هیچگاه در تاریخ آموزش و پرورش نوین ایران ،از زمان رشدیه تا کنون، وضعیت آموزشی اینگونه اسفبار نبوده است. با تحمیل فقر و فلاکت به فرهنگیان شاغل و بازنشسته به خاطر مدیریت ناکارآمد و چپاولگرانه در سطح کلان، میانگین حقوق معلمان به نصف خط فقر هم نمیرسد.
در اثر بیکفایتی مدیران آموزش و پرورش میلیونها کودک از آموزش محروم شدهاند و نگاه مصرفی به نهاد آموزش یک نگاه مسلط حاکمیتی است و به خاطر خصوصی سازی و کالاییسازی آموزش ، مافیای آموزشی بیش از پیش بر تصمیمسازیها تاثیر میگذارد.
در چنین شرایطی معلمان مطالبهگر و تشکلهای صنفی مستقل نمیتوانند سکوت کنند و هرکس به انتقاد از این سیاستها میپردازد با مشت آهنین نهادهای امنیتی و قضایی روبرو میشود امنیتی کردن مطالبات صنفی برای فرار از مسئولیت و پاسخگویی و برخورد با فعالان صنفی،که بدون هیچ گونه چشم داشتی از جان، مال خود برای بهبود وضعیت معیشتی فرهنگیان و ارتقای کیفیت آموزشی مایه گذاشتهاند، گوشهای از این برخورد قهرآمیز است. در همین راستا طی روزهای گذشته شاهد افزایش فشار به فعالان صنفی و پروندهسازی و احضار آنان به نهادهای امنیتی و قضایی بودهایم.
در آخرین نمونهها جعفر ابراهیمی ،بازرس شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران روز نهم آبان به اتهام واهی نشر اکاذیب در دادگاه عمومی کرج محاکمه شد و قرار است در روز ۲۶ آبان به اتهامهای «تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت کشور » در دادگاه انقلاب کرج محاکمه شود.
در آذربایجان شرقی لطیف روزیخواه، عضو هیات مدیره کانون فرهنگیان این استان،توسط دادگاه انقلاب جلفا احضار شده و قرار است در ۱۹ آبان به اتهام بیاساس«تبلیغ علیه نظام »محاکمه شود. همچنین محمود ملاکی از اعضای هیات مدیره کانون صنفی معلمان استان #بوشهر با اتهامات« تبلیغ علیه نظام ،توهین به رهبری،توهین مقدسات و نشر اکاذیب » روبروست و قرار است در۲۵ آبان محاکمه شود.
از دیگر استانها نیز غلامرضا غلامی کندازی، روح الله مردانی، علی کروشات و فیروز نامی دارای پرونده باز بوده، همچنین، نصرت بهشتی، ناهید فتحعلیان مهدی فتحی محمد ارکیان دیگر فعالان صنفی،در بازداشت موقت به سرمی برند.
ازنظر ما اقدامات و فعالیت آقایان روزیخواه، ابراهیمی و ملاکی مانند همهی فعالان صنفی، تلاش در جهت استیفای حقوق معلمان شاغل و بازنشسته و دانش آموزان است. این کنشگران به دنبال احیای حقوق تضییع شده ی فرهنگیان بوده و خواستار برقراری عدالت آموزشی هستند. پرسش ما این است:
آیا این فعالیتها امری مجرمانه است و جرم تلقی می شود؟! آیا به جای ستایش، ملاطفت و تلاش برای رفع نواقص و بهبود شرایط و اوضاع آموزش و پرورش، بایستی این فعالان صنفی محاکمه شوند و احکام سنگین دریافت کنند؟!
طبیعی است در جایی که دزدان و اختلاسگران و مفسدان در حاشیه امن درحال چپاول اموال عمومی هستند باید شاهد محاکمه معلمان به اتهام حقخواهی باشیم.
از سویی واضح است که این پروندهسازیها، احضارها و زندانی کردنها و اخراج فعالان صنفی در شرایط کنونی به خاطر تاثیرگذاری بر روند مطالبهگری است. آنها میخواهند رتبهبندی شاغلان را کامل اجرا نکنند و تن به همسانسازی بازنشستگان مبتنی بر قانون مدیریت خدمات کشوری ندهند و در سکوت، مالکیت فرهنگیان بر صندوق ذخیره فرهنگیان را به محاق ببرند و خوب میدانند که در برابر این سیاستهای ناعادلانه، فعالان صنفی و اعضای کانونهای صنفی و انجمنهای صنفی فرهنگیان ایستادگی خواهند کرد و گمان میکنند با پروندەسازی، محاکمە و فشار بر فعالان صنفی میتوانند روند عدالتخواهی جنبش معلمان را متوقف کنند.
به باور ما مهمترین و اصولیترین راه برای پیشرفت،سعادت و رفاه کشور، توسل و تکیه بر آموزش و پرورش خردگراست.آموزش و پرورشی غیر ایدئولوژیک، مدرن و انتقادی که بتواند منافع و خواست های همه ی اقشار جامعه را برآورده سازد و مسیر رشد، پیشرفت و توسعه ی همه جانبه را برای آحاد مردم به ارمغان آورد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن اعتراض به نگاه حاکمیت به مقولهی آموزش و پرورش، کنش ها و فعالان صنفی، خواهان پایان دادن به روند پروندهسازی،احضار و بازداشت تمامی فعالان صنفی و مدنی از جمله جعفر ابراهیمی، لطیف روزیخواه، مهدی فتحی،غلامرضا غلامی کندازی، محمود ملاکی و سایر کنشگران بوده،این شیوهی در پیش گرفته شده را محکوم و حق دفاع همه جانبه از همکاران آسیب دیده را برای خود محفوظ و برحق میداند و یادآور میشود، درصورت تداوم چنین برخوردهایی با فعالان صنفی، با کنشهای فرهنگیان روبرو خواهید شد.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران
۱۶ آبان ۱۴۰۰