logo





سی سال «نگاه امنیتی» به کردها

گفت و گو با عرفان قانعی‌فرد، مورخ و تحلیل‌گر سیاسی

جمعه ۳۰ مرداد ۱۳۸۸ - ۲۱ اوت ۲۰۰۹

نیک‌آهنگ کوثر

erphan-qaneifard.jpg
nikahang@radiozamaneh.com
رادیو زمانه: سی سال پیش در چنین روزهایی، نیروهای نظامی دولت تازه تشکیل شده انقلاب متعاقب برخوردهایی که در کردستان صورت گرفته بود، راهی این استان شدند این استقرار منتهی به درگیری‌هایی طولانی همراه با اعدام‌هایی شد که هنوز آثار «نگاه امنیتی» آن روی منطقه سایه افکنده است.
تبعات درگیری‌هایی که از سال ۵۸ آغاز شد، هنوز دغدغه‌ دولتمردان ایران است. از طرفی، عدم رضایت تاریخی مردمان کردستان از وقایع بعد از انقلاب باعث شده میزان مشارکت در بسیاری امور از جمله انتخابات ریاست جمهوری از حذی بالاتر نرود.
و البته کردها به مشاغل کلیدی گمارده نمی‌شوند جز دکتر رمضانزاده که استاندار کردستان شد و سال‌ها در کنار خاتمی، دبیر هیات دولت بود. با این حال توجه بعضی دولت‌های بعد از انقلاب به نگرانی‌های مردم کردستان میزان تنش را کاهش داد، از جمله نگاه دولت خاتمی به این استان که با استانداری عبدالله رمضان‌زاده در سال ۷۶ همراه بود.
اما نحوه تعامل کشورهای منطقه با مناطق کردنشین چندان فرقی با برخوردهای ایران نداشته است. این تعامل برای آمریکایی‌ها که فعلاً حافظ امنیت عراق نیز هستند اهمیت زیادی دارد. اما وقتی سه شهروند آمریکایی در مرز کردستان ایران بازداشت می‌شوند یا به تعبیری که هنوز اثبات نشده، توسط نیروهای نزدیک به ایران ربوده شده‌اند، مطمئناً آمریکا با نگرانی بیشتری مسائل این ناحیه را زیر نظر خواهد داشت.
عرفان قانعی‌فرد، مورخ و آگاه سیاسی کرد که چهار سالی است به عنوان زندگی‌نامه نویس جلال طالبانی در کنار رئیس جمهوری کرد عراق وقایع را سبک سنگین کرده، برای چند روزی از آمریکا به تورنتو سفر کرده است. با او در‌باره مسائل مختلف مرتبط با کردستان گفت و گو کردم.


از عرفان درباره ریشه وقایع سال ۵۸ پرسیدم که باعث حضور سنگین نیروهای سپاه پاسداران در کردستان شد.

آن چیزی که از نظر تاریخی مهم است، این است که کردهای ایران یک سری از خواسته‌های خود را بر اساس اصول ناسیونالیستی (و شاید نیاز تاریخی) خود مطرح کردند و متاسفانه تفرقه فکری و عدم انسجام آرا (افراد مدعی رهبری)، این شائبه (منفی و غیر مستند) را برای حکومت مرکزی به وجود آورد که این افراد قصد دخالت در امور ایران را دارند و یا تمامیت ارضی ایران را به خطر انداخته‌اند.
در حالی که نیروهای مذهبی و دموکرات (به هیچ وجه) قصدشان این نبود. بعضی از تحلیلگران معتقدند که تحریک حزب کومله و آتش‌افروزی‌های آن باعث حمله نظامی سپاه پاسداران به کردستان شد. از نقطه نظر تاریخی، از این مساله (حمله نظامی به کردستان) به عنوان اثبات حضور (قدرت) حکومت بعد از انقلاب در منطقه یاد می‌کنند.
درست یا غلط، می‌توان بعد از ۳۰ سال به این نتیجه رسید که وقتی انقلاب شد، حکومت مرکزی نقشی در منطقه نداشت و (شاید) آتش‌افروزی باعث (بهانه‌ی‌ شد که نیروهای حکومت به کردستان بیایند و من (شخصا) خطاکار را تحریک کننده‌ اصلی می‌دانم و (البته) بازی غلط حزب‌های کرد هم باعث شد که حکومت مرکز به این امر تن بدهد که البته (به هیچ وجه) نمی‌توان نمره مثبتی را به عملکرد حکومت در این زمینه داد.

امنیت کردستان تنها دغدغه ایران و یا عراق نیست. آمریکایی‌ها بعد اشغال عراق در سال ۱۳۸۲، حضوری قوی در منطقه داشته‌اند، اما دستگیری سه تبعه آمریکا در نقطه صفر مرزی ایران و عراق در منطقه کردستان تبدیل به مشکلی بزرگ برای آمریکایی‌ها شده است.
بر اساس بعضی گزارش‌های تایید نشده این سه آمریکایی توسط نیروهای نزدیک به ایران به مرز برده شده و آنجا به‌وسیله نیروهای ایران بازداشت شده‌اند، چه این ماجرا درست باشد و چه غلط، این سه نفر گروگان ایران هستند. اما سابقه گروگانگیری آمریکا در منطقه کردستان می‌تواند بیشتر باشد. قانعی فرد در این باره توضیح می‌دهد.

در واقع آمریکایی‌ها (در ابتدا) مسأله دستگیری را شروع کردند، یکی تصرف قرارگاه ایران در اربیل که مطابق سیاست خارجی مخالف قانون و پرنسیب بود، و دیگر در هتلی در سلیمانیه که چند نفر از دیپلمات‌های ایران را دستگیر کردند. مطابق اصول روابط خارجی این کار خلاف اصول بین المللی است.
ایران هم سعی می‌کرد در موقعیت‌های مناسب افرادی را به عناون میانجی معرفی کند،و البته رئیس جمهوری عراق هم که گرایش خاصی به ایران دارد، سعی بر حل مسالمت آمیز این موضوع داشت.
الان در مورد سه نفر آمریکایی، و شائبه‌ای که کریستین ساینس مانیتور مطرح می‌کند که این سه نفر ربوده شده‌اند از سلیمانیه به سمت مرز، اثبات و عدم اثبات این ادعا بر عهده مسوولان ایران و آمریکا خواهد بود، عراق فقط می‌تواند نقش میانجی را بازی کند، اما اگر اثبات شود شهروندان هر کشوری بدون اجازه قانونی از مرزی عبور کردند، افراد تبعه همان کشور باید از نظر دیپلماتیک مساله را حل کنند.

فراتر از مسأله امنیت کردستان ایران و عراق، منافع کردهای منطقه در گرو تعامل با کشورهای ترکیه و سوریه نیز هست. قراردادهای امنیتی میان چهار کشور البته با جابجا شدن کابینه‌ها تغییر نمی‌کند، اما تنش فعلی در داخل ایران بعد از انتخابات ریاست جمهوری ۲۲ خرداد می‌تواند تاثیرات خود را در روابط ایران و عراق بگذارد. ایران در شرایط اقتدار و آرامش نگرانی‌های کمتری در باره مسائل امنیتی و مرزی خواهد داشت. در این باره نیز از قانعی‌فرد پرسیدم.

یکی از نکاتی که خیلی مهم است، مسأله امنیتی ایران، عراق، ترکیه و سوریه است که قرارداد امنیتی با هم دارند. بالطبع وقتی قرارداد امنیتی میان دو یا سه کشور وضع می‌شود، با تغییر رئیس جمهوری، هیچ تغییری در قراردادها ایجاد نمی‌شود.
اما آنچه میان ایران و عراق هنوز مساله است، اختلافات مرزی میان ایران و عراق است و هنوز باید بررسی شود، و در دوره اول آقای احمدی‌نژاد برقرار بود و در دوره دوم ایشان وزارت خارجه ایران دنباله آن را خواهد گرفت.

یعنی هنوز بر سر مرزهای ۱۹۷۵ به بعد شک و تردید وجود دارد؟

فراموش نکنیم که در ۱۹۷۵، قراردادی که بین صدام حسین و شاه ایران بسته شد، که هر دو در قید حیات نیستند، و هرچند یکی از طرفین اعلام کردند که ممکن است از نظر سیاست خارجه آن قرارداد ابطال شود، ولی از نظر قانون کلی آن قرارداد روی پایه خودش برقرار هست.
اما مسأله مهم میان دو کشور، دفاع ایران از بعضی تحرکات درون عراق است که آمریکایی‌ها به آن حساس هستند و گروه‌هایی از نظامیان فعال درون عراق مثل سپاه بدر مورد حمایت ایران هستند و این شائبه را باید وزارت‌خانه‌های خارجه هر دو کشور باید در دولت آتی حل و فصل کنند.

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد