کتاب انگلیسی فوق با عنوان "یادگاری مادر و پدرم" در ۲۷۰ ص در ۲۰۲۲ را آمازن نشر کرد. محتوای کتاب اینهایند: دیباچه، پایانه، منابع، سپاس ها، در باره نویسنده، ۳ فصل در ۱۴ بخش در شهری با تاریخ است: تهران ۱۹۸۲، برکلی ۱۹۶۹، تهران ۱۹۶۳، سن فرانسیسکو ۱۹۵۸، رالا ۲۰۱۸، برکلی ۱۹۷۰، ایران و عراق ۱۹۷۰، ایالات متحده ۱۹۷۳-۱۹۷۶، برکلی ۲۰۱۸، تهران ۱۰۸۲، سنت مایکلز ۲۰۱۸، مونتری ۱۹۸۲، بروکلین ۲۰۲۱، روزنویسهای ندا ۱۹۸۷-۲۰۱۹، محاکمه متهم در دادگاه. روایت ۲ بعد زمانی سفرهای ندا و کنشهای پدر و مادر را آمیخته؛ ساختار غیرخطی داستان زیگزاکی در تقویم از ۱۹۵۳ تا ۲۰۲۱ است.
نویسنده دختر ۲ عضو برجسته یک سازمان انقلابی است. او زاده تهران، دارنده کارشناسی ارشد مدرسه اقتصاد لندن و هنرهای زیبا در خبرنگاری دانشکده گاوچر ایالت مریلند، مقیم بروکلین، مشغول به کار رسانه ای است. برادرش نیما، پدر ندیده، زاده ۱۹۸۲ آمریکا ست. ندا چشم سبز و رحم به ستمدیدگان پدر را به ارث دارد. فرامرز طلوعی سمنانی ۱۹۵۴-۱۹۸۳ از رهبران اتحادیه کمونیستهای ایران حول و حوش انقلاب جمهوری، از سران قیام بهمن ۱۳۶۱ سربداران آمل، از دبیران کنفدراسیون جهانی دانشجویان و محصلین مقیم خارج (اتحادیه ملی) برای احیای جنبش واحد دانشجویی در آمریکا دهه ۱۹۷۰ بود. او در رابطه با قیام آمل در ۱۹۸۳ در ۳۸ سالگی اعدام شد.
ندا موی مشگی و بیان نوعدوستانه مادر را هم دارد. فرحناز ابراهیمی ۱۹۵۱-۲۰۱۰ زاده تهران، فعال سیاسی در برکلی و تهران از دهه ۱۹۷۰ تا فرار از ایران بود. در ۵۹ سالگی در حومه واشنگتن فوت شد. سازمانها اعضای زبده را به عراق، یمن، کوبا برای کار سیاسی می فرستادند. در دهه ۱۹۷۰ سازمان این زوج مبارز را به عراق فرستاد. فرامرز در آنجا در رادیو میهن پرستان بضد حضور آمریکا و خودکامگی شاه تبلیغ کرد. فرحناز به یمن و شاید ظفار برای ویراست ترجمه انگلیسی نشریات رفت.
در جمهوری سوسیالیستی یمن دمکراتیک ۱۹۶۷- ۱۹۹۰ دفاتر سازمانهای انقلابی دهه ۱۹۷۰ در عدن بودند. جنبش آزادیبخش ظفار در جنوب عمان ۱۹۶۲-۱۹۷۵ فعال بود. حضور ۴ هزار سرباز ایران در ۱۹۷۳ به سلطان عمان کمک کرد. کنفدراسیون کمک مالی و دارویی به هر دو کرد. مادر فرحناز پس از طلاق در ۱۹۵۸ برای ادامه تحصیل به مونتری مهاجرت کرد.
فرامرز و فرحناز در دهه ۱۹۶۰ در برکلی در ۲ سازمان "دانشجویان برای جامعه دمکراتیک" آمریکایی ضد جنگ ویتنام و کنفدراسیون دانشجویان ایرانی ضد خودکامگی شاه فعال سیاسی بودند. در اشغال سرکنسولگری ایران در سن فرانسیسکو، مه ۱۹۷۰ در زندان شهر ۴۱ دانشجو ۱ ماه حبس شدند. کنفدراسیون برای آزادی آنها وکیل گرفته؛ در رسانه ها نقض حقوق بشر در ایران را تبلیغ کرده؛ این کارزار را به پیروزی رساند. آنها از سازمان دهندگان تظاهرات ضد شاه در دیدار کارتر در دسامبر ۱۹۷۷/ ۱۳۵۶ بودند.
زندگی این زن و شوهر حاوی استقامت، مبارزه با ستم، ایثار تا پای جان بود. دادگاه فرامرز را در یوتیوب می توان دید؛ وصیتنامه او را دولت ایران نشر کرد. این زوج آزاده خواهان عدالت اجتماعی، استقلال، زندگی مرفه برای عموم بود. هر دو با انقلاب ۱۹۷۹ از برکلی به تهران رفتند. ندا در حومه واشنگتن ۲۰۱۰ با برادر و خاله شاهد دقایق آخر فرح بود که با نامه، ایمیل، نوار صوتی کادانس عاطفی را عمیق، محسوس، متمرکز کند. خاطرات رفقای کنونی واشنگتن بیانگر پراحساسی، شوریدگی، مهماننوازی فرحناز در دهه ۲۰۰۰ اند. این انسان والا تا پایان عاشق انسانیت ماند.
کتاب ندا پندار، گفتار، کردار نیک را با شجاعت، پیگیری، هدفمندی، آرمان نشان دهد. پدر دوم ندا، حبیب لاجوردی۲۹۳۸-۲۰۲۱ ، بنیانگذار پروژه تاریخ شفاهی ایران در هاروارد، در گرت پارک حومه واشنگتن مسکن داشت. ندا جایزه امی در تلویزیون را برد. در کتاب فوق خاطرات ۳ سالگی با پدر رزمنده حامی زحمت کشان، ضد امپریالیسم، ضد تیرانی/ جباریت را عاشقانه پی گرفته؛ عاطفی بیان کرد.
ندا مقیم نیویورک بوده؛ برای نوشتن کتاب جاپای پدر و مادر خود از برکلی، رالا- میزوری، واشنگتن به تهران رفت. او با آشنایان، همرزمان پدر و مادرش، خویشان از جمله خاله ش، مهناز افخمی نویسنده "زنان در مهاجرت" ۱۹۹۴، فعال زنان؛ شوهرش غلامرضا افخمی، نویسنده "زندگی و زمانه شاه" ۲۰۰۹، مصاحبه کرد. از دفتر خاطرات خود، آرشیوهای خبری، منابع کنفدراسیون، نشریات آمریکا و ایران مدد گرفت. همیشه پرسش "چرا والدین من مرا بدنیا آورده؛ در حالیکه این راه پرخطر انقلاب خواهی را گزیدند؟" در ذهن داشت. در پاسخ باید از شوریدگی ناموفق یک سده برای آزادی و عدالت ایرانی نام برد.
داستان زندگی ندا سندی مملو از عاطفه، تخیل، واقعیت، به آمریکایی سلیس و نمونه ای ارزنده از ۱۰،۰۰۰ انقلابی ست که انقلاب آنها را بلعید و پراکند. عاطفه به زحمتکشان، انقلاب، رفیقان، اعضای خانواده در هر نفس آنها پدیدار است. ندا چون باستان شناسی هوشمند و حساس گذشته را از منابع گوناگون استخراج کند. او اسناد، مصاحبه ها، نقل قولها را با سفر به شهرهای اقامت والدین انقلابی خود آمیخت. این شهرها عبارتند: برکلی، واشنگتن، رالا- میزوری، نیویورک، تهران، کرمان، وان- ترکیه. او تجربه حسی رنگ، بو، دما، صدا، فرهنگ خود را جایگزین دریافت والدین خود در زمان اقامت در این شهرها کرد.
ندا در زمان، مکان، شهرها، افراد، تاریخ پس و پیش رفته؛ سفر غیرخطی ذهن زیبای خود را در تقویم در نیمقرن گذشته حوادث شخصی و اجتماعی هم آمریکا هم ایران بیان کند. داستان آرمان، عشق، انقلاب در ۱۰۰ سال مبارزات ایران برای استقلال، عدالت اجتماعی، رفع تبعیض بوده که ادامه دارد. چرا کشورهایی چون ترکیه، یونان، کره جنوبی، تایوان به مدرنیزم چند حزب رقابتی رسیده؛ عربستان، کویت، عمان، قطر به مدرنیزاسیون عالی رسیدند؟ ولی ایران، مصر، پاکستان به مدرنیته نرسیدند.
من این خانواده انقلابی را در ۳ سطح شناختم: فرامرز را در کنگره های کنفدراسیون سازمان آمریکا، فرحناز مقیم گرت پارک در حومه واشنگتن و همسایگی خود در سیلور سپرینگ مریلند در سده ۲۱، آرمان سازمانی آنها را در مطالعه نشریات و بحثهای طولانی با رفقای شان در میزوری و کنزاس دهه ۱۹۷۰ بویژه مسعود کلمبیا، وحید و فرید لارنس، اسدی و محمود رالا. در کنگره ۲۰ سازمان آمریکا در برکلی در ۱۹۷۲ ابرام توکل، عباس میلانی، سیامک زعیم، فرامرز فعال بودند. در اعتراض به حبس گروه ۱۲ نفره بجرم طرح گروگان گیری ولیعهد، گلسرخی و دانشیان اعدام؛ بقیه چون سماکار، علامه زاده، قیصری به زندان محکوم شدند. برای آزادی آنها تبلیغات جهانی کرد. کنگره ۲۱ و ۲۳ در شیکاگو در ۱۹۷۳ جدایی خط راست و ۱۹۷۵ جدایی خط میانه بودند.
در کنگره ۲۲ سازمان آمریکا ۱۹۷۴ در لس آنجلس، رییس کنگره فریدون علی آبادی بود. در ۱۹۷۳ و ۱۹۷۴ شمار عضو شمال ۱۶۰ و ۲۵۲ و جنوب ۱۵۰ و ۲۳۰ بودند. گروه بابک زهرایی رانده شد. نماینده اصلی و علی البدل انجمن کلمبیا بیژن و جهان بودند. این سفر با 2 خودرو، جهانبخش، مهرداد، منصور، بیژن را به برکلی کشاند. در پارک یوسمتی با تفنگ ساچمه سمور زده؛ خوراک با پیاز، هویج، گوجه، سیبزمینی بود. در فوریه ۱۹۷۷ به مجسمه آزادی نیویورک ۴ دانشجو خود را زنجیر کردند. این تندیس در ۱۸۷۶ برای خوشآمد به مهاجرین به آمریکا در جزیره الیس نیویورک ساخته شد. با مبارزه کنفدراسیون ۴ دانشجوی زندانی آزاد شدند.
در ۱۳۵۵ گروهی م ل در خارج، برخی از گروه فلسطین، پیوستن چندین محفل چپ کارگری اتحادیه کمونیستی را ساختند. اتحادیه با ماهنامه "حقیقت" در آمریکا دهه ۱۹۷۰ و پس از ۱۹۸۰ در خارج اسناد قیام سربداران، چگونگی ادامه راه، چه باید کرد دهه ۱۳۶۰ را در پایگاه وبی خود نشر کرد. جمعبندی اقلیت هیئت مسئولین سازمان با عنوان "نامه داخلی شماره ۱۳، فروردین ۱۳۵۷ را علی آبادی و طلوعی- سمنانی نوشتند.
فرامرز مسئول تشکیلانی اتحادیه دهه ۱۳۵۰ بود. علی آبادی از رهبری اتحادیه در شهریور ۱۳۵۱ کتاب "رفرم ارضی امپریالیستی و مبارزه طبقاتی در ایران" را نشر کرد. او در پی ضربه سراسری تیر ۱۳۶۰ بازداشت شد. دادگاه آخوند گیلانی در تهران آنها را با ۲۰ عضو دیگر به اعدام محکوم کرد. سیامک زعیم. فریدون علی آبادی، فرامرز از انجمن برکلی کنفدراسیون، وحید و فرید سریع القلم از انجمن لاورنس کانزاس، ضیاء عبد مناف از لس آنجلس، محمود از رالا، مسعود از کلمبیا میزوری در آمل بودند.
رهبری اتحادیه در حمله نظامی یا خط سیاسی، محاصره شهر از طریق روستا یا چریک شهری، تنبیه خبرچینان دولت یا تبلیغ - اختلاف جناحی در مقطع قیام داشتند. رهبری با نیروهای دیگر چون مجاهدین، فداییان، گروه اشرف، پیکار، حزب دمکرات، کومله هم نتوانست در قیام ائتلاف کند. بخشی از اتحادیه در آمل بسبک چین و کوبا قیام کرد. در قیام آمل سربداران، ۱۰۰ جوان در ژانویه ۱۹۸۲ کشته، اعدام، زندان، متواری شدند.
پس از شکست قیام آمل در بهمن ۱۳۶۱، اتحادیه ضربات امنیتی سختی خورد. اکثر کادر رهبری را از دست داد. بازماندگان کمیته موقت رهبری را تشکیل دادند. ساختار فروپاشیده گذشته را بازسازی کرده؛ شورای چهارم را برگزار کردند. در اردیبهشت ۱۳۶۲، در نبود سندیکاهای کارگری، حزب کمونیست ایران را بنیان گذاشت. در ۴۰ سال بعد پایگاه نشر اسناد و نظرات خود را دارد.
اینهم طنز تاریخ است که نشریه "حقیقت" "خط سیاسی" را در مقابل "خط چریکی" در پلمیکهای کنفدراسیون بکار برد. ولی پایان کار اتحادیه به آمل در جوار سیاهکل، قهر چریکی جدا از توده، موتور کوچک گروه دبره/ مائو با موتور بزرگ توده ها، سوسیال امپریالیزم شوروی در تخالف با انتقاد از آن رسید.
درسهای محافل چپ انقلابی: آنها شوریدگان آرمانی، شجاع، جان بر کف بودند. کشته شدگان از روشنفکران ذهنگرا با اختلاف با اذهان محافل مخفی دیگر بودند؛ کارگران در صف کشته ها نیستند. در سرودشان مرگ ستایش شد: سینه سپر به رَه تیر، سر بنهاده سرِ دار، در پی صبح دگر. مرگ پرستی محفلی جوانان دهه ۱۳۵۰ ادبیات این محافل را پر کند. آنها درسی از شکست نگرفته؛ نیاپرستی، شهید پروری، نقل قول انقلابیون روسیه و چین در تجریدات و عامگویی را اشاعه دادند.
کمال سازمانی و شکست یک سده مبارزه سیاسی در تناقض اند. بقول حافظ: پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت./ آفرین بر نظر پاک خطاپوشش باد. نمونه: در ۱۳۸۲ سربداران آمل در ژانویه شکست خوردند. فرامرز در ژوییه سرقرار دستگیر شد. در این 6 ماه با داشتن همسر آبستن و دختر 3 ساله او می توانست فعالانه با خانواده به کردستان یا محل امنی بگریزد؛ ولی به زندان افتاد. در ۱۹۸۲ خانواده از راه ترکیه گریخت. از ۱۳۵۰ دو چریک پزشگ جان بدر بردند. در این ۵۰ سال این فدایی و مجاهد با ویزیت روزی ۳۰ مریض ۵۵۷۵۰۰ یا ۱ میلیون نفر را شفا دادند.
عرفان، شوریدگی، مخفیگرایی چند سال از جوانی آنها، پایان زندان، شکنجه، اعدام نتیجه مبارزات شان بود. محافل بجا مانده در خارج، در پایگاه وبی اسناد، بزرگداشت شهیدان، شعار دادن، کلی گوییها را برای هواداران نشر کنند. توهم، تخیل، قهرمان پنداری -روشنفکران آرمانی را غیرواقعبین کرد؛ بخش آکادمیک غور نقلی در متون عتیق پیشه کرده؛ از حل مسایل روز طفره روند. در نبود اتحادیه های صنفی و کارگری، چرا در سازمان "عشق خلق" به طرد واحد خلق یعنی خانواده انجامد؟
منابع. ۲۰۲۲/۰۴/۲۹ جوایز هنری سالانه آمریکا اینهایند: امی تلویزیون، گرمی موسیقی، اسکار فیلم، تونی نمایش.
پرنده نو پرواز. گفتگو با یکی از رفقای شرکت کننده در مبارزه مسلحانه سربداران و قیام آمل. انتشارات حزب کمونیست ایران م ل م. ۱۳۶۱ .چاپ اینترنتی در بخش "سربداران و تاریخچه حزب" کتابخانۀ وبسایت cpimlm.org آمد.
https://asre-nou.net/php/view.php?objnr=47620تاریخچه سازمان دانشجویان ایرانی در آمریکا عضو کنفدراسیون
https://www.peykeiran.com/userfiles/file/asnad1400_mini.pdf اسناد تاریخی قیام آمل 1380.
Neda Toloui-Semnani, They Said They Wanted Revolution: A Memoir of my Parents, New York: Little A, 2022.
https://www.kqed.org/
Fariba Amini 2022 A They Said They Wanted Revolution: A Memoir of My Parents.
https://www.juancole.com/2022/03/revolution-poignant-memoir.html