logo





مطلبات همگانی معلمانِ خرید خدمت

پنجشنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۲۰ مه ۲۰۲۱

س. حمیدی

وزارت آموزش و پرورش در سال‌های اخیر تلاش می‌ورزد تا خلأهای آموزشی خود را در خصوص کمبود نیروی انسانی، ضمن به کارگیری معلمان خرید خدمت جبران نماید. اما معلمان خرید خدمت نمی‌توانند تمامی این آسیب‌ها و کاستی‌های پیش آمده را حل و فصل کنند. به طبع معلمان خرید خدمت در جاهایی حضور پررنگ‌تر دارند که نظام آموزشی کشور از حضور در آن مناطق جا می‌ماند. درنتیجه بسیاری از این معلمان تا حدود صدها کیلومتر روزانه طی مسیر می‌کنند تا بتوانند در محل خدمت خود حاضر شوند. این موضوع در حالی اتفاق می‌افتد که از این بابت هیچ امتیازی نمی‌گیرند و هیچ سودی هم نمی‌برند.
معلمان خرید خدمت همیشه یک پای ثابت تحصن‌هایی شمرده می‌شوند که این روزها بدون وقفه جلوی مجلس، وزارت آموزش و پرورش یا ریاست جمهوری شکل می‌گیرد. آمار ایشان در سراسر کشور از بیست هزار نفر هم فراتر می‌رود. به طبع استان‌های محروم کشور از این موضوع، بیش از سایر استان‌ها سهم می‌برند. معلمان خرید خدمتی برای برگزاری هر گونه تحصن اعتراضی چه‌بسا فاصله‌هایی بیش از هزار کیلومتر را تا تهران طی می‌کنند تا شاید بتوانند مطالبات تلنبار شده‌ی خود را در همین تجمعات ادواری به گوش نمایندگان مجلس یا مدیران اجرایی و آموزشی کشور برسانند.

مشکل آن‌جاست که معلمان خرید خدمتی از خدمات بیمه‌ای همسانی با معلمان دیگر سود نمی‌برند. حتا از خدمات مراکز درمانی معلمان نیز بی‌بهره مانده‌اند. جدای از این برای پرداخت پول بیمه‌ی ایشان، ایام تعطیل را به حساب نمی‌آورند. تا جایی که در قبال سه سال خدمت معلمی در آموزش و پرورش، تنها از سابقه‌ای حدود دو سال در اداره‌ی بیمه برخوردار خواهند شد. هم‌چنین به معلمان خرید خدمت چه‌بسا عید و پاداشی هم نمیدهند. حتا آن‌گاه که عیدی گرفته‌اند، این عیدی را در قبال ماه‌ها اعتراض به دست آورده‌اند.

با این همه، معلمان خرید خدمت بخش‌های عمد‌های از خلأهای نیروی انسانی را در آموزش و پرورش پر می‌کنند. در واقع مدیران آموزشی کشور بخش‌هایی از تنگناهای آموزشی را ضمن بهره‌گیری از توانایی‌های ایشان، حل و فصل می‌نمایند.

گفتنی است که تا همین چند سال پیش شمار معلمان رسمی کشور از یک میلیون و دویست هزار نفر هم فراتر می‌رفت. ولی اکنون دانسته و آگاهانه رقم آن را به قریب یک میلیون نفر کاهش داده‌اند. این موضوع در حالی اتفاق می‌افتد که در طی همین مدت، همه ساله حدود ده در صد بر جمعیت دانش‌آموزان کشور افزوده‌اند. جدای از این، در همین دوره همه ساله حدود چهل هزار نفر از معلمان کشور را بازنشسته شده‌اند. ولی هرگز جایگزین مناسبی برای ایشان در نظر نگرفته‌اند. چنان‌که آموزش و پرورش در شرایط حاضر تنها در بخش آموزشی خود، چیزی حدود دویست و پنجاه هزار نفر کمبود نیروی انسانی دارد. چون همه ساله رقمی حدود چهل هزار نفر را بازنشسته کرده‌اند و در صورت استخدام نیروی جدید، فقط به جذب بیست هزار نفر رضایت می‌دهند. درنتیجه به طور مداوم بر تراکم دانش‌آموزان هر کلاس می‌افزایند. معلمان کشور هم مجبور می‌شوند به حضور در همین کلاس‌های پنجاه نفره گردن بگذارند.

