پول می آید، هست، می رود و دوباره می آید.
شادی می آید، هست، می رود و دوباره می آید.
دوست می آید، هست، می رود و دوباره می آید.
عشق می آید، هست، می رود و دوباره می آید.
خوشبختی می آید، هست، می رود و دوباره می آید.
معنا می آید، هست، می رود و دوباره می آید.
آه! بیچاره شدیم تمام شد رفت. آی آقای آفریدگار یا خانم آفریدگار! مگر مجبور بودی زندگی را این چنین پیچیده بیافرینی؟
»نه، مجبور نبودم.
آزادی می آید، هست، می رود و دوباره می آید.«
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد