logo





گَوَن‌ها

پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۹ - ۰۳ دسامبر ۲۰۲۰

لقمان تدین نژاد

new/loghman-tadayonnejad.jpg
بیابانها یکنواخت‌اند،
شهرها هرج و مرج،
و سایه‌های درختانِ گَز
حریفِ گرمای کویر نمی‌شوند
آدم چطور می‌تواند بنشیند پشتِ پیشخوان،
قهوه بنوشد با خیال راحت،
وقتی‌ که جلوی چشمش،
یک گلّه اوباش،
با لباس اِستِتار و پوتین،
کلاه خود و باتون،‌
سبز می‌شوند،
معلوم نیست از کجا،
جولان می‌دهند در خیابان‌،
در جیپ‌های روباز
فریاد می‌کشند،
فحش می‌دهند،
می زنند،
خونین و مالین می‌کنند،
دستگیر می‌کنند جوانان را،
و می‌فرستند بازداشتگاه،
زیرِ بازجویی،
شکنجه

بیشتر جوان‌ها فکر مهاجرت‌اند
و سالخورده‌ها، بازنشسته‌ها،
صبح تا شب،
ویلان در پیاده‌رو‌ها

همه فکر می‌کنند گَوَن ها جزوِ نباتات‌اند،
همین!
از همین‌ست که هیچکس،
تأثر آنها را درک نمی‌کند
چهارزانو نشسته فراز رودِ خشکیده،
سر تکان می‌دهند در باد
خیره به دیوارهای زشتِ آجری
در آن دور دورها،
که روز به روز جلوتر می‌آیند
در زمین‌های خارج از محدوده
بزودی بیابان را پر می‌کنند از زباله،
بینوایان،
مهاجران،
دستفروش‌ها،
مگس‌ها، موتوری‌ها، کَپَک‌ها
و مأمورانِ انتظامی...،
تا چشم برهم بگذاری،
همین گَوَن‌ها،
و همین درختچه‌های کم سایه هم،
نابود شده رفته‌اند پیِ کارشان

لقمان تدین نژاد
آتلانتا، ۱۷ نوامبر ۲۰۲۰




نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد