![]() |
|
نگاه تیزنافذی داشت
آن زن ایراندخت می گفت دود ونیرنگ سرزمین را گرفته ست خاموشی شهر ازحضورگردن کلفتانی ست که سرگردنه سرمی زنند مردانی به ضیافت قدرت نابودی آمده اند تمام شهرپرازآینه های شکسته ست با تصاویرکج ومعوج اما زندگی یک لحظه هم فرصتی ست رفتن به عرش درتابلوی سکوت غمبار کویر فقط یک واژه رنگی ست میان فاصله ی دو نقطه که می تواند اسرار ملاحت بلورو آینه را فاش کند خنده ی سکوت سکوتی که تصویرش صدای آزادیست ایراندخت با شیدایی رنگهای نور خیال گل مردابی را دلهره نقش زد و رنگهای منقلب در ایثار عشق جاودانه شدند ... شهلا آقاپو ر با یاد ایران درودی نوامبر 2021 www.aghapour.de نظر شما؟
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد |
|