logo





ارسلان

آشفته بازار

دوشنبه ۸ آذر ۱۴۰۰ - ۲۹ نوامبر ۲۰۲۱

آشفته بازارِ خواب هایم را
انتظارِ تعبیری نبود
مگر ذوقِ کودکانه ای
تا در گهواره ی نفس هایت
روزگارِ نگونسار را
به دیارِ فراموشی
بسپارد

چارقدّی
به قدِّ همه ی آسمانِ شهر
لبریز از
ریزریزِ ستاره هایی است
که بر تورِ سپیدِ ابر می ریزند
تا عروسانِ این سال
بر چهرسوقِ بازار
حجله ها را
چراغان سازند

کوچه ای
در امتدادِ بی انتهایِ تنهایی
شاهدِ هراسِ درختانِ عریانی است
که شُرشُرِناودان را حتّی
از پشتِ دیوار
فالگوش ایستاده اند

اتاقی با چهار تاقِ کاغذی
و بازیِ خطوطِ ناموزونی که
هر از گاه
پرده ی پنجره را
به کناری می کشانند

آشفته بازارِ خواب هایم را
خَیلِ واژگانی بخوان
که هنوز
در خیالِِ روز
سرتاسرِ شب را
بیدار می مانند

ارسلان-تهران
بیست و هفتم آبان ماه یکهزار و چهارصد

https://arsalan-zemzemeh.blogspot.com

این شعر را با صدای شاعر از این جا بشنوید


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد