logo





بیداد،

پنجشنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۲ مه ۲۰۲۲

ا. رحمان

چه حقیقت تلخ و دهشتناکی
در گسترهِ افق نگاهت
خیز برداشته وُ... می شتابد
چشمانت درست می بیند!
عشق، در معبرِ گرسنگی
تن می فروشد
و بوسه، طعم تلخِ بیگانگی میدهد
و بغض راه نفس را
در واپسین دم فرو می بندد

فقر،
هجوم می آورد
با چشمان دریده و گرسنه
از پایِ سفره های خالی
خیابان به خیابان،
سطل های زباله را جارو میکند

چه سرعتی گرفته
این ویرانگرِ بی حیا-
پا بر شانه های خمیده
رو به بالا می دود
سقف کاذب دستمزدها
زیربارِ هیولایِ چند سر
فرو می ریزد
و به انتهایِ دره سقوط میکند

رویایِ تلخ کودکانِ کار
از خواب به بیداری میاید
و با حیرتی هراس خورده
طعم گرسنگی را بر دوش می کشد

چه بیدادی،
شعله بر جان ها می کشد
و کاری از دست ها و کلمه ها ساخته نیست!
همه راه ها را بستند
و دریا،
در سکوت سنگینی فرو رفته
دستان نامرعیِ مال اندوزان
حریص و بی مهابا
همچنان مشغول غارت اند.

رحمان- ا
۲۰/ 02/ ۱۴۰۱


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد