برای فراز
مادرت در زندان کندهکاری میکرد
روی هستههای هلو
و تو در کارگاهت حکاکی میکنی
روی کیفهای چرمین.
امروز قلب تیرخوردهاش را
از توی کیف سرخت درمیآورم
و کنار عکس حسین میگذارم
برای چهلمین سالگردش.
آیا مغارهای منبتکاریاش
هنوز بهجا مانده
توی کشوی میز تو؟
یکم اسفند هزاروچهارصد
بیستم فوریه دوهزاروبیستودو
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد