logo





یک قصه ی زیبای واقعی

سه شنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۱ - ۳۱ مه ۲۰۲۲

رضا علامه زاده



به "سرنوشت" كه هرگز اعتقادى نداشته ام، به "سرگذشت" اما، اگر به قصه اى بماند كه زيبا نوشته شده باشد، نه تنها اعتقاد كه ايمان دارم.

گابريل گارسيا ماركز، كه آشنايان با اين قلم ميزان ارادتم به او را مى دانند، در توضيح اينكه چرا عنوان كتاب خاطرات زندگى اش را "زندگى براى بازگوئى" گذاشته مى نويسد: "زندگى نه آنى است كه آدم گذرانده بلكه آنى است كه به ياد مى آورد تا بيانش كند." كه طبعا آنچه در زندگى به ياد آدم مى ماند تا بيانش كند خود مثل يك قصه، هم مقدمه و فراز و فرودى دارد و هم مى تواند بد يا زيبا نوشته شده باشد.

يكى از زيباترين قصه هائى كه اين روزها زبان به زبان مى گردد قصه ى زهرا (زَر) امير ابراهيمى است كه با ايستادن بر بلنداى رشك انگيز بهترين بازيگر زن در جشنواره سينمائى كَن به زيبائىِ تمام نوشته شده؛ قصه اى كه مى تواند در آينده موضوع يك نمايش يا فيلم يا اپرا و اپرت قرار بگيرد.

به تكرار مى ماند ولى عميقا باور دارم كه در دنياى امروز اين دختران و زنان ايرانى اند كه با قصه هاى زيباى زندگيشان بازگويانِ دردهاى وطنمان براى جهانيان و پایه ریزان ایران آزاد آینده اند؛ زنانى به قامتِ زَر، گلشيفته، نرگس، سپيده، و صدها و هزارهاى ديگر.



نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد