logo





ایران کنونی تبلور پیش بینی های جرج ارول و الدوس هاکسلی
کاربرد روش های حاکمیتی نرم و سخت

جمعه ۲۴ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۲ فوريه ۲۰۲۱

حمید شیرازی

new/hamid-shirazi.jpg
ایران کنونی تبلور پیش بینی های جرج ارول(۱) و الدوس هاکسلی(۲)
کاربرد روش های حاکمیتی نرم و سخت

قرن بیستم از نظر ظهور نظام های سیاسی گوناگون با روش های حکومتی کاملا متفاوت تنوع زیادی را نشان میدهد. اختلاف در روش های سیاسی و حکومتی نظام سیاسی در این قرن را به طور خلاصه میتوان تابع عوامل گوناگون اجتماعی -سیاسی - افتصادی دانست. رشد جمعیت، پیشرفت تکنولوژی، گسترش اقتصاد سرمایه داری، ظهوراقتصاد سوسیالیستی، افزایش تضاد های طبقاتی، رقابت های افتصادی، اشکار شدن کمبود های ماهوی نظام های سرمایه داری، رشد اگاهی های عمومی، ارتقا نسبی احترام به کرامت اتسانی بعد از جنگ خانمان برانداز جهانی دوم، جنگ سرد و تبعات ان، و... از جمله این عوامل هستند که پویایی سیاسی خاصی را برای این قرن رقم زدند. این پویایی باعث گردی که در این قرن توجه به تقسیم بندی نظام های سیاسی بر مبنای ماهیت به جای شکل انها که عمدتا سلطنت و یا جمهوری بودند بیشتر شود. بر این مبنا صرف نظر از شکل حکومت، نظام های سیاسی این قرن به سه دسته دموکرات، اقتدار گرا ، و توتالیتر تقسیم شدند که تا حدود زیاذی با وافعیت های موجود هم خوانی داشت. نظا م های کشور غربی و سرمایه داری پیشرفته نظام های دموکرات این قرن بودند، نظام هایی مثل المان نازی و بعد نظام حاکم بر شوری سابق در زمان استالین وچبن در زمان مائو در زمره نظام های توتالیتر قرار گرفتند و اکثر نظام های مستقر در جهان کمتر پیشرفته صرف نظر از شکل سلطنتی و یا جمهوری انها در رده نظام های افتدار گر محسوب شدند زیرا عمدتا با روش های اقتدار گرایانه ولی غیر توتالیتراداره میشدند. در اواخر دهه هفتاد این قرن ج.ا در ایران متولد شد. علیرغم این که اولین جمهوری اسلامی در قرن بیستم نبود ولی ار نظر شکل وماهیت و ایدئو لوژی ان بدعتی در نظام های سیاسی بود. این نظام ایدئولوژیک برای باز ساخت جامعه ای اسلامی و یا بهتر بگوییم شیعه نظر به گذشته و اموزه های اسلام و در واقع اموزه های فقه شیعه داشت. از همان ابتدا تفاوت اشکاری میان این نظام و نظام ها گوناگونی که در قرن بیستم متولد شده بودند همین نگاه به گذشته بود که از ابتدا ان را با زمانه خود نا همگون میکرد. معضلی که تا امروز بعد از گذشت بیش از چهار دهه از حیات ان هنوز وجود دارد.

بخش اعظم قرن بیستم در کشاکش بین کشور های سرمایه داری از یک سو و کشورهای سوسیالیستی در دیگر سو گذشت. کشور های سرمایه داری با اتکا بر مبانی دموکراسی و لیبرال دموکراسی سعی داشتند که ضمن حفظ روند رشد در جهت کاهش تضاد اجتماعی قدم بردارند وبرابری حقوقی را بر برابری اقتصادی ارجح میدانستند . کشور های سوسیالیستی که برابری افتصادی اولویت اول ان ها بود سعی کردند که با اعمال زور به اهدف خود رسند .

در عمل نظام های سرمایه داری و سوسیالیستی نتوانستند به اهداف ادعایی خود دست یابند و کمبود های و تضاد های اجتماعی فراوانی در ان ها بوجود امد که باعث شد تا از روش های حکومتی که عمدتا بر مبنای فشار بر افراد جامعه بود استفاده کنند . در این میان متفکرانی که به انسان و ازادی و کرمات او نیم چشمی داشتند و ناظر بر روش های حکومتی در این کشور ها بودند به این نتیجه رسیدند که روش های حکومتی این کشور ها برای کنترل تضاد های اجتماعی و فرو نشاندن عطش قدرت به طور مستقیم و غیر مستقیم در خدمت کاهش ازادی های انسانی و فرو کاهیدن انسان و اسارت اوبه نوعی بردگی جدید است. در این میان دو متفکر برداشت ها پیش بینی های خود برای اینده را با توجه به ان چه شاهد بودند را در دو رمان های تخیلی عرضه کردند که توانست به میزان زیادی در محافل روشنفکری جهان مورد توجه قرار گیرد که به این معنی نیست که بحث در این زمینه محدود به این دو متفکر و این دو اثر است.

اولی الدوس هاکسی بود که برداشت های خود از ان چه در جوامع سرمایه داری میگذ شت و اینده ان را در رمان تخیلی " دنیای شجاع نو " که در سال ۱۹۳۲ به چاپ رسید، ارائه کرد. به باور او رواج بی بندو باری اخلاقی وتشویق به خوش گذرانی و اشاعه مواد مخدر از مهمترین روش هایی است که این جوامع برای کنترل کاهش تضاد های اجتماعی به کار میگیرند که از دید او این ها در واقع روش های نرم حاکمیتی بودند. متفکر دیگری که جوامع توتالیتر را زیر ذره بین قرار داد علیرغم این که منتقد نظام های سر مایه داری بود جرج ارول بود. او در رمان تخیلی معروف خود "۱۹۸۴" که در سال ۱۹۴۸ به چاپ رسید و در ایران بیشتر شناخته شده است به این نتیجه رسید که در جوامع توتالیتر بر خلاف جوامع قبلی با اعمال روش های خشن کنترلی در پی کاهش تضاد های اجتماعی و محدود کردن ازادی انسان هستند. این کتاب در جوامع غربی بسیار مورد تایید و استقبال قرار گرفت بدون ان که توجه شود نویسنده ان اراد تی به سیستم های سرمایه داری ندارد . ولی نفس حمله به روش های خشن در کشور های توتالیتر ان هم در دوران جنگ سرد به ان اعتبار زیادی بخشید. اخرین باری که این کتاب در حد بی سابقه ای انتشار یافت، ۶۸ سال پس از اولین انتشار ان، در امریکا بعد از انتخاب ترامپ به ریاست حمهوری امریکا بود. علت ان ترس مردم از کاربرد روش های سخت گیرانه ای بود که امریکاییان در افق حکومت ترامپ میدیدند.

دغدغه این هر دو متفکر و صد ها متفکر دیگر در قرن بیستم ازادی و کرامت انسان بود در زمانی که مشاهده گر به بند کشیدن و تبدیل کردن انسان به مهره هایی در خدمت قدرت و یا ایدئولوژی از راه های نرم و سخت بود. ان ها سعی کردند که ماهیت زندگی در قرن بیستم در دو نظام سیاسی دموکراتیک و توتالیتر را در دو رمان تخیلی ، -به جای تحلیل های سیاسی واکادمیک - نشان دهند و از این طریق ارتباط راحت تری با مخاطبان خود پیدا کنند.

الدوس هاکسلی بر این باور بود که رواج بی بند وباری اخلاقی و خوشگذرانی در وجوه گوناگون ان از شهوت مال اندوزی گرفته تا ارضا شهوت جنسی روشی نرم برای به بند کشیدن انسان ها است. افزون بر ان رواج مواد مخدر که او از ان به نام "سوما" در کتاب خود یاد میکند نیز روش دیگری است که بوسیله دولت ها در کشور های سرمای داری رواج داده میشود تا اداره توده ها را اسان تر کند. او تا حدی در این زمینه پیشرفت که معتقد بود " برخلاف نظر مارکس زمانی خواهد امد که دیگر دین افیون توده ها نیست بلکه افیون دین توده ها میشود" . به طور خلاصه او به باور او نظام های سرمایه داری به این نتیجه رسیده اند که با روش های نرم بهتر میتوانند مردم را کنترل کنند تا روش های سخت. این رویکرد ریشه در تحقیقات برخی روانشناسان مانند اسکینر از ازمایش بر روی موش ها داشت. نتایج ان تحقیقات نشان میداد جهت تغییر رفتار موش ها روش های تشویقی اثر بیشتری از روش های تنبیهی دارد.

جرج اورول با برسی روش های سخت در کشور های توتالیتر به خصوص در دوران استالین به این نتیجه رسیده که این کشور ها با اعمال روش های خشن و به ویژه اعمال درد در صدد کنترل توده ها هستنده هر چند که نیم نگاهی هم به رواج بی بند وباری و خوش گذرانی داشتند. نظارت عمومی بسیار گسترده بر اعمال مردم، وادار کردن مردم به جاسوسی علیه یکدیگر، اعمال شکنجه، و.. روش های خشنی بود که او در این کشور ها میدید.

با مقایسه نظرات مطرح شده بوسیله این دو متفکر تفاوت های چندی برجسته است که در زیر امده:

- جرج اورل ترس از سانسور کتاب داشت در حالیکه هاکسلی نگران ان بود که کتاب های گوناگون چاپ شود ولی خواننده ای برای ان ها نباشد
– جرج اورول ترس از ان داشت که اطلاعات از مردم مخفی تگاهداشته شود در حالیکه هاکسلی از ان میترسید که ان قدر اطلاعات ضد ونقیض داده شود که پیدا کردن حقیقت مشکل شود
– جرج ارول فکر میکرد که وجود برادر بزرگ ضروری است در حالیکه هاکسلی بر این باور بود که با روش ها نرم تر بهتر میتوان توده ها را واداشت تا حاکمان را پذیرا شوند
- جرج ارول فکر میکرد که ترس ما، ما را نابود خواهد کرد در حالیکه هاکسلی بر این باور بود که تمایلات بیش از حد ما ما را نابود خواهد کرد.

این مختصری بود از نظرات این دو متفکر که دغدغه انسان و ازادی او را داشتند بدیهی است که این نظرات بیان کننده حقیقت مطلق در مورد رقتار حکومت ها نیست و این سوال مطرح است که استفاده از این روش ها به تناسب نیاز ها و تغییرات اجتماعی بوده و یا کلا برنامه ریزی های متمرکز نظام ها در مورد اداره جوامع بوده است، و یا مخلوطی از ان دو. در هرصورت این نظرات بخشی از حقیقت را در خود دارند و میتوانند برای جوامع و نظام های دیگر نیز کاربرد د اشته باشند.

حال نگاهی اندازیم بر کشور خود و آن چه در آن میگذرد از ورای عدسی هایی که این نظرات در مقابل چشمان ما قرار میدهند. شاید از این رهگذر فهم برخی از روش های حکومتی ج.ا در چها دهه گذشته که عقل از فهمش عاجز بوده اسان تر شود و بتوان به دلایل فساد عظیم مالی، بی بند و باری اخلاقی شدید در جامعه، اختناق خفه کننده حاکم بر کشور، و ...بسیاری مسایل دیگر که در جامعه کنونی ایران میگذرد پی برد. در ابتدا پیش بینی این که نظام ج.ا به واسطه ایدئو لوژیک بودن از روش های بسیار خشن کنترلی استفاده خواهد کرد چندان مشکل نبود، ولی کمتر کسی میتوانست پیش بینی کند بعد از گذشت مدت زمانی این رژیم مذهبی، از اشاعه فساد و بی بند و باری اخلاقی در جامعه به عنوان یکی از روش های بقا خود تا حد زیادی استفاده خواهد کرد. امری که در جامعه کنونی ایران محقق شده است. امروز کمتر شکی وجود دارد که اداره جامعه کنونی ایران بر دوپایه فشار حداکثری استبدادی از یک سو و ترویج فساد و بی بند باری و خوشگذرانی در امور مختلف نظیر امور مالی، جنسی، ایجاد هیجانات ورزشی و..از دیگر سو استوار است که در چهار دهه گذشته با فراز و نشیب های زیادی شکل گرفته که مختصری از تاریخچه ان در زیر امده است.

چهل ودو سال از انقلاب ایران که در ابتدا پسوند اسلامی نداشت میگذرد انقلابی که بر اساس قانون اساسی خود یکی از اهدافش ان بود که انسان خدا گونه تربیت کند، عدالت و قسط را بر قرار کند، ازادی های مدنی را تامین کند ، محرومین جامعه را از محرومیت برهاند، فاصله طبقاتی را کم کند، سیاست مستقل ملی پیش گیرد ، و صد ها وعده دیگر در راستای کرامت انسانی را جامه عمل پوشاند. امروز نگاهی به جامعه ایرن نشان میدهد نه تنها هیچ یک از ان اهداف ان تحقق نیافته بلکه وضع بسیار بد تر از گذشته تا حدی که فساد موجود درایران در طول تاریخ ان بی سابقه است، اختناق حاکم بر جامعه در بعد سیاسی واجتماعی و تقض حقوق بشر در حدی غیر قایل تصور است، سیستم قضایی چنان درجاده بی عدالتی میتازد که روی دیوان بلخ را سفید کرده، سقوط فرهنگی که ریشه در فقرعده کثیری و طمع عده کمی دارد در حدی است که نه تنها انسان خدا گونه ای نمیتوان یافت بلکه حتی انسان های معمولی با باور به حد اقل ارزش های اخلاقی نیز کمیاب شده اند ولی در عوض جستجو کنندگان غذا در سطل های زباله فراوان، گنبد قبور امامان طلا اندود شده، ایوان قصر های حاکمان به افلاک کشیده شده، کلمه مستضعف از فرهنک سیاسی جامعه حذف شده. با چنین تضاد های سهمگین اجتماعی چگونه میتوان جامعه را اداره کرد. همانطور که در قبل امد به جز کاربرد حداکثری زور و تحمیق مردم و اشاعه بی بندو باری روش دیگری برای کنترل این همه تضاد متصور نیست. برای روشن شدن بیشتر این مطلب که جامعه کنونی ایران چگونه بر مینای اختناق و ورواج بی بندو باری از سوی نظام اداره میشود، صرفا دو مثال در زیر امده.

بنا بر روایت های زیادی دوربین های نصب شده در تهران به حدی زیاد است که باور ان مشکل است. رییس سازمان ثبت احوال کشور در یک نماز جمعه گفت ما میتوانیم عکس بی حجابی ار در داخل اتوموبیلی بگیریم و به سرعت او را شناسایی کنیم و برایش اخطاریه بفرستیم، کنترلی که شاید در سرزمین هایی که جرج ارول تصویر کرده و حتی قابل تصور نبود.

از موارد بسیار تلخ و حزن انگیز قابل ذکر در مورد رواج بی بند وباری کنترل شده معنی جدید واژه پرستو در زبان فارسی است . واژه پرستو دیگر در کشور مان مردم را به یاد این پرنده زیبا و پرواز انان نمیاندازد. نام این پرنده اکنون یادادور یکی از مشمئز کننده ترین ترفند های رژیم یعنی استفاده از زنان برای کنترل اعمال دولتمردان خودی است، چیزی که حتی در سرزمین های هاکسلی نیز قابل پیش بینی نبود. شور بختانه یکی از این پرستوها هدف تیراندازی وزیر پیشین اموزس و پرورش نظامی قرار گرفت که قرار بود انسان خداگونه تربیت کند و به قتل رسید و یا پرستو های دیگری که در موارد دیگر به قتل رسیدند. بنا بر برخی روایت ها ترور راز امیز محسن فخری زاده در هنگامی روی داد که او با یکی از این پرستوها در حال مسافرت بود. در این مقوله میتوان اشاره به خانه های صیغه در مشهد کرد که نمونه مشمئز کننده دیگری است که از شرم ان باید قلم راشکست و بیشتر از ان صحبت نکرد. ایا این طلیعه تمدن جدید اسلامی است که این روز ها در مورد ان خیلی صحبت میشود؟ رواج مواد مخدر و گسترش بی سایقه ان علیرغم اعدام قاچاقچیان خرده پا در ایران نیز میتواند یاد اور نظر هاکسلی در مورد افیون باشد که در قبل به ان اشاره شد.

ارول و هاکسلی پیش بینی های خود در مورد روش های حکومتی را برای نظام های مختلف سیاسی که در سرزمین های متفاوت مستقر بودند انجام دادند و برایشان قابل پیش بینی نبود که این دو روش در سرزمین واحدی تواما به کار گرفته شود. اما ایران کنونی سرزمینی است که تبلور پیش بینی های روش های حاکمیتی ارول و هاکسلی را میتوان در ان مشاهده کرد. سرزمینی که با یک نظام اقتصادی سلطه جو و سرمایه داری عقب افتاده رانتی اداره میشود و از سوی دیگر ایدئولوژِیک است و داعیه بر قراری قوانین احکام متعالی اسلامی – شیعه را دارد. لذا بی سبب نیست که در ایران کنونی هر دو روش نرم وسخت به کار گرفته میشود. این یکی از مشخصات منحصر به فرد ج.ا است که در بستر عقاید اسلامی – شیعه بالاترین بی و بند و باری ها اخلاقی را برای مردم عادی جان به لب امده از تبعیض، فقر، بی عدالتی، و... را به عنوان مسکنی دامن میزند و از دیگر سو بزرگ ترین ظلم و تعدی را در مورد کسانی که به این وضعیت ناهتجار اجتماعی معترضند اعمال میکند.

یکی از دلایل بحران های مدام در جامعه ایران در چهار دهه گذشته وجود نوعی تفکر دو گانه درحاکمیت والغا ان به جامعه است. بدین معنی که افراد باید دو طرز تفکر متضاد را در ذهن خود به طور همزمان داشته وبین انها نوعی همزیستی ایجاد کنند که مسلما با تنش های روانی فراوان همراه خواهد بود. منزه طلبی مزورانه مذهبی از یکسو و روش زندگی بی بند و بار که بخشی از ان بوسیله نظام رواج داده میشود باعث بوجود امدن روحیه ای مغشوش شده که در نهایت اثر خود در تمام ابعاد زندگی اجتماعی میگذارد و توسعه کشور را با مشکل روبرو میکند. هاکسلی در کتاب خود جمله دارد " من من هستم و ارزو میکردم که من نبودم" چیزی شبیه این مضمون را امروزه میتوان از دهان بسیاری از ایرانیانی که در رسانه های اجتماعی از خود ویدئوی میگذرارند مشاهده کرد که نشان از نفرت از خود بودن و یا انسان بودن و زندگی در چنان شرایط اسفناک اجتماعی – سیاسی دارد.

بررسی تاریخچه و و چگونگی و چرایی حرکت ج.ا از یک نظام ایدئولوژیک مذهبی به وضعیت کنونی مقوله دیگری است که جای دارد با جزییات بیشتری به ان پرداخته پرداخته شود. به طور خلاصه از منظر سیاسی میتوان گفت یکی از بن مایه های اصلی اختلافات سیاسی در سطح حاکمیت و بروز جریان های سیاسی خودی مثل اصلاح طلب، اعتدال گرا، ارزشی، اصول گرا جنگ بر سر کاربرد روش های نرم تر سخت تر و ما هیت ان ها است. است. گروه های معتدل تر خواهان کاربرد روش های نرمتر حکومتی همراه با قدری از ادی های مدنی است. گرو ه های تندرو معتقد به کار برد روش های سخت در مورد اصول فقهی و دفاع از سلطه مطلق ولی فقیه هستند و و در مورد کاربرد روش های نرمتر ان نوعی را به کار میگیرند که بیشتر در جهت تحمیق مردم و میدان دادن به نازل ترین تمایلات انسانی است. لازم به ذکر است در مورد روش اقتصادی و فساد مالی و چپاول مردم اختلاف بزرگی بین این جریان ها وجود ندارد. بخش معتدل تر معتقد است که فشار های حکومتی را باید قدری کاهش داد در حالیکه بخش اصول گرا هم میخواهد غارت کند و هم میخواهد حداکثر فشار را برای اجرای احکام وارد کند. به عنوان مثال رفسنجانی که از بانیان ازاد سازی افتصاد بود زمانی در یکی از نماز های جمعه گفت که به جای شعار " یا روسری یا تو سری" از شعار " با حجاب متشکریم " استفاده کنید. این خود نشان از اگاهی او به ان دارد که چگونه روش های نرمتر میتواند در مورد قوانینی مثل حجاب اجباری اثر گذار تر باشد در حالیکه پایه های بی یند و باری مالی در زمان او محکم شد و بعد از او تا امروز بدست تند رو ها ابعاد نجومی گرفت. ولی اصل داستان در این جاست که کاربرد حجاب اجباری ضد زمان است لذا در این مورد خاص همچنان روش های سخت از طریق نیرو های انتظامی دنبال میشود و حاکمیت اجازه نمیدهد که روش های نرم ترحداقل در مورد این قوانین عقب افتاده به کار گرفته شود. در طول دو دهه گذشته رواج بی بند وباری به شدت افزایش یافته و و چنان ابعادی از نظر اخلاقی گرفته که شاید تشخیص جامعه کنونی ایران از جامعه ایران در چهل سال ویا حتی بیست سال قبل غیر ممکن باشد.

در خاتمه برای حقظ صدافت کلام باید گفت که بخشی از معضلات کنونی جامه ایران ریشه در مسایلی مثل رشد جمعیت و مسایل از این دست دارد ویک سره مهندسی شده بوسیله نظام نیست و در کشور های دیگر نیز میتوان ان ها را دید. ولی در مورد ایران میتوان بر مبنای دلایل زیادی ادعا کرد که از دو دهه قبل تا کنون با ورود مداحان، رمالان، اخوند های دست دوم و سوم در عرصه عمومی روز به روز بر فرهنگ تحمیق و بی بند وباری افزوده شد. احمد توکلی از اعضا تشخیص مصلحت نظام اخیرا در این باب اخطار جدی داده که میتوانید در مرجع ۳ ان را بخوانید. اخوند ی در توجیه مال اندوزی حاکمان ادعا کرده که تمام چهارده معصوم از ثروتمندان زمان خود بودنده اند و به این ترتیب هاله قداستی را که شیعیان برای قرن ها به دور انها پیچیده بودند را به ناگهان درید زیرا باید اذهان مردم اماده شود که امامان ماهم ثروتمند بودهاند بنابراین دلیلی نداردا که حاکمان فغلی نباشند. درید. لینک سخنان این اخوند در مرجع ۴ امده است. اخوند دیگری به مردم میگوید که اگر به اندازه تمام ریگ های کنار دریا گناه کرده باشید اگر فقط چشمان شما برای امام حسین تر شود تمام گناهانتان بخشوده خواهد شد. به این ترتیب مردم را تشویق به انجام هر بی وبند و باری میکند و به انها اطمینان میدهد که چون شیعه هستند عقوبتی در انتظارشان نیست. در کنار این بد اموزی ها فرهنگی دستگاه های امنیتی نیز کماکان به کنترل حداکثری خود از طرق گوناگون ادامه میدهند.

با این وضعیت سوالات زیادی در مورد اینده جامعه ایران مطرح است ، که مهمترین ان این است که تا چه مدتی این وضعییت میتواند ادامه داشته باشد، اثرات ترویج این بی بند و باری اخلاقی در اینده کشور چیست، ایا صرفا با حربه مبارزه با امریکا میتوان فقر فزاینده و به تبع ان این سقوط ازاد اخلاقی جامعه را توجیه کرد، ایا باز سازی جامعه ایران در حد متوسط اخلافی اساسا امکان پذیر است، و... مسلما جواب های اسانی برای این سوالات وجود ندارد ولی ان چه مسلم است اگر سریعا تغییرات پایه ای در نوع نگرش به اداره جامعه و سیاست های اجرایی ان از احترام به ازادی ها انسانی و حقوق بشر گرفته تا مهار فساد و رانت خواری و دوری جستن از روش های غیر اخلاقی نظیر پرواز پرستوها هر چه زودتر به عمل در نیایند اینده ای تلخ در انتظار ایران وایرانیان خواهد بود.


1- George Orwell
2- Aldous Huxley
3- https://melliun.org/
4- https://eghtesaad24.ir/


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد