ‌دانستند، گفتند ما موظف بودیم که پیام آقای بنی‌ صدر را به شما برسانیم و لاغیر. در ضمن چون ما از سپاه پاسداران درخواست یک گروه برای حفاظت محل روزنامه کرده بودیم برادران سپاه به این گروه می‌ گویند دو نفر از نمایندگان شما در تحریریه روزنامه بماند و بقیه به قسمت نگهبانی روزنامه منتقل شوید. آنان به برادران سپاه پاسدار می‌ گویند حجت الاسلام سید علی خامنه‌ای ما را می ‌شناسد و شما با ایشان تماس بگیرید و جریان امر را بگوئید. و به برادران سپاه می‌ گویند که ما در اینجا خواهیم ماند تا شما با حجت الاسلام سید علی خامنه‌ ای تماس برقرار کنید. در این حال ما از سپاه پاسداران خواستیم که چون این گروه به محل کار ما تجاوز کرده ‌اند و مخل آسایش و مزاحم کارمان هستند همه آنان را بایستی از این مکان منتقل کنید. و برادران سپاه از آنان مصرانه می‌ خواهند که به محل نگهبانی روزنامه نقل مکان کنند در این ضمن سخنگوی گروه می‌ گوید به احترام سپاه این کار را خواهیم کرد. ما در این رابطه چون این گروه به حریم محل کار و آزادی مطبوعات تجاوز کرده بودند و ساعت ها مزاحم کار ما شده بودند. شکایت نامه‌ ای به فرمانده سپاه که در محل حضور داشت تسلیم کردیم و خواستار رسیدگی به موضوع مربوطه شدیم. فرمانده سپاه پاسداران در (عشرت آباد) رفته و موضوع شکایت را با یکی از مسؤلین سپاه در میان گذاشتیم و پس از رسیدگی و نظرخواهی از مامورین سپاه در روزنامه انقلاب اسلامی. مسؤل سپاه سخنگوی گروه را به عنوان بازداشت موقت نگهداشت تا پرونده فردا تکمیل و به دادگاه ارجاع دهد. امروز صبح که برای رسیدگی به پرونده و شکایت خویش به فرمانده عملیات تهران مراجعه کردیم ایشان اظهار داشتند که دیشب حدود ساعت 30/12 دقیقه حجت الاسلام سید علی خامنه‌ ای با فرماندهی در پادگان ولی عصر (عشرت آباد) تماس برقرار کرده و به سپاه انتقاد نموده است و خواستار آزادی فوری سخنگوی این گروه می‌ شود فرمانده عملیات سپاه افزود که حجت الاسلام سید علی خامنه‌ای در انتقاد خود به سپاه گفته است که شما نمی‌ بایست این تحصن را به هم می ‌زدند ضمناً ایشان فرمودند که در این رابطه تلفنی نیز از طرف برادر منصوری فرمانده کل سپاه مبنی بر آزاد کردن این فرد شده است. باید اضافه کنیم که این گروه در شعارهای خود می‌ گفتند: ما نمی ‌گذاریم بنی‌ صدر رئیس جمهور شود. و اگر او به این مقام برسد او را سرنگون خواهیم کرد. فردا ما تحلیل خود را بر این توطئه در اختیار پیروان راستین اسلام و انقلاب اسلامی ایران خواهیم گذاشت و از تمامی مردم که قلبشان برای انقلاب می ‌تپد برای حفظ و حراست استقلال و آزادی و مبارزه با قدرت طلبان می‌ خواهیم که دست به افشاگری زده و این توطئه‌ ها را محکوم کنند.[103]
و تحریریه روزنامه انقلاب اسلامی روز بعد در مقاله ‌ای با عنوان"چه کسانی برای کسب قدرت به انقلاب ضربه می‌ زنند. چرا روزنامه اشغال می‌شود؟ در سؤالاتی از حجت الاسلام سید علی خامنه ای یکی از بنیانگذاران حزب جمهوری اسلامی و از اعضای شورای انقلاب و امام جمعه تهران و رهبر فعلی نظام جمهوری اسلامی چنین نوشت:«سؤال ما از آقای سید علی خامنه‌ ای این است که آیا در اصل بیست و دوم از قانون اساسی نیامده است که: "حیثیت، جان، مال، حقوق مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون است مگر در مواردی که قانون تعیین می کند." آیا شما نمی ‌دانید یا نمی‌ دانستید که این گروه به محل کار ما تجاوز کرده ساعتها مزاحم کارکنان تحریریه روزنامه شده ‌اند؟ و باز در اصل چهلم می ‌خوانیم: هیچ کس نمی‌ تواند اعمال حق خویش را وسیله اضرار به غیر یا تجاوز به منافع عمومی قرار دهد آیا شما نمی ‌دانستید که این گروه بر فرض اینکه حقی برای خویش قائل باشند ساعتها مزاحم کار ما شده و به تنظیم کار روزنامه ضرر وارد آورده ‌اند؟ و آیا نمی ‌دانید که شورای انقلاب لایحه مطبوعات را تصویب کرده است و طبق این لایحه مطبوعات از تعرض دیگران و اعمال زور و تحمیل عقیده باید مصون باشد. نمی‌توان گفت شما که عضو شورای انقلاب هستید و بعنوان نماینده شورای انقلاب در وزارت دفاع و همچنین سرپرست سپاه پاسداران انقلاب هستید از همه امور بی اطلاع باشید. پس چگونه است که از این گروه دفاع می‌ کنید و به طور غیرقانونی تلفنی خواستار آزادی فردی می ‌شوید که شکایتی علیه او شده است و پرونده‌ ای تشکیل شده و موجود است و دادگاه می‌ تواند و باید پس از رسیدگی به پرونده حُکم برائت او را صادر کند. و از این گذشته شما به چه مجوزی به سپاه پاسداران می‌ گوئید که افراد سپاه نمی‌ بایست از تجاوز آنان به روزنامه انقلاب اسلامی و اشغال محل تحریریه جلوگیری به عمل می‌ آوردند؟ و اما زمانی که این گروه محل روزنامه را اشغال کرده بودند افراد و سپاه پاسداران از آنان خواستند که محل تحریریه را ترک کنند. سخنگوی گروه می‌ گوید شما با آقای سید علی خامنه ‌ای تماس برقرار کنید ایشان ما را می ‌شناسد و تا شما با ایشان تماس نگیرید ما از اینجا خارج نمی‌ شویم. با در نظر گرفتن صحبت سخنگوی این گروه در محل تحریریه روزنامه انقلاب اسلامی و باز با در نظر گرفتن اینکه با تلفن شما سخنگوی این گروه به طور غیر قانونی آزاد شده است و هم چنین با انتقادی که به سپاه پاسداران در رابطه با جلوگیری آنان از تعرض این گروه به محل روزنامه بعمل آورده‌ اید، جای هیچ گونه شک و شبهه ‌ای باقی نمی ‌ماند که شما در این امر برای تخریب بنی ‌صدر این گروه را تقویت می‌ کرده‌اید و اعمال بعدی شما نیز مؤید پشتیبانی شما از این گروه و اعمال غیرقانونی و ضد اخلاقیش است. آقای سید علی خامنه‌ای: در کدام منطقه از دنیا کسی با اعمال زور خواستار بحث آزاد می ‌شوند؟ مگر نه این است که بحث آزاد یعنی حذف زور در جامعه و بیان حقیقت با مردم در کدام قسمت از قانون اساسی آمده است که هر کس خواهان بحث آزاد است باید به محل کار و سکونت افراد تجاوز کند و با اعمال زور بحث آزاد!! به وجود آورد؟ در کدام قسمت از لایحه مطبوعات آمده است که چاپ نامه از طرف افراد در روزنامه و مجلات اجباری است و اگر روزنامه ‌ای اقدام به درج آن نامه نکرد آن افراد بایستی به محل کار روزنامه تجاوز کرده و با اعمال زور مطلب خود را در روزنامه درج کنند؟ تمام این اعمال شما در آستانه انتخابات غیرقانونی است و به ایجاد جو اغتشاش و ناامنی در زمان انتخابات و ایجاد یاس عمومی نسبت به این روز بزرگ تاریخ‌ساز کشورمان کمک می‌ رساند. شما را به خدا برای رسیدن به قدرت به هر کاری خود را آلوده نکنید و مصالح اسلام و کشور را فدای مصالح حزب و یا گروه خود ننمائید. ما از ملت مسلمان و هوشیار ایران می‌ خواهیم قاطعانه این گونه اعمال غیر اسلامی و غیر انسانی را محکوم کرده و به احزاب و دستجاتی و افرادی که با اینگونه اعمال به انقلاب ضربه می‌زنند نصحیت کرده و به آنان هشدار دهند.[104]

در نگاه پنجم: ابتدا نتایج رای گیری اولین انتخابات ریاست جمهوری در نظام جمهوری اسلامی را باز نویسی می کنیم و سپس مراسم تنفیذ آقای بنی صدر به وسیله آیت الله خمینی را با هم می خوانیم:

سرانجام ستاد انتخاباتی وزارت کشور نتایج قطعی شمارش آرا در سراسر کشور و خارج از کشور را به این شرح اعلام کرد:«نتایج قطعی شمارش آراء. ستاد انتخابات وزارت کشور نتایج قطعی کشور و خارج از کشور باین شرح اعلام کرد. کل آراء اخذ شده در داخل و خارج از کشور چهارده میلیون و 146 هزار و 622.

آقای ابوالحسن بنی‌صدر ده میلیون و 709 هزار و 330
آقای سید احمد مدنی دو میلیون و 224 هزار و 554
آقای حسن حبیبی 474 هزار و 859
آقای داریوش فروهر 133 هزار و 478
آقای صادق طباطبائی 114 هزار و 776
آقای کاظم سامی 89 هزار و 270
آقای صادق قطب‌زاده 48 هزار و 547
آراء بقیه کاندیداها 2110 [105]

به دنبال آن آقای بنی ‌صدر پیامی به ملت ایران فرستاد که متن آن از این قراربود: بسم الله الرحمن الرحیم. خانم‌ها و آقایان: در این لحظات سرنوشت ساز ما و شما شاهد تحقق یافتن یکی از شگرف ترین پدیده‌ های تاریخ بشری هستیم. به دنبال هزاران سال ظلمت استبداد و صدها سال سلطه خانمان برانداز استعمار، ملت یکپارچه و یکدل متکی به ایمان و مجهز به اتحاد بر پا خواست و با بهره گرفتن از رهبری امام توانست بساط ظلم و ستم را در هم بپیچد. و هنوز یکسال از پیروزی او در سرنگون کردن نظام پوسیده کهن نگذشته همان ملت یک پارچه و یک صدا با شور و شوق غیر قابل توصیف با وقار و آرامشی تحسین‌ انگیز در آزادانه‌ ترین شرایط اقدام به اخذ تصمیم تاریخی دیگری نموده است و وظیفه سنگین اولین ریاست جمهوری اسلامی ایران را به عهده اینجانب گذارده. تجربه تاریخی انقلاب اسلامی ایران و دستاوردهای پر ارزش آن در مدتی که در پهنه تاریخ لمحه‌ ای بیش نیست خود بیانگر چندین نکته اساسی است که توجه به آنها ضروریست. 1ـ هرگاه ملتی عزم آزادی و استقلال داشت و در این مسیر قبول شهادت نمود و از سر چشمه فیاض ایمان به خدا سود گرفت هیچ قدرتی قادر به جلوگیری از فتح و ظفر او نیست. 2ـ تمام افسانه ها و اسطوره‌ های ساخته و پرداخته نظام های قهر و سلطه در جهان امروز دائم بر عدم توانایی و شایستگی اقوام و ملل در بهره ‌وری از آزادی و استقلال کامل خویش باطل و بی پایه ‌اند. انسان آفریده خدا آزاد و مسؤل آفریده شده است و آزادی و رشد و تعادل انسانی در گرو تصمیم او به کسب تعالی آنهاست. 3ـ انقلاب اسلامی ایران علیرغم همه دروغ پردازیهای معاندین توانسته است در ظرف مدتی کمتر از یکسال چهاربار مردم را به اظهار نظر در پای صندوقها فرا بخواند و هر بار بیش از دفعه قبل ثابت شده است که این ملت از چه حد آگاهی و رشد و بلوغ سیاسی بهره‌ور است. چنین رشد و آگاهی و بلوغی منبع چنان توانایی و قدرتی است که قدرت های تباهی و سیاهی را یارای برابری و مقابله با آن نیست. 4ـ این انقلاب در نوع خود در جهان استثنائی است، در عین حالی که نمونه و الگویی برای بشریت مستضعف بشمار می‌ رود. بشریتی که همه راه ها را پیموده و همه شیوه ‌ها را آزموده است و اینک در می یابد که رهایی و رشد وقتی دارای معنی و مفهوم واقعی خویش است که متضمن معنویت و حضور آن در همه صحنه‌ های زندگی باشد. رأی 5 بهمن مردم ایران و پیروزی خلق به همه پندارهای نادرست در مورد انقلاب اسلامی ایران پایان بخشید. این رأی بیانگر گرایش ها نیست، بیانگر وجدان روشن خلق است، پیروزی وجدان و شعور مردمی است. اینک ایران پیروز با رأی خویش به صراحت نشان داده است که مصمم به تامین استقلال، باز سازی اقتصاد، تامین وحدت ملی، امنیت و معنویت خویش است. و این خود برنامه ‌ای است بس سنگین برای ما و ملت ایران که تصمیم به تغییر چهره تاریخ گرفته‌ اند. اینک ایران جوان در اندام پیرو امام خویش که از صمیم قلب بهبودی و سلامت برای او آرزو می‌ کنم رهبری با روح جوان دارد که با رأی یک پارچه و وسیع نسل جوان امروز رضایت و آرامش به دست آورده است و اطمینان دارد که ایران راه خویش را یافته است و مصمم است جامعه اسلامی را بسازد. اینک محرومان جهان امید یافته‌ اند که ایران پیشاپیش راه پیروزی آنها را هموار کرده است و سپیده دم آزادی در جهان نزدیک است. اینک زمان آن است که همه در داخل و خارج این کشور از رأی دیروز مردم درس بیاموزند و در برابر رشد و اراده ملت ایران سر تعظیم فرود آرند. باورها، روشها، و اخلاق خود را به طرز انقلابی تغییر دهند و با پیوستن به راه خلق پیروزی همه انسان ها را کامل سازند. با امید و با اتکاء به خدا و خلق ایران آماده‌ ایم.[106] در اینجا گزارش مشروح روزنامه کیهان از مراسم تنفیذ اولین رئیس جمهور نظام جمهوری اسلامی ایران را با هم مرور می کنیم:

مراسم سوگند ریاست جمهوری دکتر ابوالحسن بنی صدر در حضور امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی ایران، اعضای شورای انقلاب:« آیت الله سید محمد حسین بهشتی دبیر شورای انقلاب ـ مهندس مهدی بازرگان ـ آیت الله موسوی اردبیلی ـ آیت الله دکتر باهنر ـ آیت الله سید علی خامنه ای امام جمعه تهران ـ مهندس عزت الله سحابی، دکتر شیبانی، علی اکبر معین فر، حجت الاسلام علی اکبر هاشمی رفسنجانی، دکتر حسن حبیبی، و آیت الله مهدوی کنی... روحانیت: آیت الله منتظری، آیت الله لاهوتی، آیت الله مروارید، آیت الله خسرو شاهی، آیت الله امامی کاشانی، حجت الاسلام محمد جواد حجتی کرمانی، آیت الله اشراقی، آیت الله محلاتی، حجت الاسلام سید حسین خمینی و اعضای دفتر امام خمینی. فرماندهان ارتش:« سرلشکر شاد مهر رئیس ستاد مشترک ارتش، دریا دار سید محمود علوی فرمانده نیروی دریایی، سرلشکر باقری فرمانده نیروی هوائی، سرتیپ فلاحی فرمانده نیروی زمینی و فرماندهان ژاندارمری و شهربانی و همچنین ابوشریف فرمانده سپاه پاسداران انقلاب. اعضای دولت:« دکتر مصطفی چمران، معین فر، داریوش فروهر، رضا صدر، دکتر میناچی، حبیبی و جمعی دیگر. همچنین در این مراسم دکتر علیرضا نوبری رئیس کل بانک مرکزی، دکتر احمد سلامتیان، فتح الله بنی صدر رئیس دیوان عالی کشور، حاج حسین مهدیان مدیر کیهان و جمعی دیگر حضور داشتند.[107]مراسم...در بیمارستان قلب مهدی رضائی برگزار شد. از ساعت 6 بعد از ظهر به تدریج شخصیت ها، میهمانان و نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات در سالن فوقانی بیمارستان حضور یافتند و با توجه به اینکه جایگاه ها از پیش مشخص شده بود، در محل های از پیش تعیین شده جای گرفتند. اعضای شورای انقلاب، نمایندگان روحانیت مبارز، فرماندهان نیروهای سه گانه و ستاد ارتش، هیات وزرا و گروهی از شخصیت های دیگر کشور، از جمله حضور یافتگان بودند که اسامی آنها به طور جداگانه آمده است. ساعت هفت و پنجاه دقیقه بعد از ظهر ابوالحسن بنی صدر که دقایقی پیش به حضور امام رفته بود، به سالن باز گشته و بر صندلی ویژه ای که برای او در نظر گرفته بودند نشست. سپس به حاضران تذکر داده شد که به خاطر رعایت حال رهبر انقلاب هنگام ورود ایشان، هیچ گونه ابراز احساساتی به هیچ وجه نشود. امام خمینی در ساعت 8 و 14 دقیقه در حالی که بوسیله پزشکان معالج مشایعت می شدند، به سالن آمدند. پس از استقرار امام بر صندلی، [آقای رئیس جمهور از روی صندلی خود بر خواست و پس از تنظیم میکروفون روی میز و تبسم به آیت الله خمینی، دست ایشان را بوسید و قبل از رفتن آیت الله خمینی یکبار دیگر دست ایشان را باز بوسید] مراسم با تلاوت آیاتی از کلام الله مجید ـ سوره انا انزلنا ـ آغاز شد. پس از تلاوت کلام الله مجید، حجت الاسلام حاج سید احمد خمینی متن فرمان و پیام رهبر انقلاب را بشرح زیر قرائت کرد: بسم الله الرحمن الرحیم. بر اساس آن که ملت شریف ایران با اکثریت قاطع جناب آقای دکتر سید ابوالحسن بنی‌ صدر را بریاست جمهوری کشور جمهوری اسلامی ایران برگزیده ‌اند و بر حسب آن که مشروعیت آن باید نصیب فقیه جامع شرایط باشد اینجانب بموجب این حُکم رأی ملت را تنفیذ و ایشان را باین سمت منصوب نمودم لکن تنفیذ و نصب اینجانب و رأی ملت مسلمان ایران محدود است به عدم تخلف ایشان از احکام مقدسه اسلام و تبعیت از قانون اساسی اسلامی ایران از جناب ایشان می ‌خواهم که مسؤلیت خطیری که بموجب اراده ملت و بر اساس قانون اساسی به عهده ایشان گذارده شده است همچون امانتی الهی از آن پاسداری نمایند و به پیمان خود در مقابل خداوند تعالی و خلق وفادار باشند و با اعتماد تفضل خداوند و اعتماد ملت همچون محوری استوار برای هم آهنگی نهادهای مسؤل و حمایت از مبانی جمهوری اسلامی در حوزه اختیارات و مسؤلیت های خود قرار گیرند و در راه هدف ملت که آن تداوم بخشیدن به انقلاب اسلامی و استقرار نظام عدل اسلامی است با تمام توان بکوشند و خداوند متعال را ناظر و حاضر دانند و به وظیفه سنگینی که بعهده گرفته‌اند قیام کنند و از قشرهای مختلفه ایران خصوص متفکران و دانشمندان و احزاب اسلامی و سیاسی و قوای انتظامی می ‌خواهم که در این لحظات حساس که بر کشور می‌ گذرد با حُسن نیت از ایشان و دولت اسلامی پشتیبانی نمایند و از تفرقه و اختلاف و کارشکنی بپرهیزند تا ایشان بر محور عدل اسلامی عمل می‌ کنند از همکاری و معاونت دریغ ننمایند از خداوند تعالی توفیق ایشان را در راه خدمت به بندگان خدا و بکشور اسلامی خواستارم . والسلام علی عباده الصالحین. 17 شهر ربیع الاول 1400 عید پر برکت ولادت با سعادت ختمی مرتبت. روح الله الموسوی الخمینی...پس از فرمان امام، نوشته امام در داخل پوشه گذاشته و به رهبر انقلاب تقدیم و به وسیله ایشان به ابوالحسن بنی صدر داده شد. پس از آن ابوالحسن بنی صدر سخنانی کوتاه بشرح زیر ایراد کرد:«... بسم الله الرحمن الرحیم. برای من مایۀ افتخار است که در این روز با سعادت در حضور امام اُمت بعنوان نخستین رئیس جمهور اسلامی ایران به طور اختصار با توجه بحال امام چند کلمه‌ ای عرض کنم. قلب مردم ما، مردم محروم و مستضعف ما مثل قلب امام صاف و پاک است. قلبی است صمیمی و سالم، با وجود محرومیت ها و همۀ مشقاتی که در طول دوران تاریخ شاهنشاهی کشیده‌ اند. در این قلب نه کینه‌ ای است و نه عداوتی و نه خواستهای نامربوطی، این مردم آمادۀ کارند آمادۀ تلاشند آمادۀ همکاری و فداکاری با دولت اسلامی هستند، و من امیدوارم با سلامت امام این جمهوری در همان دورۀ اول موفق بشود تا آثار 2500سال فساد و تباهی را پاک کند و پایه‌ های استواری برای آینده ایران در اسلام بلکه آیندۀ جهان بگذاریم. برای ملت ایران هیچ نعمتی بالاتر از این نیست که روحانیت اسلام تحت زعامت حضرت آیت الله العظمی امام خمینی امام اُمت ما توانسته است یکی از بزرگترین انقلابهای تاریخ جهان را به پیروزی برساند و کمتر از یک سال از عمر این پیروزی نگذشته که اساس استواری برای زندگی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مردم ما گذاشته شده است. دکتر بنی صدر افزود: هرچند به موقع تشکیل مجلس شورای ملی در حضور آن مجلس قسم یاد خواهم کرد، آن طور که در قانون اساسی آمده است، اینک نیز این روز فرخنده را مغتنم می‌ شمارم و در حضور امام اُمت که وجود ملت و دین ملت هست به قرآن مجید سوگند یاد می ‌کنم که به قانون اساسی وفادار باشم و همواره برای اعتلای ایران و برای بهبود وضع زندگی مردم کشورم با تمام قدرت بکوشم. دلیلی هم ندارد که ما به این کوشش انسانی نپردازیم. وقتی که مردم ما این همه صفا و صداقت چه در انقلاب و چه پس از انقلاب از خود نشان دادند و با چنان وفاداری و پایداری از امام خود پیروی کردند و انقلاب خود را از سنگلاخ های بزرگ گذراندند و یقین است که راهی را که در پیش است آن راه هم با همین استواری طی خواهند کرد. ما با مشکلات بزرگ روبرو هستیم اما خوش وقتیم که هم ارادۀ امام ما و هم خواست مردم ما قوی و استوار است و یقین داریم که مشکلات آینده را با همین روحیه امیدواری و با همین روحیه غلبه بر مشکلات از پیش پا برخواهیم داشت. بنی صدر گفت: من بیش از این برای این که تصدیع به امام نداده باشم صحبت نمی کنم و بعد از مراجعت امام به اتاق خودشان برای شما سخن خواهم گفت.

سخنان امام خمینی. پس از آن امام خمینی امام امت و رهبر انقلاب اسلامی ایران طی سخنانی اظهار داشت: بسم الله الرحمن الرحیم. من یک کلمه به آقای بنی‌ صدر تذکر می‌ دهم که این کلمه تذکر برای همه هست. هر مقامی که برای بشر حاصل می‌ شود چه مقام های معنوی و چه مقام های مادی روزی گرفته خواهد شد و آن روز هم نامعلوم است توجه داشته باشید همۀ کسانی که برای بشر خدمت می ‌کنند کسانی که دارای مقامی هستند و دارای پُستی هستند، که مقام آنها را مغرور نکند مقام رفتنی است و انسان در وجود خدای تبارک و تعالی ماندنی است. من از آقای بنی ‌صدر می خواهم که مابین قبل از ریاست جمهور و بعداز ریاست جمهور در احوال ایشان تفاوتی نباشد، تفاوت بودن دلیل بر ضعف نفس است و من از همۀ کسانی که در مقامی هستند چه مقام های کشوری و چه مقامهای لشکری می‌ خواهم که به مقامات خودشان مغرور نباشند و در ذات اعتلای اسلام و اعتلای کشور ایران کوشا باشند و اینطور نباشد که به واسطۀ تقدم و تاخر یک نفر یا چند نفر موقتاً اسباب این بشود که کناره‌گیری کنند. از خداوند تعالی مسئلت می ‌کنم همۀ ما را به راه خدا و به راه راست هدایت کند و از گرایش به شرق و غرب حفظ کند و از خوف ابر قدرتها حفظ کند. والسلام و علیکم و رحمت الله. [107] و به این وسیله با فرمان مکتوب رهبر انقلاب آیت الله خمینی به آقای ابوالحسن بنی صدر و سوگند وی در حضور ایشان و سران نظام جمهوری اسلامی ایران در بیمارستان قلب مهدی رضائی تهران، آقای بنی صدر به عنوان اولین رئیس جمهور نظام جمهوری اسلامی ایران به مردم ایران معرفی شد...
____________________________________

[1] سنجابی، کریم (1368)، امیدها و ناامیدی ها خاطرات سیاسی دکتر کریم سنجابی، انتشارات جبهه ملیون ایران، لندن، چاپ اول، ص 337
[2] مهدوی کنی، محمد رضا (1385)، خاطرات آیت الله مهدوی کنی، تدوین: خواجه سروی، دکتر غلامرضا، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ص 284 و 299
[3] رشنو، شاپور، جهانگیری، علی محمد(به کوشش)، (1396) خاطرات استاد شیخ علی تهرانی، چاپ اینترنتی، ص 119
[4] خلخالی، صادق، (1379)، خاطرات آیت الله خلخالی اولین حاکم شرع دادگاههای انقلاب، نشر سایه، تهران، چاپ اول ص 303 و 304
[5] احمدی، حمید(به کوشش)، (1380) خاطرات ابوالحسن بنی صدر اولین رئیس جمهوری ایران، انتشارات انقلاب اسلامی، پاریس، چاپ اول، ص 103
[6] احمدی، حمید(به کوشش)، (1380) خاطرات ابوالحسن بنی صدر اولین رئیس جمهوری ایران، انتشارات انقلاب اسلامی، پاریس، چاپ اول، ص 62 و 103
[7] اطلاعات 17/8/1358 ص 4
[8] اطلاعات 3/10/1358 ص1
[9] اطلاعات 6/10/1358 ص 1
[10] روزنامه انقلاب اسلامی 6/10/1358 ص 1 و 3
[11] روزنامه انقلاب اسلامی 6/10/1358ص 12
[12] کیهان 6/10/1358 ص 2
[13] انقلاب اسلامی 8/10/1358 ص 1و 8
[14] روزنامه انقلاب اسلامی 26/12/1358 ص 12
[15] انقلاب اسلامی ص 13/10/1358 ص 3
[16] انقلاب اسلامی 16/10/1358 ص 1

[17] انقلاب اسلامی سه‌شنبه 18/10/1358ص 1 و 12
[18] اطلاعات 23/10/1358 ص 2
[19] کیهان شنبه 29/10/58ص10
[20] روزنامه انقلاب اسلامی 11/10/1358 ص 3
[21] روزنامه انقلاب اسلامی یکشنبه 23/10/1358 ص 12
[22] روزنامه انقلاب اسلامی 13/10/1358 ص 3
[23] روزنامه انقلاب اسلامی 17/10/1358 ص 12
[24] روزنامه انقلاب اسلامی 18/10/1358 ص 3
[25] روزنامه انقلاب اسلامی 20/10/1358 ص 3
[26] روزنامه انقلاب اسلامی 23/10/1358 ص 12
[27] روزنامه انقلاب اسلامی 24/10/1358 ص 2
[28] روزنامه انقلاب اسلامی 24/10/1358 ص 12
[29] روزنامه انقلاب اسلامی 24/10/1358 ص 12
[30] اطلاعات 23/10/58 ص 2
[31] اطلاعات 24/10/58 ص 6
[32] کیهان 24/10/58 ص 12
[33] روزنامه انقلاب اسلامی 26/10/1358 ص 12
[34] روزنامه انقلاب اسلامی 29/10/1358 ص 3
[35] روزنامه انقلاب اسلامی 29/10/1358 ص 3
[36] روزنامه انقلاب اسلامی 29/10/1358 ص 3
[37] روزنامه انقلاب اسلامی 29/10/1358 ص 3
[38] روزنامه انقلاب اسلامی 30/10/1358 ص 3
[39] روزنامه انقلاب اسلامی 30/10/1358 ص 3
[40] روزنامه انقلاب اسلامی 30/10/1358 ص 3
[41] روزنامه انقلاب اسلامی 30/10/1358 ص 3
[42] روزنامه انقلاب اسلامی 30/10/1358 ص 3
[43] روزنامه انقلاب اسلامی 30/10/1358 ص 3
[44] روزنامه انقلاب اسلامی 1/11/1358 ص 12
[45] روزنامه انقلاب اسلامی 2/11/1358 ص 1
[46] روزنامه انقلاب اسلامی 2/11/1358 ص 3
[47] روزنامه انقلاب اسلامی 2/11/1358 ص 3
[48] روزنامه انقلاب اسلامی 2/11/1358 ص 3
[49] روزنامه انقلاب اسلامی 2/11/1358 ص 3
[50] روزنامه انقلاب اسلامی 2/11/1358 ص 3
[51] روزنامه انقلاب اسلامی 2/11/1358 ص 3
[52] اطلاعات 13/10/1358 ص 2
[53] اطلاعات 9/10/1358 ص 2
[54] کیهان 9/10/1358 ص2
[55] کیهان 9/10/1358ص 2
[56] روزنامه انقلاب اسلامی 9/10/1358 ص 11
[57] روزنامه انقلاب اسلامی 9/10/1358 ص 11
[58] اطلاعات 10/10/1358 ص 1 و 2
[59] اطلاعات 12/10/1358 ص2
[60] اطلاعات 13/10/1358 ص 2
[61] اطلاعات 13/10/1358 ص 2
[62] اطلاعات 13/10/1358 ص 2
[63] کیهان 13/11/58 ص1
[64] اطلاعات 17/10/1358 ص 1
[65] اطلاعات 20/10/1358 ص 1
[66] کیهان 22/10/1358ص2
[67] کیهان22/10/1358ص2
[68] روزنامه انقلاب اسلامی 22/10/1358 ص 3
[69] اطلاعات 24/10/1358ص2
[70] روزنامه انقلاب اسلامی 25/10/1358 ص 2
[71] روزنامه انقلاب اسلامی 26/10/1358 ص 2
[72] روزنامه انقلاب اسلامی 29/10/1358 ص 3
[73] روزنامه انقلاب اسلامی 29/10/1358 ص 3
[74] روزنامه انقلاب اسلامی 30/10/1358 ص 3
[75] روزنامه انقلاب اسلامی 30/10/1358 ص 3
[76] روزنامه انقلاب اسلامی 30/10/1358 ص 3
[77] رنجبر، ارگان حزب رنجبران ایران ـ سال اول دوره دوم ـ یکشنبه 30 دیماه 58 شماره 10 ص 3
[78] روزنامه انقلاب اسلامی 2/11/1358 ص 3
[79] اطلاعات 2/11/1358 ص 2
[80] کیهان 30/10/1358 ص 2
[81] روزنامه انقلاب اسلامی 29/10/1358 ص1
[82] روزنامه انقلاب اسلامی 3/11/1358 ص 7
[83] روزنامه انقلاب اسلامی 8/10/1358 ص 1 و 12
[84] روزنامه انقلاب اسلامی 16/10/1358 ص 12
[85] اطلاعات 20/10/ 1358ص1
[86] روزنامه انقلاب اسلامی 25/10/1358 ص 2
[87] اطلاعات 17/10/1358ص2
[88] اطلاعات22/10/1358ص 4
[89] روزنامه انقلاب اسلامی 26/10/1358 ص 5
[90] روزنامه انقلاب اسلامی 29/10/1358 ص 11
[91] روزنامه انقلاب اسلامی 29/10/1358 ص 11
[92] روزنامه انقلاب اسلامی 30/10/1358 ص 11
[93] اطلاعات26/10/ 1358ص 2
[94] کیهان 29/10/1358 ص 10
[95] کیهان 2/11/ 1358ص1
[96] روزنامه انقلاب اسلامی 2/11/1358 ص 2
[97] اطلاعات 3/11/1358 ص 2
[98] کیهان 26/10/1358 ص 2
[99] کیهان 29/10/1358 ص 12
[100] کیهان 2/11/1358 ص 1 و 2
[101] http://basirat.ir/fa/news/262875
[102] انقلاب اسلامی 2/11/1358 ص 1
[103] انقلاب اسلامی 2/11/1358 ص 12
[104] روزنامه انقلاب اسلامی 3/11/1358 ص 12
[105] روزنامه انقلاب اسلامی 9/11/1358 ص 1
[106] اطلاعات 8/11/1358 ص1
[107] کیهان 16/11/1358 ص 3




نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد