در همه اين سالها ما خانواده ها، به رغم تهديد و ارعاب، به هر شكلي يادمان عزيزان خود را برگزار كرديم. مجالس و مراسم برپا كرديم، در خاوران گرد آمديم و اجازه نداديم ياد و آرزوهاي آنان همچون پيكرشان به خاك فرو رود. حاكمين مجال ندادند تا ما در كنار تعداد بيشتري از مردم كشورمان مراسم خود را برگزار كنيم زيرا از همدردي و اتحاد ميان مردم بيش از هرچيزي وحشت دارند. همانگونه كه امروز تلاش ميكنند تا تعداد قربانيان مبارزه ي عادلانه ما را مخفي نگهدارند. دهها دروغ و دمبل سرهم مي كنند تا بلكه افكار عمومي را از فجايعي كه صورت گرفته بيخبر نگاه دارند. | |
به خانواده كشته شدگان جنبش حق طلبانه ي مردم ايران
به مردم آزادي خواه سراسر ايران
به همه ي كساني كه از ستم رنج مي برند و مي خواهند پاياني بر بيعدالتي ها بگذارند.
در تابستان سال 88 بسر مي بريم و دو ماه است كه كشور درگير وضعيتي فوق العاده شده است. خواهران و برادران ما، دختران و پسران ما، مادران و پدران ما بپا خاسته و نداي آزادي و رهايي از 30 سي سال بيحقوقي و ظلم را سر داده اند. پاسخ اوليه ترين حقوق و خواسته هاي انساني چيزي نبوده بجز گلوله و زندان و شكنجه. در جستجوي عزيزان ناپديد شده خود به هر دري زديم و مرارت هاي بسيار تحمل كرديم و عاقبت جسد خونين او را به ما تحويل دادند. از ما بهاي گلوله خواستند و براي سوگواري بر پيكرعزيزانمان ما را منع كردند. كساني از ما هنوز در حال گذراندن دوره ي رنج آور جستجو هستند و تلاش هاي ما با بي حرمتي و ضرب و شتم پاسخ ميگيرد. دروغ و فتنه را كه مشخصه حكومت هاي ضد مردمي است توسط رسانه هاي خود در بوق دميدند و گفتند "هيچكس كشته نشده است!" بعد از اينكه به كمك اطلاع رساني مردمي و خانواده هاي كشته شدگان بسياري امور آشكار شد آنگاه با صدها اما و اگر، وعده بررسي دادند.
ما "جمعي از خانوادههاي ...." اين رنج ها را تجربه كرده ايم .
با شور و شوق و به اميد جامعه اي كه ديگر در آن از اين مصيبت ها خبري نباشد در سال 57 انقلاب كرديم و ثمره ي انقلاب مردمي مان را همين كساني كه امروز در جنگ قدرت با هم بسر ميبرند، ربودند. به جرم آزادي خواهي و حق طلبي و دگرانديشي خودمان يا عزيزانمان را به بند كشيدند، شكنجه دادند، به دار آويختند يا به جوخه هاي تير سپردند. دربدري هاي بسياري كشيديم و در صحن زندان اوين پيراهن خونين بما تحويل دادند و پول گلوله درخواست كردند. برخي از ما هنوز نميدانيم عزيزمان چگونه و كجا كشته شد و گور او كجاست. در تمام دهه 1360 ده ها هزار پدر و مادری که در پشت زندان های اینان در جستجوی فرزندانشان تجمع کرده و اشک می ریختند، با قنداق تفنگ از سوی اینان پذیرائی شده و خبر اعدام فرزندانشان را بدون اینکه نام و نشانی از محل دفنشان بگیرند، از دهان اینان شنیدند. برخي فرزندانشان را درون زندان و در حاليكه شکنجه شده بودند بدنيا آوردند و در همان زمان خبر اعدام همسر يا خواهر يا برادري، را دريافت كردند. تمام دهه ي 60 وضع به همين منوال بود و در سال 67 بزرگترين قتل عام زندانيان سياسي صورت گرفت. درست در 21 سال قبل در همين روزها فرزندان ما، همسران ما، خواهران و برادران ما، دوستان ما در حاليكه در زندان بسر ميبرند و برخي از آنان مدت زنداني بودنشان نيز بسر آمده بود و در اميد آزادي بودند، در محكمه هايي سه ثانيه اي و به جرم دگرانديشي روانه قتلگاه شدند. هنوز آمار دقيقي از اين جنايت عليه بشريت در دست نيست اما گورستان خاوران و دهها گورستان گمنام ديگر در سراسر كشور كه پذيراي گورهاي دسته جمعي عزيزان ماست گواهي است بر اينكه تعداد كشته شدگان بسيار بوده است.
دهه ي شصت تيره ترين دوران در تاريخ معاصر ماست كه بخاطر مسئوليت هاي انساني و اهميت تاريخي اش نمي توان به سادگي آن را فراموش كرد. دهه اي يگانه در تاريخ ماست كه يگانگي اش برخاسته از وسعت و گستره ي جنايت هايي است كه صورت گرفت و درد و رنجي است كه بما تحميل كرد.
از آن زمان تا به امروز ما را از برگزاري مراسم براي عزيزانمان منع كردند و سخن گفتن در مورد اين فجايع را جرمي بزرگ و خط قرمز كل حاكميت مي دانستند. شكي نيست كه بسياري از شما چيزي در اين مورد نمي دانيد و هنوز طوري وانمود ميشود كه گويي اكنون براي نخستين بار است كه كشور با پديده زنداني سياسي و شكنجه و تجاوز و كشتار مواجه شده است.
در همه اين سالها ما خانواده ها، به رغم تهديد و ارعاب، به هر شكلي يادمان عزيزان خود را برگزار كرديم. مجالس و مراسم برپا كرديم، در خاوران گرد آمديم و اجازه نداديم ياد و آرزوهاي آنان همچون پيكرشان به خاك فرو رود. حاكمين مجال ندادند تا ما در كنار تعداد بيشتري از مردم كشورمان مراسم خود را برگزار كنيم زيرا از همدردي و اتحاد ميان مردم بيش از هرچيزي وحشت دارند. همانگونه كه امروز تلاش ميكنند تا تعداد قربانيان مبارزه ي عادلانه ما را مخفي نگهدارند. دهها دروغ و دمبل سرهم مي كنند تا بلكه افكار عمومي را از فجايعي كه صورت گرفته بيخبر نگاه دارند.
اما اين حيله ها ديگر كار ساز نيست. امروز مردم ما در مقياسي ميليوني و با انباري از خشم سي ساله به صحنه آمده اند؛ به بركت آگاهي عمومي و روش هاي اطلاع رساني امروز ديگر نمي توانند جنايت و حق كشي هايي كه انجام داده اند را پنهان كنند.
همان دستاني كه در كهريزك يا دهها بازداشتگاه ديگر عزيزان شما را شكنجه كرد و كشت، با عزيزان ما در دهه 60 چنين كرد. همان نظامي كه كيانوش ها، نداها، سهراب ها و دهها جان شيفته ي ديگر را در اوج جواني از شما ربود، با اعضاي خانواده ي ما در دهه 60 چنين كرد. همان خواسته هاي انساني و حق طلبانه اي كه عزيز شما را روانه قتلگاه كرد با عزيز ما چنين كرد. همان مصائبي كه امروز بر سر شما ميآيد براي ساليان دراز بر سر ما آمد. پس ما عميقا و از ته دل رنج و خشم شما را درك ميكنيم و با آن صميمانه همدردي داريم.
اما اين كافي نيست. براي اينكه خون ها هدر نرفته باشد بايد دست به دست هم دهيم و صداي اعتراض خود را به اين فجايع انساني متحدانه بلند كنيم. مسببين اين جنايت ها بيش از هرچيز از وحدت خواست و اراده ي ما وحشت دارند. زيرا ميدانند زماني كه مردم متحد و آگاه در كنار هم قرار گيرند، آنگاه قادرند كوهها را جابجا كرده و صخره ها را از جاي در آوردند و بر پايه آن جامعه اي سالم و پويا و بدون بيعدالتي را بنا گذارند.
پس بيائيد امسال مسئله كشتار دهه 60 و كشته شدگان جنبش اخير را به يك وجه از مبارزه كنوني مان و زمينه ي اتحاد و همبستگي بين خود تبديل كنيم.
بيائيد تا براي نجات جان صدها تن ديگري كه در اوين، زندان هاي شهرستان ها و در بازداشتگاههاي مخفي اسيرند، مبارزه اي متحد را به پيش ببريم، نگذاريم عزيزان بيشتري را از ما بربايند و خيل داغداران اين كشور را افزون كنند.
بيائيد در 21 امين سالگرد كشتار زندانيان سياسي و به ياد همه ي كشته شدگان دهه 60 دوشادوش هم قرار بگيريم و خواسته هاي مشترك مان را يك صدا اعلام كنيم.
1. پی گرد و محاکمهی مسببین کشتارهای دههی شصت، به ویژه اعدامهای دستهجمعی سال 67 و سرکوب، کشتار، شکنجه و تجاوزات حوادث اخیر
2. اعلام اسامی دفن شدگان دههی شصت در گورستان خاوران و اعلام اسامی کشتهشدگان و زندانیان وقایع اخیر
3. آزادی بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی
4. الغای اعدام برای هر جرمی و شکنجه تحت هرعنوانی
5. دریافت کیفرخواست محکومین سیاسی و اعدام شدگان در طی این سی سال و افشای علت اعدام آنان
6. دریافت وصیتنامه اعدام شدگان
7. به رسمیت شناختن محل دفن اعدام شدگان سیسال حاکمیت اسلامی در تهران و شهرستانها و تحویل بدون قید و شرط کشته شدگان حوادث اخیر به خانوادهها و اجازهی برگزاری مراسم در منازل و یا سر خاک این کشته شدگان
8. اجازهی گذاشتن سنگ برقبر کشته شدگان
9. پیگرد ومحاکمهی عامرین و عاملین کسانی که اقدام به تخریب خاوران و گورستانهای مشابه در سایر نقاط ایران کرده و به آزار خانوادهها درطی این سالها پرداختهاند،
10. بازگرداندن حقوق شهروندی خانوادهها و متوقف کردن هرگونه محدودیت و محرومیت اجتماعی، سیاسی، فرهنگی واقتصادی در مورد آنان... و
11. پذیرش و حفظ گورستان خاوران و گورستانها و یا قبرهای مشابه در سایر نقاط کشور به عنوان سندی تاریخی از جانب نهادهای محلی و بینالمللی
30 مرداد 1388
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد