اکنون آشکار است که پوتین در چندین بُعد اشتباه محاسباتی کرده است:
۱- او در خصوص میزان خصومت غرب با روسیه اغراق کرد،
۲- اراده و مقاومت اوکراین را به شدت دست کم گرفت،
۳- توانایی ارتش خود برای به دست آوردن یک پیروزی سریع و بی هزینه را بیش از واقعیت در نظر گرفت،
۴- نحوه واکنش غرب را اشتباه پیش بینی کرد.
۵- ترکیبی از ترس و اعتماد به نفس بیش از حد دارد .
احتمالا می توان ادعا کرد که دولت ها جنگی را شروع نمی کنند مگر اینکه خودشان را متقاعد کنند که می توانند به سرعت و با هزینه نسبتاً کم به اهداف خود برسند. هیچ کس جنگی را که معتقد است طولانی، خونین، پرهزینه و احتمالاً منتهی به شکست خواهد بود شروع نمی کند. افزون بر این، انسانها خیلی راحت با موضوع از دست دادن برخی چیزها برای کسب چیزهای دیگر کنار نمی آیند. بنابراین این گرایش قوی وجود دارد که وقتی جنگ را ضروری فرض می کنید، فکر کنید که پیروزی در آن هم امکانپذیر است. اگر صداهای مخالف از فرآیند تصمیمگیری حذف شوند، این گرایش میتواند تشدید شود، خواه به این دلیل که همه افراد در این حلقه جهانبینی نادرست یکسانی دارند یا به این دلیل که زیردستان مایل نیستند به مافوقها بگویند که ممکن است اشتباه کنند.