اما مدیران اجرایی جمهوری اسلامی چنان می‌پندارند که به اتکای خصوصی‌سازی نظام آموزشی کشور، خواهند توانست از آسیب‌های موجود تا اندازه‌ای بکاهند. ولی ماجرای خصوصی‌سازی در آموزش و پرورش را به مشکلی پرماجرا بدل کرده‌اند که رفع آن با ماندگاری جمهوری اسلامی بر کرسی قدرت، هم‌چنان ناممکن می‌نماید.

وزارت آموزش و پرورش در سال‌های اخیر تلاش می‌ورزد تا خلأهای آموزشی خود را در خصوص کمبود نیروی انسانی، ضمن به کارگیری معلمان خرید خدمت جبران نماید. اما معلمان خرید خدمت نمی‌توانند تمامی این آسیب‌ها و کاستی‌های پیش آمده را حل و فصل کنند. به طبع معلمان خرید خدمت در جاهایی حضور پررنگ‌تر دارند که نظام آموزشی کشور از حضور در آن مناطق جا می‌ماند. درنتیجه بسیاری از این معلمان تا حدود صدها کیلومتر روزانه طی مسیر می‌کنند تا بتوانند در محل خدمت خود حاضر شوند. این موضوع در حالی اتفاق می‌افتد که از این بابت هیچ امتیازی نمی‌گیرند و هیچ سودی هم نمی‌برند. به عبارتی روشن، نه تنها حق ایاب و ذهاب نمی‌گیرند، بلکه پاداشی نیز از این بایت به ایشان نمی‌پردازند. هم‌چنین در آموزش و پرورش هرگز از خدمات این گروه از معلمان تقدیر نمی‌شود. حتا علیرغم کارِ مشکلی که روی کول ایشان می‌گذارند، ایشان را از همان مزایای معلمان رسمی نیز محروم نموده‌اند. چون در ساختار اداری آموزش و پرورش، جایی آنان را معلم به حساب نمی‌آورند.

گفته شد که سالانه حدود چهل هزار نفر معلم در پهنه‌ی کشور بازنشسته می‌گردند که آموزش و پرورش برای جبران این کاستی فقط به استخدام چیزی حدود بیست هزار نفر رضایت می‌دهد. برای جذب این نیروی جدید امتحان‌هایی نیز برگزار می‌گردد. ولی جذب نیروی جدید در آموزش و پرورش بر اساس مصوبه‌های مجلس شورای اسلامی و شورای عالی آموزش و پرورش صورت می‌پذیرد. باید دانست که در این امتحانات فقط نیروهایی جذب می‌شوند که بستگی و وابستگی ایشان به نهادهای عریض و طویل حکومتی محرز باشد. از سویی دیگر، در امتحانات جذب نیرو برای آموزش و پرورش، خانواده‌ی شهیدان جنگ عراق و جانبازان آن، از امتیازهای ویژه‌ای سود می‌برند. جدای از این، به بسیجیان و فارغ‌التحصیلان حوزه‌های علمیه نیز امتیازهای ویژه‌ای می‌دهند. این موضوع در حالی اتفاق می‌افتد که معلمان خرید خدمتی را از شرکت در این امتحان‌ها محروم کرد‌ه‌اند. آنان علیرغم شغل معلمی خود، حتا نمی‌توانند در امتحانات استخدامی آموزش و پروش شرکت نمایند.

روشن است که همراه با اعمال چنین حقه‌هایی فقط افرادی به کادر آموزشی وزارت آموزش و پروش راه می‌یابند که از شایستگی تجربی و علمی لازم جا مانده‌اند. این نیروهای جدید هرگز مهارت‌های آموزشی لازم را جایی فرانگرفته‌اند و تنها وجاهت سیاسی آنان نزد حکومت، مبنایی برای استخدام ایشان قرار می‌گیرد. ولی مدیران بالادستی آموزش و پرورش، کاستی‌های نظام آموزشی کشور را به پای همین معلمان خرید خدمتی می‌نویسند. چون به گمان خود همراه با همین حقه خواهند توانست از جذب نیروهای غیر ماهر و ناتوان در آموزش و پرورش توجیه به عمل آورند. لازم به یادآوری است که بین معلمان خرید خدمتی حتا دارندگان مدارک تحصیلی کارشناسی ارشد و دکترا نیز کم نیستند. ولی با این همه کارگزاران وزارت آموزش و پرورش به جذب همین نیروهای کارشناس ارشد و دکترا نیز چندان رقبتی از خود نشان نمی‌دهد.

گفته شد که آموزش و پرورش برای توجیه ناتوانی‌های مدیریتی خود، همیشه کاستی‌های آموزشی را به پای معلمان خرید خدمت می‌نویسد. ولی با این همه، هیچ تلاشی در راه بازآموزی ایشان به عمل نمی‌آورد. چنانکه آموزش‌های تخصصی ضمن خدمت، هرگز در نظام آموزشی کشور جایگاهی نمی‌یابد و آموزش‌هایی از این دست جایشان را فقط به آموزش‌هایی از "معارف اسلامی" می‌سپارند. ولی فراگیری چنین آموزش‌های موهومی به سهم خود می‌تواند ارتقای شغلی هر معلمی را تضمین نماید.

جدای از همه‌ی این‌ها، معلمان خرید خدمت همیشه از دریافت به موقع حقوق ماهانه‌ی خویش جا می‌مانند. بیدلیل نیست که گاهی هم عدم دریافت حقوق ماهانه، در ردیف یکی از مطالبات ایشان جانمایی می‌گردد. اما مدیران بالادستی آموزش و پرورش چه‌بسا نداشتن نقدینگی را برای اجرای چنین رویکرد ناصوابی بهانه می‌گذارند. این موضوع در حالی پیش می‌آید که همیشه از نقدینگی چنین موضوعی، برای پرداخت پاداش پایان خدمت بازنشستگان وزارتخانه سود برده‌اند.

به تازگی گروه‌هایی از معلمان خرید خدمتی، مطالبات جمعی خود را به شرح زیر ردیف کرده‌اند. آنان ضمن پرهیز از هر گونه سیاسیگذاری، طرح آن‌ها را در تجمعات خود امری لازم می‌شمارند. تا آن‌جا که به گفته‌ی خویش، تا تحقق کامل این مطالبات هرگز از پا نخواهند نشست:
۱/ تخصیص اینترنت رایگان به معلمان خرید خدمتی برای استفاده در آموزش‌های مجازی دانش‌آموزان
۲/ تخصیص حق ایاب و ذهاب به این گروه معلمان بر مبنای دوری و نزدیکی محل آموزشگاه و مدرسه
۳/ در نظر گرفتن سهمیه‌ای مناسب برای معلمان خرید خدمتی در استخدام‌های رسمی آموزش و پرورش
۴/ صدور احکام پیمانی برای این معلمان جهت تسهیل‌گری در استخدام ایشان
۵/ پرداخت بیمه‌ی سالانه و کامل برای همه‌ی معلمان خرید خدمتی
۶/ پرداخت به موقع حقوق ماهانه‌ی معلمان خرید خدمتی
۶/ رفع کامل مشکلات بیمه‌ای این گروه از معلمان
۸/ بهره‌مندی معلمان خرید خدمتی از مراکز درمانی آموزش و پرورش همانند دیگر معلمان
۹/ برگزاری کلاس‌های تخصصی آموزش ضمن خدمت برای همه‌ی معلمان خرید خدمت
۱۰/ تخصیص بنهای رفاهی ویژه برای معلمان خرید خدمت
۱۱/ برنامه‌ی زمانبندی برای جذب همیشگی و قانونمند معلمان خرید خدمت در آموزش و پرورش
۱۲/ احتساب قانونمندانه‌ی سوابق معلمان خرید خدمتی در احکام رسمی ایشان
۱۳/ به رسمیت شناختن حق تشکل آزاد و تجمع آزادان‌هی صنفی برای همه‌ی معلمان خرید خدمتی



نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد