logo





گستره‌های دروغ و فریب در آمارهای کرونایی

چهار شنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۹ - ۰۲ دسامبر ۲۰۲۰

س. حمیدی

قریب ده ماه است که از شیوع کرونا در ایران می‌گذرد. ولی همواره دولت بیماریابی مبتلایان به کرونا را ناچیز انگاشته‌است. چون کارگزاران دولت هرگز برای بیماریابی به مراکز اداری یا کارگری کشور مراجعه نکرده‌اند. برای بیماریابی از اماکن مسکونی نیز هرگز برنامه‌ای کارساز و مداوم در اختیار نداشته‌اند. گاهی از سوی وزارت بهداشت یا سپاه و بسیج اعلام می‌شود که از این پس به منظور بیماریابی به محله‌ها خواهند آمد. اما تا کنون چنین برنامه‌ای را به اجرا نگذاشته‌اند. حکومت تنها به ابعاد تبلیغی چنین برنامه‌هایی می‌اندیشد. بدون آن‌که عملیاتی کردن آن را امری لازم و واجب بپندارند. در نتیجه شمار دقیق و درست بیماران کرونایی حتا در گستره‌ی شهرها نیز مبهم باقی می‌ماند. دولت فقط به رسانه‌ای کردن آمارهایی دروغ و غیر واقعی می‌اندیشد. هم‌چنان که آمارهای دیگری از درون حکومت، همواره بی‌اعتباری گزارش‌های رسمی دولت را به چالش گرفته است.
کرونا در ایرانِ جمهوری اسلامی، چهره و رنگی تیره‌تر به اقشار فرودست جامعه می‌بخشد. حکومت حتا این تیرگی و رنگ‌باختگی لایه‌های فرودست را در جایی از سامانه‌های اداری خود به حساب نمی‌آورد. درنتیجه نه فقط آنان را نمی‌بیند، بلکه نمی‌خواهد هم ببیند. انگار با نادیده گرفتن آنان، آسیب‌ها و زخم‌های اجتماعی ایشان نیز از جایی سرریز نخواهد کرد.

نادیده گرفتن اقشار فرودست به آنجا بازمی‌گردد که آنان همگی در آمارهای دولتی و رسمی به حساب نمی‌آیند. برای نمونه دفترچه‌ای برای بیمهی خود در اختیار ندارند. به عبارتی روشنتر نه از جایی مستمری می‌گیرند و نه در جایی به کاری رسمی اشتغال دارند. به همین دلیل هم برای همیشه از دریافت دفترچه‌ی بیمه بازمی‌مانند.

این گروه از شهروندان جامعه به دلیل این‌که از آمارهای دولتی جامانده‌اند، همیشه از دریافت یارانه‌های دولتی هم بی‌بهره می‌مانند. در عین حال، بیمارستان‌ها می‌توانند در این خصوص آمارهای روشن‌تری از مراجعان خود به دست بدهند. در همین آمارها حتا می‌توان روشن کرد که چه تعداد از مراجعان بیمارستان‌ها هنوز بیمه نیستند و دفترچه‌ی بیمه در اختیار ندارند.

شش سال پیش از این، دولت حسن روحانی اعلام کرد که به آخرین فرد بیمه نشده‌ی ایرانی، دفترچه‌ی بیمه‌ی سلامت داده است. دولت "تدبیر و امید" حسن روحانی اینک مدعی است که همه‌ی ایرانیان بیمه شده‌اند و یا دست کم دفترچه‌ی بیمه‌ی سلامت را در اختیار دارند. ولی مستندات اداری از واقعیتی جز این حکایت دارد. چون واقعیت آن است مردم چندان هم به نام‌نویسی در سامانه‌ی بیمه‌ی سلامت دولت رغبت نشان نمی‌دهند. پیداست که سازوکارهای بیمه‌ی سلامت هرگز نتوانسته نیاز و خواست واقعی ایشان را برآورده کند.

ناگفته نماند که همه‌ساله پانزده در صد از کودکان واجب‌التعلیم کشور به مدرسه راه نمی‌یابند. به همین دلیل هم از جمعیت هشتاد و سه میلیونی کشور هنوز هم حدود چهارده میلیون نفر از آنان بی‌سواد باقی مانده‌اند. بین جمعیت سرشماری شده یا نشده‌ی کشور هم قریب سیصد هزار نفر، بدون شناسنامه به سر می‌برند. فاجعه به حدی است که حتا گروهی چندان نیازی در خود حس نمیکنند که فرزندانشان شناسنامه داشته باشند. چون آنان به این نتیجه دست یافتهاند که بدون شناسنامه هم می‌توان روزگار خود را در این جامعه به سر آورد. دولت هم برای حل و فصل نهایی مشکلاتی از این نوع هرگز انگیزه‌ی کافی در خود سراغ ندارد. آن‌وقت تبلیغات دولتی تنها حول دروغ‌هایی تکراری و وارفته از عملکرد بی‌پشتوانه‌ی دولتیان دور می‌زند.

از گورستان‌های غیر رسمی کشور نیز هرگز آماری ارایه نکرده‌اند. به طبع مشخص نیست که چه میزان از فوتی‌های کرونا را در همین گورستان‌های غیر رسمی به خاک سپرده‌اند. شکی نیست که گورستان‌هایی از این دست، هرگز به غسالخانه‌ای بهداشتی دسترسی ندارند. دولت ضد عفونی کردن و سالم‌سازی اماکنی از این نوع را ناچیز می‌شمارد. گردانندگان چنین گورستان‌ها و یا غسالخانه‌هایی نیز همیشه مداخله‌ی دولت را در این موارد، مزاحم خود تشخیص می‌دهند. بی‌اعتمادی به دولت از آن‌جا ناشی می‌شود که از مداخله‌ی مأموران دولتی در این خصوص نتیجه‌ی لازم به دست نمی‌آورند.

قریب ده ماه است که از شیوع کرونا در ایران می‌گذرد. ولی همواره دولت بیماریابی مبتلایان به کرونا را ناچیز انگاشته‌است. چون کارگزاران دولت هرگز برای بیماریابی به مراکز اداری یا کارگری کشور مراجعه نکرده‌اند. برای بیماریابی از اماکن مسکونی نیز هرگز برنامه‌ای کارساز و مداوم در اختیار نداشته‌اند. گاهی از سوی وزارت بهداشت یا سپاه و بسیج اعلام می‌شود که از این پس به منظور بیماریابی به محله‌ها خواهند آمد. اما تا کنون چنین برنامه‌ای را به اجرا نگذاشته‌اند. حکومت تنها به ابعاد تبلیغی چنین برنامه‌هایی می‌اندیشد. بدون آن‌که عملیاتی کردن آن را امری لازم و واجب بپندارند. در نتیجه شمار دقیق و درست بیماران کرونایی حتا در گستره‌ی شهرها نیز مبهم باقی می‌ماند. دولت فقط به رسانه‌ای کردن آمارهایی دروغ و غیر واقعی می‌اندیشد. هم‌چنان که آمارهای دیگری از درون حکومت، همواره بی‌اعتباری گزارش‌های رسمی دولت را به چالش گرفته است.

جدای از این، کم نیستند افرادی که حتا در صورت ابتلای به کرونا، از مراجعه به مراکز درمانی سر باز می‌زنند. بی‌اعتمادی عمومی نسبت به عملکرد ناصواب دولت شرایطی را برمی‌انگیزد تا بسیاری از مردم پایشان را از حضور در مراکز درمانی کنار بکشند. چون بسیاری از بیماران عادی ضمن حضور خود در درمانگاه‌ها و بیمارستان‌ها، به کرونا مبتلا شده‌اند. شمار این گروه از فوتی‌ها نیز کم نیستند. دولت به طور حتم آماری دقیق و درستی می‌تواند از آنان ارایه نماید. اما ضمن مخفی‌کاری خود، از رسانه‌ای شدن چنین آمارهایی واهمه دارد.

درضمن، آمارهایی که از مبتلایان به کرونا و یا فوتی‌های آن ارایه می‌شود، آمارهایی است که فقط در سامانه‌های رسمی دولت انعکاس می‌یابد. ولی سامانه‌هایی از این نوع هرگز در روستاهای دورافتاده‌ی کشور به چشم نمی‌آیند. چون اغلب این گروه از روستاها به مراکز درمانی دولتی دسترسی ندارند و آن‌گاه که کار مریضی به مرگ بینجامد او را در گورستانی غیر رسمی و خودمانی به خاک می‌سپارند. به طبع در چنین فضایی، تفکیک مرده‌های کرونایی از غیر کرونایی نیز امری ناممکن می‌نماید.

دولت همچنین هنوز هم آمار دقیق و روشنی از گستره‌ی پوشش درمانی خود ارایه نداده است. کارگزاران آن هم چندان اشتیاقی به این کار نشان نمی‌دهد. برای نمونه هنوز هم میزان پوشش درمانی دولت بین ایلات و عشایر مشخص نیست. تازه ایلات و عشایر چه‌بسا در وضعیتی بدتر از روستاهای دورافتاده به سر می‌برند. پدیده‌ای که بر بستر آن به طبع نمونه‌هایی غیرعلمی از مداوای بیماران رشد می‌یابد. نمونه‌هایی از خوددرمانی گرفته تا گیاه‌درمانی را می‌توان درمیان گروه‌هایی از این نوع سراغ گرفت. تازه بسیاری از ایشان برای درمان دردهای لاعلاج خویش به دعا و جادو نیز روی می‌آورند. پدیده‌هایی که به طور یقین در نبودِ پزشک و دارو، بین لایه‌هایی فرودست جامعه مشروعیت می‌پذیرند و نیازی عوامانه اما مشروع برای بیماران قرار می‌گیرد.

دولت بدون کم و کاست تمامی ضعف‌های اداری و مدیریتی خود را در مورد کرونا به پای مردم عادی می‌نویسد. چنان‌که افزایش آمارهای فوتی‌ها یا بیماران کرونا را هم گناه مردم می‌دانند. رسانه‌های دولتی از بام تا شام در این خصوص ناله سر می‌دهند تا مردم مقصر اصلی شیوع بی‌رویه‌ی کرونا معرفی گردند. اما در جایی، از تسهیلات دولت برای یاری رساندن به مردم سخن نمی‌گویند. در نتیجه شمار مبتلایان روزانه‌ی کرونا، تا به حدی بالا گرفته است که بیمارستان‌ها و مراکز درمانی دولتی خیلی راحت از پذیرش بیماران کرونایی سر باز می‌زنند. آنوقت توصیه‌هایی را برای بیماران به کار می‌بندند که آنان در محل سکنای خود به نمونه‌هایی ازخوددرمانی رضایت بدهند.

در عین حال، بسیاری از بیماران کرونایی از سطح استان‌های کشور هم راهی تهران می‌شوند. این موضوع در حالی اتفاق می‌افتد که همه‌ی مراکز درمانی استان‌ها به ظاهر در پوشش دانشگاه‌های پزشکی همان استان به سر می‌برند. اما کاستی‌های درمان، همه‌ی مردم را از شهرهای دور و نزدیک به تهران می‌کشاند، با این امید که شاید بتوانند برای درمان خود، از امکانات بیشتری استفاده به عمل آورند. آن‌وقت در تهران همگی را راهی خانه‌هایشان می‌کنند. چون تخت کافی برای درمان بیماران در اختیار ندارند. پدیده‌ای که آگاهانه و دانسته در شیوع بی‌رویه‌ی کرونا نقش می‌آفریند.

اگر هم کاستی‌ها را در پوشش ایمنی و سلامت روستاییان و بسیاری از ایلات و عشایر کنار بگذاریم، در تهران و شهرهای دور و نزدیک کشور نیز پدیده‌هایی از آسیب‌های اجتماعی به خلأی درمانی حکومت یاری می‌رساند. برای نمونه در همین تهران علیرغم گسترش بی‌رویه‌ی بیماری کرونا همچنان زبالهگردی به کار و باری روزانه برای بسیاری از افراد جامعه بدل شده است. حتا بسیاری از بی‌خانمان‌های دوره‌گرد، قوت روزانه‌ی خود را در زباله‌های شهری می‌یابند. کودکان و زنان دوره‌گرد و دست‌فروش هم هرروز در چهارراه‌ها و میدان‌های شهر فزونی می‌گیرد. کارتن‌خواب‌ها هم از فضاهای عمومی ولی ناایمن شهر، برای خوابی شبانه سود می‌برند. حتا کارگران شهرداری مجبور شده‌اند، به اتکای همان شیوه‌های سنتی به رفت و روب خیابان‌های شهر بپردازند. ولی نظارت‌های تبلیغی دولت آسیب‌زایی چنین پدیده‌هایی را نادیده می‌گیرد.

پیداست که با راهکارهای تبلیغی دولتِ ناکارآمد و بی‌انگیزه‌ی حسن روحانی، هرگز نمیتوان بر شیوع کرونا در کشور فایق آمد. ولی تغییر اساسی و مثبت در ساختار عمومی حکومت زمینه‌هایی فراهم خواهد دید تا بتوان معضل کرونا را برای همیشه از پیش پا برداشت. چون چیرگی بر کرونا راهکارهایی علمی و امروزی نیاز دارد که این راهکارهای علمی و امروزی را هرگز نمی‌توان در ساختار کهنه و فرسوده‌ی حکومت فعلی سراغ گرفت.


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد